قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

على(علیه السلام) ونیازمند

روزى تهیدستى به در خانه امیرالمومنین على (علیه السلام) آمد ، حضرت به فرزندش خطاب فرمود : حسن عزیزم به مادرت بگو پولى به این تهیدست بدهد .امام حسن (علیه السلام) گفت : پدرم ! ما بیش از شش درهم نداریم که باید با آن آرد بخریم و نانى بپزیم ، چگونه این مبلغ را به این تهیدست بپردازیم؟ ! .على (علیه السلام) فرمود : فرزند بزرگوارم ! بدان مومن واقعى کسى است که به آنچه در دست خداست بیش از آنچه نزد خود اوست اطمینان کند سپس فرمود : شش درهم را به تهیدست بدهید .

امام (علیه السلام) هنوز چند گامى از خانه دور نشده بود که به مردى برخورد در حالى که شترى را در معرض فروش گذاشته ، به صاحب شتر فرمود : شترت به چند ؟ گفت : صد و چهل درهم ، حضرت فرمود : من آن را مى خرم ولى پول آن را هشت روزه مى پردازم ، صاحب شتر پذیرفت و خرید و فروش انجام گرفت .از این معامله چیزى نگذشت که مرد رهگذرى آن شتر را که در کنارى بسته بود ، ارزیابى کرد و مشتاق خرید آن شد ، به حضرت گفت : این شتر را چند مى فروشى ؟ على (علیه السلام) فرمود : دویست درهم ، رهگذر گفت خریدم وقیمت شتر را به حضرت داد ، حضرت صد و چهل درهم از دویست درهم را براى فروشنده شتر فرستاد و با شصت درهم دیگر به خانه آمد ، حضرت زهرا (علیها السلام)پرسید این پول ها از کجاست ؟ فرمود : این شاهدى است بر کلام خدا که بر پدرت نازل شده است :

 مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثَالِهَا . . . .هر کس کار نیک بیاورد ، پاداشش ده برابر آن است . . .

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه