نيت در اعمال تكليي از جمله نماز، روزه، حج و از واجبات به شمار ميآيد. نيت امري قلبي است كه قبل از عمل انجام ميشود، مثلا اگر كسي نماز را به قصد قربت نخواند و يا اصلا نيتي در كارش نباشد، نمازش باطل خواهد بود. نيت از عمل برتر است.
امام صادق(ع) فرمود: نيت افضل از عمل است. اصلا نيّت همان عمل است. سپس آيه قل كل يعمل علي شاكلته را قرائت فرمود و اضافه كرد: منظور از شاكله نيت است. چون نيت امري قلبي است. پس از درون اعتقادات افراد بر ميخيزد و اين اعتقاد است كه به عمل او شكل ميدهد. به همين جهت گاهي نيت به خود عمل نيز تفسير ميشود. البته اين مسئله فراموش نشود كه ملاك ثواب و عذاب، نيت و انگيزه جدي است كه انسان را وادار به انجام عمل ميكند: هر كس آخرت را بخواهد و براي آن در حد توانش كوشش كند، البته به شرط ايمان (به خدا و روز قيامت) سعي و كوشش او پيش خداوند مقبول و مأجور خواهد بود. در عين حال نيت چه به انجام عمل كشيده شود يا نشود، داراي ارزش و اعتبار خواهد بود و به همين جهت مولاي متقيان فرمود: خداوند سبحان كساني از بندگانش را به خاطر صدق نيت و باطن پاك داخل بهشت ميكند. امام خميني در اين باره جمله كوتاه اما پر معنايي دارند: اخلاص نيت، اخراج غير حق است از منزلگاه آن ذات مقدس.
اگر براي خدا نماز ميخواني، ديگران را با او شرك نكن، نماز را با ريا مخلوط نكن. نماز را از ترس آبرو برگزار نكن. نماز را به نيت شروع كن چون خدا مستحق عبوديت و پرستش ميكنم، كه ان كه در عبادت دچار شرك شويم. و تعريف جامع شركت در عبادت كه تمام مراتب آن را شامل گردد، ادخال رضاي غير حق است در آن، چه رضاي خود باشد يا غير خود، الا آن كه اگر رضاي غير خود از ساير مردم باشد، شرك ظاهر و رياي فقهي است و اگر رضاي خود باشد، آن شرك حقّي باطني است، و در نظر اهل معارف باطل و ناچيز است و مقبل درگاه حق نيست، مثلا كسي كه ماز شب بخواند براي وسعت روزي، يا صدقه دهد براي رف بليات، يا زكات دهد براي تنميه (رشد) مال، يعني انها را براي حق تعالي بكند و از عنايت او اين امور را بخواهد، اين عبادت گر چه صحيح و مجزي و با ايثان به اجرا و شرايط شرعيه اين آثار نيز بر او مترتب شود، لكن اين عبادت حق تعالي نيست و داراي نيت صادقانه و اراده خالصانه نخواهد بود، بلكه اين عبادت براي تعمير دنيا و رسيدن به مطلوبات نفسانيه دنيويه است. چنان چه اگر عبادات براي ترس از جهنم و شوق بهشت باشد، نيز خالص براي حق نيست و نيت صادقانه در آن ندارد.از اينجا ظاهر شود كه طريق تخليص اعمال از جميع مراتب شرك و ريا و غير آن، منحصر به اصلاح نفس و ملكات آن است كه آن سرچشمه تمام اصلاحات و منشأ جميع مدارج و كمالات است، چنان چه اگر انسان حب دنيا را به رياضات علمي وعملي از قلب خارج كند، غايت مقصد او دنيا نخوهد بود واعمال او از شرك اعظم خالص شود. پس حب دنيا مانع انجام گرفتن نيت خالص ميشود. البته حبي كه موجب تعلق و وابستگي شود و به علاقهاي كه انسان به زنده مانده خود و بهرهمندي از دنيا دارد چون او موجودي مادي و معنوي است.
منبع : پاسخگو