نقل است که شخصى سوار بر مرکب زشتى، به کنار رودخانه اى رفت تا از آن عبور کند. آب رودخانه صاف و زلال بود ؛ ولى مرد هر چه تلاش مى کرد که مرکب را عبور دهد، نمى توانست. فردى که از آن جا مى گذشت، گفت: پدر جان! صبر کن، من چاره کار تو را مى دانم. آن گاه چوبى برداشت و آب را برهم زد، آب گل آلود شد و حیوان از آب رد شد. شخص سوار از مرد پرسید: چه ارتباطى بین گل آلود شدن آب و رد شدن حیوان بود؟ مرد گفت: این حیوان، چهره خودرا درآب مى دیدومى ترسید ؛ اما وقتى که آب گل آلود شد، دیگر چهره خود را نمى دید و به آسانى عبور کرد.انسان باید مراقب باشد که زشتى ها را انبار نکند ؛ زیرا در روز قیامت، این زشتى ها آشکار مى شوند و انسان حتى از خود نیز فرار خواهد کرد :«یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخِیهِ * وَ اُمِّهِ وَ اَبِیهِ * وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ »18.روزى که آدمى فرار مى کند ، از برادرش و از مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش .اما اهل معرفت چطور؟ در دعاى کمیل آمده است : «و اجْتَمِعَ فى جَوارِکَ مَعَ المومِنینَ». مومنان در جوار حق گرد آمده اند .