یوسف مى گفت: «ربّ»، تا این که نوبت به زکریّا رسید، اما او پیر شده بود، به پروردگار عرض کرد : « وَاشْتَعَلَ الرَّاْسُ شَیْباً »20 ؛ دیگر حتى یک موى سیاه که نشان دهنده جوانى من باشد، ندارم. خدایا من دلم نمى خواهد بى اولاد بمانم : « رَبِّ لاَ تَذَرْنِى فَرْداً وَاَنتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ »21 ؛ ربّ، اى مالک عالَم، اى مربّى عالَم، تو که کلید حلّ همه مشکلات در دست توست، به من و زنم که هر دو پیر شده ایم، بچه اى عنایت فرما.قرآن مجید مى فرماید: یحیى را در ایّام پیرى به او عنایت کردیم. آن گاه که نه آن مرد بچّه دار مى شد نه آن زن، و تو خیر الوارثین هستى. ما هم همین را به پروردگار بگوییم.زین العابدین علیه السلام مى فرماید: به خدا بگویید: خدایا! این بچّه هایى که به ما دادى، اینها را دنیا و آخرت به گونه اى قرار نده که نتوانیم سر بلند کنیم. از بچّه هایى نباشند که به طور دائم غصه شان را بخوریم، عمرى هم در ناراحتى و آتش بسوزیم که چرا بچّه مان دشمن تو شده است.