قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

شكر كامل

شكر تمام و كامل به اين است كه ذات هستى و سرّ قلب به حقيقت اعتراف كند و خاضعانه در پيشگاه حضرت حق بگويد كه من از به جا آوردن كم ترين شكر و كوچك ترين نعمت تو عاجز و ناتوانم ؛ زيرا توفيق شكر او ، خودش يك نعمت جديدى است كه به تو عنايت شده و بر خود اين توفيق شكر كه نعمتى است از جانب او شكرى واجب است و اين توفيق شكر ، قدرش بزرگ تر و وجودش عزيزتر از نعمتى است كه به خاطر آن موفق به شكر شدى ، روى اين حساب بر هر شكرى ، شكرى بر تو لازم است و مى دانى كه اين موضوع يعنى ، براى هر شكرى يك شكر به جا آوردن سر به بى نهايت مى زند ، در حالى كه تو غرق در نعمتى ، از درك غايت و حقيقت شكر او ناتوان و عاجزى .
اين عاجز از شكر و قاصر از درك نعمت
دوست عرضه داشته ام :
از غمت دوش ز دل نعره مستانه زدم
گرمى لطف تو اى ملك دلم را سلطان
من به هر در كه شدم راه ندادند مرا
چون دلم خانه عشق تو شد اى ماه وجود
گفت : اى دل ز چه در شور و نوا غرق شدى
 بنهادم قدم اندر ره عشق تو به جان
سوخت جان وتنم از آتش هجران چون من
از ازل دست به دامان تو اى دوست شدم
مست ومخمور وخرابم من مسكين نه عجب
كه صبوحى زصفاى خم و خم خانه زدم
شكر كردم كه در آن شب در اين خانه زدم
 داد فتوا كه زعشقت دو سه پيمانه زدم
جام برداشته يكسر در ميخانه زدم
من به صد شور و نوا ساغر شكرانه زدم
گفت : من دست بر آن طُرّه جانانه زدم
اين قدم را به ره عشق تو مردانه زدم
 با غم عشق تو خود شعله به كاشانه زدم
تا ابد دست به هر سينه بيگانه زدم
كه صبوحى زصفاى خم و خم خانه زدم
راستى كدام انسان تاكنون موفق به اداى شكر او شده ، شايد با كرم و لطفش و با رحمت و عنايتش اقرار ما را به عجز شكر به عنوان شكر به حساب آورد .  [ وَأَنّى يَلْحَقُ شُكْرَ الْعَبْدِ نِعْمَةَ اللّهِ وَمَتى يَلْحَقُ صَنيعُهُ بِصَنيعِهِ وَالْعَبْدُ ضَعيفٌ لا قُوَّةَ لَهُ أَبَدا إلاّ بِاللّهِ ]
شكر عبد كجا و نعمت حق كجا ؟ چه گونه شكر عبد به نعمت حق مى رسد ؟ نعمت آن قدر داراى عظمت و منفعت است و شكر عبد آن قدر بى قدر و بى ارزش است كه بين نعمت حق و شكر عبد قابل مقايسه نيست .
ساخته عبد كه آن هم به توفيق خدا و با كمك ابزار الهى است با ساخته او كجا با يكديگر مقايسه مى شوند ، بنده سخت عاجز و ضعيف و ناتوان است ، براى او جز با تكيه بر حضرت حق براى ابد قوّتى وجود ندارد .
[ وَاللّهُ غَنِىٌّ عَنْ طاعَةِ الْعَبْدِ قَوِىٌّ عَلى مَزيدِ النِّعَمِ عَلَى الْأَبَدِ فَكُنْ لِلّهِ عَبْدا شَاكِرا عَلى هـذا الْأَصْلِ تَرَى الْعَجَبَ ] خداوند بزرگ از اطاعت عبد بى نياز است ، براى هميشه قدرت بر ازدياد نعمت دارد ، تو براى خدا بنده اى شاكر باش كه بر اين اصل از وجود مقدّس او برنامه هاى اعجاب انگيز ببينى ، شكر او را به جاى آور ، تا نعمتش ، اعم از مادّى و معنوى هم چون باران بهاران بر تو ريزش كند و ببينى آنچه تو را به عجب آورد .



منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه