قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

کوردلان لجوج

به نقل بسیارى از راویان ؛ مانند ابن ابى الحدید، ابن میثم و سید امین و نیز به فرموده امیرالمومنین علیه السلام در « نهج البلاغه»، مشرکان به اتفاق هم به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله ر فتند و گفتند : ما همگى آمده ایم تا به تو ایمان آوریم ؛ ولى یک شرط داریم و آن این است که تو آن درخت خرما را از پنجاه مترى، نزد خود بیاورى. پیامبر صلی الله علیه و آله به انتظار فرمان خدا نشست جبرئیل نازل شد و گفت : اى محمد! خداوند مى فرماید که خواسته آنان را بپذیر. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله به درخت امر کرد که جلو بیاید. درخت به فرمان آن حضرت، نزد ایشان رفت. امیرالمومنین علیه السلام مى فرماید که شاخه هاى درخت، بالاى سر ما قرار گرفت.آن گاه مشرکان به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند : به درخت بگو که نصف شود. آن حضرت دوباره منتظر امر خداوند شد. جبرئیل آمد و گفت : اى محمد! خداوند امر مى کند که خواسته آنان را بپذیر. پیامبر نیز به درخت امر کرد که نصف شود. در همان لحظه، درخت به دو نیم شد. آن گاه مشرکان به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند که به درخت بگو تا به پیامبرى تو اقرار کند. پیامبر صلی الله علیه و آله این بار هم منتظر فرمان الهى شد. جبرئیل نازل شد و گفت : اى محمد! خدا امر مى کند که درخواست آنان را بپذیر.پیامبر صلی الله علیه و آله باز به درخت امر کرد و درخت به پیامبرى ایشان اقرار کرد. آن گاه مشرکان از پیامبر صلی الله علیه و آله خواستند که درخت را به شکل اول درآورد و به جاى خود بازگرداند. وقتى که درخت به امر پیامبر صلی الله علیه و آله به هم چسبید و به جاى اول بازگشت، مشرکان همگى برخاستند و گفتند : ما تاکنون جادوگرى این چنین ندیده بودیم.

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه