قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مردى که سى سال بعد از توبه‏اش نخندید

کسى که توبه کرده بود، سى سال بعد از توبه اش کسى خنده به لب او ندیده بود، مگر روزى که گفتند پسرت مرده است، آن گاه خندید. پرسیدند : در این سى سال چرا نخندیدى؟ گفت در این سى سال هنوز در خجالت بودم، امروز که پسرم مرده معلوم مى شود که نظر به من داشته، خوشحال شدم از این که او به من نظر داشته است، مى دیدم و نمى خندیدم، خجالت مى کشیدم که اگر بخندم بگوید براى چه مى خندى؟ مگر خنده دارد؟ تو چهل سال در آلودگى بودى! اما الان مى خندم، چون معلوم مى شود که این آخرین سِرّ مسئله است، با مردن بچه ام آلودگى ام پاک شد، چه مى شود که نفس از این آیات اعراض مى کند، از آیات آفاقى و انفسى؟ یعنى در خودش، در خودِ نفس به قول امیر المومنین عالَم کبیر قرار داده شده و با هشت آیه از آیات قرآن اثبات مى کنند که انسان به هر کجا که بخواهد برسد، از درون خودش مى تواند برسد.

معلوم مى شود درون دارنده انواع قدرت هاى الهى است که قرآن مجید مى گوید : حتى از این آیات در صفحه عالَم نفس هم اعراض مى کنند، به گونه اى که در غفلت از خودشان قرار مى گیرند، اما نمى دانند چه کسى هستند؟ از خودشان هم روى برمى گردانند و دیگر خودشان را نمى بینند : « فَاَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللّه َ »13 ؛ خود را از یاد مى برند، نمى دانند، غافل هستند، از این که نفس آنها مایه گرفتن علوم الهى و هدایت را دارد، قدرت پرواز به سوى حق را دارد، مى تواند این قدر لطیف شود که در لطافتش کارها کند، در مسئله لطافتش است که از دیوار زمان و مکان ردّ مى شود.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه