یکى سالیانى چند در خدمت دانشمندان و علما براى فراگیرى علوم اسلامى زانو زدن و دیگر شرکت در جلسات مذهبى پر بارى که دانشمندانى بصیر و عالمانى متعهد در آن براى مردم معارف الهى را بیان مى کنند و مکتب اصیل اهل بیت (علیهم السلام) را تبلیغ مى کند.انسان، هنگامى که به فهم قرآن و روایات رسید، از طریق قرآن مجید به دوستان حقیقى اش که خدا و پیامبران و امامان (علیهم السلام) و پاکان و اولیاى الهى اند معرفت پیدا مى کند و به حقیقت آگاه مى شود که غیر اینان دشمنان دوست نما هستند.بى تردید معرفت، عامل محبت است زیرا انسان هنگامى که به زیبایى ها معرفت پیدا مى کند، از درون معرفت، آتش عشق و محبت شعله مى کشد و محبت سبب شکل گیرى محب از محبوب مى گردد.عاشق، به این معنا آگاه است که معشوق در صورتى از عاشق راضى و خوشنود مى شود که ارزش هاى وجودى اش را در عاشق مشاهده کند.چرا خداى مهربان در قرآن مى فرماید:
... اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ 9).... یقیناً خدا نیکوکاران را دوست دارد. زیرا حضرت حق نسبت به همه موجودات و به ویژه انسان، اهل احسان و نیکى است و چون احسان و نیکى به دیگران را در بنده اش مشاهده نماید، به او عشق مىورزد.و یا چرا در قرآن مى فرماید... اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ 0)... خدا عدالت پیشگان را دوست دارد. زیرا حضرت حق نسبت به همه مخلوقات عادل است و چون عدالت را در اخلاق و عمل کسى ببیند و ملاحظه کند که بنده اش نسبت به دیگران عدالت مىورزد، او را مورد محبت خود قرار مى دهد.یا در قرآن مى فرماید:... اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ1).... زیرا خدا پرهیزکاران را دوست دارد. در هر صورت، انسان پس از معرفت به حضرت حق و پیامبران و امامان (علیهم السلام) عاشق آنان مى شود و از طریق عشق به آنان از ارزش هاى آنان رنگ مى گیرد و پس از رنگ گرفتن از آنان محبوبشان مى گردد.
برابر با همین اصل هنگامى که انسان پاکان و مومنان واقعى را بشناسد، به خاطر زیبایى هاى معنوى در آنان، دوستدار آنان مى گردد و با رفاقت و همنشینى با آن چهره هاى ملکوتى، وجود دوم آنان مى گردد و به خیر دنیا و آخرت مى رسد.