قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اعراض نفس از خدا

نَفْس گاهى به چنان شقاوت و ذلّتى گرفتار مى شود که قرآن مجید مى فرماید: در صف اعراض کنندگان از حق به معناى وسیع کلمه حق قرار مى گیرد. این اعراض از حق هم به دلیل جهل صاحب نَفْس به حق نیست. حق براى صاحب نفس روشن و آشکار است، اما در عین روشن و آشکار بودن حق، نَفْس حالت اعراض و روى گردانى دارد. به حالتى دچار است که حق را قبول نمى کند.قرآن مجید مى فرماید اگر کار انسان به این جا برسد به آخرین نقطه بدبختى و شقاوت رسیده است. در آیه 46 سوره مبارکه یس خداوند تبارک و تعالى مسئله اعراض را چنین مطرح مى کنند :« وَمَا تَاْتِیهِم مِنْ ایَهٍ مِنْ ایَاتِ رَبِّهِمْ اِلاَّ کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ »1.و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان براى آنان نیامد مگر آنکه از آن روى گردانیدند .اگر بنا شود به انسان آیه حق برسد و انسان آیه را نفهمد و به هیچ عنوانى متوجه آیه نشود، داستان اعراض دیگر داستان درستى نیست. بله، اگر آیات حق به یک دیوانه و بى عقل برسد، به کسى برسد که فکر و اندیشه ندارد و قبول نکند، آن جا را قرآن اعراض نمى گوید، چراکه دیوانه و مجنون تکلیف ندارند، اعراض هم درباره آنها صدق نمى کند، چون آیه واقعا متوجه آنها نیست، تکلیف متوجه عاقل، بالغ و صاحب قدرت است ؛ یعنى کسى که بتواند تکلیف را ادا کند، آیه خدا متوجه او خواهد بود. انسان هم آیه را مى فهمد و هم از آن اعراض مى کند. این آخرین نقطه بدبختى انسان است، دیگر بعد از این منزلى در شقاوت و بدبختى وجود ندارد. این آیات حق گاهى به صورت قوانین پروردگار است، به صورت حلال و حرام خدا، امر و نهى خدا، مواضع پروردگار، مصالح خداوند و این قوانین و امر و نهى و حلال و حرام پروردگار جدّا از آفتاب براى انسان روشن تر است، چون آفتاب چیزى است که انسان نمى تواند نگاهش کند، اما قانون حق چیزى است که ذاتا براى انسان قابل درک است.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه