قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برخورد امیر المومنین علیه السلام با ابن‏ملجم

امیر المومنین علیه السلام به فرزندانشان فرمودند: با این ضربتى که پسر مرادى به من زده، اگر من کشته شدم و شما خواستید انتقام بگیرید، کلمه ابن ملجم براى شما دهان پر کن نباشد که ده پانزده نفرى با خنجر و شمشیر به جانش بیفتید و تکه تکه اش کنید، یا قبل از این که او را بکشید، کتکش بزنید، یا این که زبانتان آزاد شود و به او ناسزا بگویید. اولاً، تا زنده است همان صبحانه و نهار و شامى که به من مى دهید، براى زندانى تان هم ببرید. وقتى هم که روز نوزدهم از مسجد او را به منزل برگرداندند، بلافاصله براى حضرت ظرف شیر آوردند، چون ابن ملجم هم مسافر بود، از بیرون آمده بود تا امام را بکشد و فرار کند. حضرت به امام مجتبى علیه السلام فرمودند: زندانى را از یاد نبرید، و شیر خودشان را به ابن ملجم دادند، چون او از راه رسیده و گرسنه بوده فرمودند: به او هم تنها یک ضربت بزنید، بعد هم نگویید خون علىّ بن ابى طالب ریخته شده، پس بگذار به جاى على دو هزار نفر از افراد جامعه را قتل عام بکنیم، مگر مى خواهید به جهنّم بروید، درست است که من و او از نظر ارزش قابل مقایسه نیستیم، اما من یک نفر هستم، او هم یک نفر، او فقط مرا کشته و به کس دیگرى شمشیر نزده است.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه