قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اوج انسانیت

امیرالمومنین على (علیه السلا شخصیتى است جامع همه ارزش هاى انسانى ، در یک جا شما على (علیه السلا را مى بینید که منطقش منطق حماسه است و در آنجا گویى این مرد در همه عمرش در این رشته کار کرده ، روحى است مملو از حماسه رزم آورى ، در جاى دیگرى هم سراغ همین على (علیه السلا مى رویم ، عارفى مى بینیم که گویى جز راز و نیاز عاشقانه چیز دیگرى ندارد .براى نمونه به دو قطعه کوچک از « نهج البلاغه » براى هر دو مورد اشاره مى کنم تا بیشتر با منطق اسلام آشنا شویم .در اولین برخوردى که امیرالمومنین على (علیه السلا با معاویه ـ علیه اللعنه والهاویه ـ مى کند در صفین ، لشگر معاویه از آن طرف مى رود و لشگر امیرالمومنین على (علیه السلا هم از این طرف مى آید ، در دو لشکر در جایى که در کنار فرات بوده است ، به یکدیگر نزدیک مى شوند ، معاویه دستور مى دهد که اصحاب و یارانش پیش دستى کنند و پیش از رسیدن على (علیه السلا و یارانش ، آب را به روى آنان ببندند ; یاران معاویه خیلى خوشحال مى شوند و مى گویند : از وسیله اى موثر استفاده کردیم چون وقتى آب به چنگ على و یارانش نمى آید ، مجبور مى شوند فرار کنند .امیرالمومنین على (علیه السلا فرمود : ابتدا با یکدیگر مذاکره کنیم بلکه بتوانیم با مذاکره مشکل را حل کنیم و گرهى که مى شود با دست باز کرد ، چرا با دندان باز کنیم ؟ ! تا ممکن باشد ، کارى نکنید که میان دو گروه از مسلمانان جنگ و خونریزى اتفاق بیفتد .

به معاویه پیام داد هنوز ما به محل نرسیده ، شما آب را بستید !معاویه شوراى نظامى تشکیل داد و مساله را با سران لشکر خویش مطرح کرد که شما چه صلاح مى دانید ، اینان را در بودن آب آزاد بگذاریم یا نه ؟ بعضى گفتند : آزاد بگذارید ، بعضى گفتند : نه .عمرو عاص گفت : آزاد بگذارید براى این که اگر آزاد نگذارید به زور از شما مى گیرند و آبرویتان بر باد مى رود ، دیگران گفتند : خیر ، ما آزاد نمى گذاریم و آنان هم نمى توانند از ما بگیرند و آزاد نگذاشتند . بالاخره جنگ را به امیرالمومنین (علیه السلا تحمیل کردند ، آنگاه على (علیه السلا یک خطابه حماسى در برابر لشگرش مى گوید که از هزار طبل و هزار شیپور و از هزارها نغمه و مارش نظامى اثرش بیشتر است ، با صداى رسا فرمود :ایها الناس ! این مردم آمده اند و معاویه گروهى از گمراهان را دور خود جمع کرده و آب را به روى شما بسته اند ، مى دانید چه کرده اند ؟ آب را به روى شما بسته اند ! مردم مى دانید باید چه کنید ، یکى از دو راه را باید انتخاب کنید ، اصحاب من در حال تشنگى سراغ من آمده اید که آب نداریم و تشنه هستیم آب مى خواهیم ، شما اول باید این شمشیرهاى خودتان را از این خون هاى پلید سیراب کنید تا آن وقت خودتان سیراب شوید .امام (علیه السلا در تعریف موت و حیات جمله اى حماسى فرمودند که در همه هیجان برانگیخت و آن جمله این است :ایها الناس ! حیات یعنى چه ، زندگى یعنى چه ، و مردن یعنى چه ؟ آیا زندگى یعنى راه رفتن به روى زمین و غذا خوردن و خوانیدن ، آیا مردن یعنى زیر خاک رفتن ؟ نه این زندگى است و نه آن مردن .« فَالمَوْتُ فِى حَیَاتِکُمْ مَقْهُورِینَ وَالحَیَاهُ فِى مَوْتِکُمْ قَاهِرِینَ »  .زندگى این است که بمیرید و پیروز باشید ، مردن این است که زنده باشید و مغلوب گردید .ارتش على (علیه السلا چنان تحت تاثیر خطابه آن حضرت قرار گرفت که به دشمن حمله کرد و او را تا چند کیلومترى ، دورتر از فرات عقب راند ، شریعه و محلّ برداشتن آب در اختیار آنان قرار گرفت ، جلوى آب را بستند ، معاویه با لشگرش بى آب ماندند ، نامه اى آمیخته با التماس فرستاد ، اصحاب على (علیه السلا گفتند : محال است راه آب را باز کنیم ، ما که چنین کارى نکردیم ، شما ابتدا این کار را کردید و گفتید : به شما آب نمى دهیم ولى امیرالمومنین على (علیه السلا به اصحاب فرمود : ما هرگز چنین کارى نمى کنیم ، این عملى است ناجوانمردانه ، من در میدان جنگ با دشمن رو به رو مى شوم ولى هرگز از راه این گونه تضییقات پیروزى را نمى خواهم و پیروزى از راه این گونه تضییقات کار من و شان من و شان یک مسلمان عزیز با کرامت نیست  .

 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه