اعتماد به نفس نداشتن، عوارضي چون نگراني، بي ثباتي، اضطراب، بدبيني، پرخاش گري، افسردگي، خودكم بيني، وسواس و غيره دارد.
بر اساس نظرية اريكسون، اگر هويت شخصي نوجوان، در طي زمان و بر اساس تجربيات حاصل از برخورد صحيح اجتماعي به تدريج ايجاد شود و نوجوان بتواند خود را بشناسد و از ديگران جدا سازد، تعادل رواني وي تضمين مي شود ولي اگر سرخوردگي و عدم اعتماد، جايگزين اعتماد گردد و به جاي تماس با مردم، نوجون گوشه گير و منزوي شود و به جاي تحرك به ركود گرايد و به جاي خود آگاهي و تشكيل هويت مثبت دچار ابهام در نقش خود شود، هم آهنگي و تعادل رواني وي به هم مي خورد و به بحران هويت دچار مي شود.
يكي از مهم ترين عوارض فقدان اعتماد به نفس كم رويي است. عدم سازگاري با محيط، نتيجة بي اعتمادي و ضعف نفس است. اشخاصي را كه مي بينيد خجول و كم رو، يا بي حيا و پرخاش جو يا ساكت و خاموش يا پرگو و فضول يا سرد و بي تصميم يا بي تأمل و سبك سرند همه مردماني هستند كه به خود اطمينان و اعتماد ندارند. ترديد و دو دلي، خيال بافي، ترس از ديگران، خود فريبي، ظاهر سازي و خود كم بيني، از آثار عدم اعتماد به نفس به شمار مي رود.
از سويي به حكم اتحاد روح و بدن بدون شك اضطراب و نگراني ها در هاضمه اثر سوئي دارد و غصه و نگراني گاهي باعث زخم معده و اثني عشر مي شود. جان چون آرام نباشد، زتن آرام مخواه. بدن سال در پرتو روح آرام مي باشد. انسان نگران، گاهي غذايش نيز كم مي شود و آمادگي براي بيماري هاي مختلف پيدا مي كند.
منبع : پاسخگو