قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

الهامات الهى

این که ما از انبیا و اولیا فرمان مى بریم، در حقیقت، فرمان بردن از آنها نیست، بلکه فرمانبردارى از خداست. در قرآن مجید آمده است : «هر که از پیامبر اطاعت کند در حقیقت از خدا اطاعت کرده»4. یا کسى که از امیر المومنین علیه السلام فرمان مى برد و قال علىٌ علیه السلام به گوش او مى خورد، با همان قال علىٌ علیه السلام یا قال حسن یا قال حسین فرمان خدا برده یا اگر مرجع تقلید واجب الشرایط فرمان مى دهد با همان فرمان خودش را مى سازد. در واقع، او فرمان شخص مرجع یا امام و یا پیغمبر را نمى برد، بلکه فرمان خدا را مى برد. گلوى پیغمبر، امام و مرجع واجب الشرایط، ابلاغ کننده حکم خداست و در حقیقت، این سه گلو به منزله بلندگوى پروردگار است تا صداى خدا به گوش ما برسد، چراکه ما بدون واسطه شایستگى شنیدن صوت مقدّس او را نداریم، چنان که دیدن وجود مقدّس او را هم شایستگى نداریم، چون این شایستگى در ما نیست که صداى محبوب را، به صورت صوت بشنویم، هر چند به صورت الهام مى توانیم در ارتباط با حضرت حق قرار بگیریم.قرآن مجید هم بر این معنا دلالت دارد، اگر ما روى نفس کار کنیم و به فرموده امیر المومنین علیه السلام اگر نفس را در میدان ریاضت هاى الهى قرار دهیم، این قابلیت را پیدا مى کنیم که از راه نفس زکیه، تهذیب شده و پاک شده، الهاماتى را از جانب آن وجود مقدّس در حدّ پاکى نفس بگیریم :« وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَاَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا »5.و به نفس و آنکه آن را درست و نیکو نمود ، * پس بزه کارى و پرهیزکارى اش را به او الهام کرد .

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه