يكى از دوستانم نقل كرد كه پدرى به بيمارى سختى مبتلا شد كه كم تر كسى حاضر بود از او پرستارى كند ، فرزندش در كمال خوشرويى و استقامت و صبرى قابل توجّه ، عيادت و پرستارى پدر را به عهده گرفت و آنچه در توان او بود براى پدر انجام داد ، پدر در حالى كه از فرزندش اظهار رضايت مى كرد به او دعا كرد كه خدا دست او را از هر نعمتى بى زحمت و مشقت پر كند .
دعاى پدر در حق فرزند به اجابت رسيد تا جايى كه گويى هر نعمتى از نعمت هاى خدا دنبال آن پسر مى دويد ، روزگار پسر غرق در خوشى و نعمت و رفاه و امنيّت شد و اين حقيقت كه دعاى بيمار در حق عيادت كننده و پرستار مستجاب است ، رخ نشان داد .
منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان