قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

شیخ هاشم قزوینى و معرفى قاتل

استاد بزرگى در خراسان بود که شاگردانش هنوز هستند. در یکى از دهات هاى قزوین بر سرِ اختلاف مِلکى با بیل طرفش را مى کُشد، بیست سال دنبال قاتل مى گشتند، اما او را پیدا نمى کردند. این استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى براى دیدن اقوامشان از مشهد به قزوین سفر مى کند و یک روز هم به آن دهى که بیست سال قبل آن قتل واقع شده بود تشریف مى برند همه براى دیدن و دست بوسى مى آیند. بعد از این که همه خداحافظى کردند، ایشان مى فرمایند که این نفر آخر که از اتاق به بیرون مى رود، او را بگیرید، چون بیست سال قبل کسى را بر سرِ اختلاف مِلکى کشته است. او را مى گیرند و بعد هم قاتل اقرار مى کند که من کشته ام.از ایشان سوال مى کنند که بیست سال است که در این منطقه دنبال قاتل بودند، پیدایش نمى کنند، شما از کجا فهمیدید که این قاتل است؟ فرمود: بیست سال پیش از حرم امام هشتم که خارج شدم، خودم را در این ده قرار دادم. در حال گردش، اوضاع را مى دیدم. کنار دعواى این دو نفر رسیدم، دیدم که آن شخص با بیل آن مرد مظلوم را کشت و حالا که به این جا آمدم دیدم که قاتل خودش به دیدن من آمده است.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه