قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چشمه اى بر بلنداى کوه

همنشین صالح و رفیق موافق و دوست شایسته نسبت به سرزمین وجود انسان همچون چشمه اى بر بلندى کوه است که به زمین هاى دامنه کوه مُشرِف و مسلط است و آب خوشگوار و پر فایده اش را به همه جاى زمین هاى دامنه کوه مى رساند و در بهاران از آن سرزمین ها گیاهان سبز ، گل هاى خوش رنگ ، نباتات خوشبو و درختان پر ثمر مى رویاند که هر بیننده اى را شگفت زده مى کند .انسان هنگامى که در کنار دوستى پاک نهاد ، درستکار ، دلسوز ، آگاه و با معرفت قرار بگیرد و لیاقت و شایستگى براى گرفتن ارزش هاى او را نشان دهد و به اختیار خود به انتخاب آن ارزش ها برخیزد ، آن ارزش ها همچون بارانى که از ابر بر زمین مستعد مى بارد و سبب پیدایش ثمرات و محصولات مى گردد ، بر انسان فرو مى بارد و درخت وجود آدمى را از برکت آن معاشرت صحیح و درست به ثمرات و محصولات معنوى مى نشاند .محروم نمودن خویش از دوست صالح ، خسارت معنوى اش مانند این است که انسان خود را از هواى مطبوع و نور خورشید و تغذیه سالم محروم نماید .ابو لهب در شهر مکه نزدیک به پنجاه سال معاصر پیامبر اسلام  (صلى الله علیه وآله) بود ولى یک لحظه حاضر نشد براى استفاده از ارزش هاى معنوى پیامبر اسلام  (صلى الله علیه وآله) با آن حضرت رفاقت و معاشرت کند بلکه تا لحظه مرگش خود را از معاشرت با حضرت محروم کرد و داغ ننگ ابدى و خسارت همیشگى و شقاوت ابدى را بر پیشانى حیات نکبت بار خود زد و در قرآن مجید به عنوان چهره اى منفور معرفى شد ، تَبَّتْ یَدَا اَبِى لَهَب وَتَبَّ .نابود باد قدرت ابولهب ، و نابود باد خودش  . آرى ; محروم ماندن از یار موافق و معاشر واجد شرایط ، لباس انسانیت را از وجود انسان بیرون مى آورد و لباس حیوانیت بر باطن مى پوشاند و آدمى را نهایتاً مصداق کَالاَنعامِ، کَمَثَلِ الْکَلْبِ  و  کَمَثَلِ الْحِمارِ مى نماید .انسان نباید از ارتباط با کسى که در دانش و معرفت و اخلاق و تربیت و آگاهى و کرامت ما فوق اوست ، غفلت ورزد و از این که دست به دامن شخصیت او بزند و متوسل به وى شود ، بخل کند که غفلت و بخل در این مورد سبب خرابى دنیا و آخرت است .هنوز فریاد دعوت پاکان به گوش مى رسد و تا قیامت هم به گوش انسان خواهد رسید که : اى انسان ها ! بیایید نهال وجود خود را از طریق قلب و جان به ما پیوند بزنید و از رزق کامل و روزى معنوى فراوانى که حضرت حق به خاطر شایستگى ما به ما ارزانى داشته تغذیه نمایید تا عقل شما کامل گردد و خرد شما چون گل بهار شکفته شود و بر جانتان نور معنویت بتابد و از افق وجودتان ثمرات ملکوتى رخ نشان دهد و در سرزمین نظام هستى چون شجره طیبه که در قرآن اشاره دارد، رشد نموده ریشه ثابتى پیدا کنید و شاخ و برگ روح و روان و عقل و خردتان به فضاى ملکوت سرکشیده ، میوه و محصول دائم دهد و خود و دیگران تا ابد از آن میوه ها و محصولات دائم بهره مند شوید .آنان و تربیت شدگانشان از شما دعوت مى کنند که بیایید تا از آلودگى ها در سایه دم مسیحایى ما پاک شوید و از بیمارى هاى فکرى و روحى شفا یابید و دردهاى معنوى و باطنى شما با حکمت حکیمانه ما درمان شود و به سلامت و عافیت همه جانبه آراسته گردید تا در گردونه رحمت حق و عنایت پروردگار و ولایت اولیاى خدا قرار گیرید که راهى براى رسیدن به این حقایق جز معاشرت و دوستى با پاکان و اطاعت از آنان که در حقیقت اطاعت از خداست وجود ندارد .روایت بسیار مهمّى در این زمینه از امام صادق  (علیه السلام) به این مضمون نقل شده است ، حضرت مى فرماید :« کُنْتُ مَعَ ابِى حَتَّى انْتَهَیْنَا الى القَبْرِ وَالمِنْبَرِ وَاذَا اُناسٌ مِنْ اصحَابِهِ ، فَوَقَفَ عَلَیْهِم وَقَالَ : وَاللهِ انِّى لاَُحِبُّکُم وَاُحِبُّ رِیحَکُمْ وَاروَاحَکُم فَاعِینُونى عَلى ذَلِکَ بِوَرَع وَاجْتِهَاد فَانَّکُمْ لَنْ تَنَالُوا وِلاَیَتَنَا الاّ بِالوَرَعِ وَالاجْتِهَادِ ».

من با پدر بزرگوارم حضرت باقر العلوم  (علیه السلام) بودم تا به قبر و منبر رسول خدا رسیدیم ، ناگهان پدرم به گروهى از یارانش رسید ، کنارشان ایستاد و به آنان سلام کرد و فرمود : به خدا سوگند من عاشق شما و بوى شما و روح شما هستم ، شما مرا براى حفظ این عشق و محبت با پرهیزکارى و خود دارى از هر گناهى و با کوشش در راه خدا و انجام هر کار مثبتى یارى دهید وهمواره از ارزشهاى ملکوتى ما شکل بگیرید زیرا شما جز با پاک دامنى و حفظ خویش از گناه و کوشش و سعى مثبت به ولایت ما نخواهید رسید . مولف دانشمند کتاب « آداب النفس » مى گوید :دوست خوب و رفیق شفیق و یار موافق داراى چهار صفت است :عفت نفس ، تقوا ، زهد نسبت به متاع دنیا ، ورع و پاک دامنى و این چهار عنصر حقایقى هستند که از طریق ارتباط با پاکان نصیب انسان مى شود .همنشین تو از تو به بایدتا تو را عقل و دین بیفزاید لازم است با کسانى رفاقت و همنشینى داشته باشیم که فرداى قیامت در سایه آنان مورد لطف و رحمت حضرت حق قرار بگیریم و به شفاعت آنان به بهشت و رضوان الهى راه یابیم ، نه دست دوستى و رفاقت به کسانى دهیم که فرداى قیامت به آنان خطاب مى کنند :وَامْتَازُوا الْیَوْمَ اَیُّهَا الُْمجْرِمُونَ.وندا آید : اى گناهکاران ! امروزاز صف نیکانجدا شوید . و نهایتاً ما هم به خاطر معاشرت با آنان و رنگ گرفتن از ایشان همراه آنان قرار گرفته ، از صف پاکان و صالحان جدا گردیم !

 

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه