قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

شيطان؛ استاد آرايشگري اعمال زشت

وسوسه در مقام عمل زماني است كه انسان مي‌خواهد كاري را براي لذت، بهره‌مندي و يا فرار از رنج و درد، انجام دهد. اگر لذت يا بهره‌اي كه انسان مي‌خواهد آن را به دست بياورد حرام باشد، شيطان با وسوسه، آن لذت و بهره را در نظر انسان بسيار بالا و بزرگ جلوه مي‌دهد. شيطان به سراغ همه انسان‌ها مي‌آيد. گاهي مي‌شود انسان نسبت به چيزي علاقه پيدا كرده و آن چيز براي او جذابيت پيدا مي‌كند. گويا كسي به او مي‌گويد اين خيلي بيش از آنچه انسان فكر مي‌كند زيباست. مثل معروفي مي‌گويد “سركه دزدي، شيرين‌تر از حلواست!” سركه ترش چون دزدي است، تصور مي‌كند شيرين است. اين عاملي است كه شيطان براي انسان تزيين كرده و آن را بيش از حد جلوه مي‌دهد. قرآن مي‌فرمايد كار شيطان زينت دادن و آراستن عمل زشت است؛ در جايي كه عمل زشت است، آن را زيبا نشان مي‌دهد.
عسل نشان دادن حنضل و ترسانيدن نيكوكار از فقر!
در آن جايي كه بايد انسان كاري نيك انجام دهد كه مقداري هزينه و زحمت و فكر و تلاش نياز دارد، شيطان دست به كار شده و شروع به ترساندن انسان مي‌كند. مي‌گويد: “اين كار را نكن، خودت را خسته نكن، اين خيلي زحمت دارد، حالا بگذار باشد تا فردا ببينيم چه مي‌شود. نياز نيست به آن فقير كمك كني. ديگران هستند كه به او كمك كنند. بيهوده پولها را خرج نكن، خودت محتاج مي‌شوي!” از همين رو سفارش شده اگر مي‌خواهيد كار خيري انجام دهيد، فوري آن را انجام دهيد. اين دو كار اصلي شيطان است يكي تزيين كارهاي زشت و گناه و ديگري ترساندن و تخويف از انجام كارهاي خوب؛ شيطان كساني را كه اختيار خود را به دست شيطان سپرده‌اند، ترسانده و مي‌گويد “مي‌خواهيد برويد جبهه، كشته شويد؟! فرزندت را مي‌خواهي بفرستي حوزه تحصيل كند تا گرفتار ‌شود، سرانجام آخوندي؛ گدايي است!” اين وسوسه‌ها براي جايي است كه انسان مي خواهد كار خوبي انجام دهد. در جايي كه مي‌خواهد انسان را وادار به گناه كند، كار زشت را جلوه مي‌دهد و آن را در نظر انسان؛ زيبا، دوست داشتني و شيرين مي‌نماياند. چه بسا انسان پس از چند لحظه‌ متوجه مي‌شود كه وعده‌هاي شيطان دروغ بوده است.
ستيز گناهكاران با شيطان در جهنم
از مطالب بسيار زيباي قرآن، داستان گفتگوي دو گروه از اهل جهنم در عالم قيامت است. گروه مستضعف و مستكبر كه نماد پيروان نخبه و غير نخبه و يا خواص و عوام هستند كه در جهنم با يكديگر نزاع و دعوا مي‌كنند. انسان‌هاي عادي، به نخبگان در جهنم مي‌گويند اين‌كه ما كافر و گناه‌كار و به عذاب دچار شديم، تقصير شما بود. شما ما را منحرف كرديد تا به اين راه بياييم. آن‌ها جواب مي‌دهند، پس از آن‌كه هدايت براي شما آمد مگر شما را مجبور به گناه كرديم؟ تقصير خود شما است. سرانجام در پاسخ مي‌گويند “بَل‌ مَك‌رُ اللَّي‌لِ وَ النَّهارِ”. گفتگوي ديگري كه در قرآن ذكر شده گفت‌و‌گوي مردم گمراه شده با شيطان در جهنم است. گمراهان خطاب به شيطان مي‌گويند: تو بودي كه ما را گمراه كردي. شيطان در پاسخ مي‌گويد: هنر من آن بود كه به شما وعده دروغ ‌دادم سپس آشكار مي‌شد كه وعده‌هاي من توخالي و پوچ است اما شما فريب وعده‌هاي دروغ من را مي‌خورديد. من كسي را به زور مجبور به گناه نكردم جز آن كه شما را دعوت‌ ‌كردم تا بياييد، با آن كه مي‌ديديد وعده‌هاي من خلاف و دروغ است اما باز، فريب مي‌خورديد. در پايان نيز شيطان اعتراف مي‌كند كه هم من و هم شما گناهكاران مقصريم. نه من مي‌توانم به فرياد شما برسم و نه شما مي‌توانيد به فرياد من برسيد.
كاشت بذر كينه و دشمني با شراب و قمار
شيطان در آغاز به انسان مي‌آموزد كه از نعمت خوب خدا، و انگورهاي خوب و شيرين، مشروب و خمر بسازد. اين تعليم شيطان است. سپس انسان را تشويق مي‌كند تا از اين ماده سكرآور، بنوشد و از خود بي‌خود شود. پس از آن كه انسان را به مستي و بي‌عقلي رسانيد هرگونه فاجعه و مصيبتي را به واسطه اين مستي ايجاد مي‌كند. كساني كه در جلسات فساد و فحشا به جان يكديگر افتاده و با چاقو يكديگر را زخمي كرده و از پاي درمي‌آورند، به واسطه بي‌عقلي و مستي ناشي از نوشيدن شراب مرتكب چنين جناياتي مي‌شوند. در قمار نيز همين گونه است. اگر آمار زندانيان بررسي شود آن وقت مشخص خواهد شد كه چه درصد از آنان مشروب‌خوار و قمار باز هستند. شراب و قمار هر دو باعث دشمني بين انسان‌هامي‌شوند. شيطان مي‌خواهد در اين دنيا انسان‌ها با هم دوستي نداشته باشند و هميشه با كينه و دشمني و عداوت و كدورت زندگي كنند. براي همين انسان ها را وسوسه‌ مي‌كند تا خمر بنوشند و قمار بازي كنند. قمار سود بي‌زحمت داشته و سرگرمي به ظاهر لذت‌آوري است. كاري را كه شيطان انجام مي‌دهد، وسوسه‌ در دل انسان‌‌هاست. با آن‌كه بيش از ده كار در قرآن به شيطان نسبت داده شده، حرف خيلي دور از واقعيتي نيست گفته شود كه همه آن ده كار، به وسيله وسوسه انجام مي‌شود.
همنشيني با اهل معرفت براي دور ماندن از وسوسه شيطان
وسوسه چيست؟ وسوسه يا در فكر انسان تأثير و شبهه ايجاد مي‌كند و نمي‌گذارد انسان به چيزي يقين پيدا كند، يا نسبت به چيزي بيش از حد گرايش غيرعادي‌اي پيدا مي‌كند. اگر انسان بخواهد از خطرهاي شيطان محفوظ بماند نخست بايد فكر را از وسوسه‌هاي شيطاني حفظ نمايد. انسان بايد راه درست فكر كردن را بياموزد. استدلال‌هاي صحيح را ياد گرفته و از كساني كه اهل معرفت و فهم و تعقل هستند كمك بگيرد، تا در مقام شناخت، تسليم شيطان نشود.
تأثير وسوسه بر بينش و گرايش
افعال اختياري انسان به دو عامل بستگي دارد؛ نخست شناخت و سپس ميل و اشتياق به انجام عمل. عامل “دانش و بينش” و عامل “گرايش و ميل” دست به دست هم داده و عمل انجام مي‌گيرد. اما اگر انسان يا نداند و يا تمايلي نداشته باشد، عمل را انجام نمي‌دهد. شيطان در هر دو مرحله، در ذهن انسان تأثير مي‌گذارد. يا در مقام شناخت نمي‌گذارد شناخت صحيح پيدا شود و انسان را مبتلا به شك مي‌كند. يا پس از شناخت صحيح، انسان را بي‌ميل و اشتياق مي‌كند. اگر انسان بخواهد در هر دو مرحله به دام شيطان گرفتار نشود در مقام شناخت بايد تلاش كند، شناخت صحيح را به‌دست آورده و قدرت تعقل را تقويت نموده و با عقلاء رفت و آمد داشته باشد. در زندگي با افراد متخصص و مورد اعتماد مشورت نمايد و با كساني كه اهل معصيت و گناه هستند؛ رابطه نداشته باشد. دين را بايد از كسي ياد گرفت كه دنيازده و به دنبال مقام و رياست نباشند؛ در غير اين صورت به تعبير روايات “ا‡ُولَئِكَ قُطَّاعُ الطَّرِيق” عالمي كه مفتون دنيا و به دنبال لذائذ دنيا، پست و مقام دنيا باشد، راهزن و دزد است. دين انسان را مي‌دزد. نسبت به او اعتماد نكنيد. دين را از كسي ياد بگيريد كه علم كافي داشته و تقواي آن كار را داشته باشد. اين در مقام شناخت است. اما در مقام عمل بايد عادت كند به اين‌كه آرام آرام با برنامه صحيح، با عبادت‌ها انس بگيرد. خداي متعال نصرت و امداد را براي اهل خير قرار داده است. كساني كه در آغاز مقداري سختي‌هاي عبادت را تحمل كنند، پس از مدتي كم كم آن‌چنان علاقه‌مند مي‌شوند كه اگر عبادت را ترك كنند، ناراحت مي‌شوند، گويا گمشده‌اي دارند.
به عمل خير معتاد شويد
روايتي از اهل سنت به نقل از ابن اثير در نهايه نقل شده است كه پيغمبر اكرم صلي ا... عليه و آله مي‌فرمايد: “ان للخير ضراوه` كضراوه` الخمر” همان‌گونه كه انسان به بعضي امور معتاد مي‌شود، به عمل و كار خير و خوب نيز اعتياد پيدا مي‌كند. براي پرهيز از گناهان انسان جايي كه احساس مي‌كند يكي مي‌گويد “اين خيلي خوب است، نگذار از دست برود، چه صداي خوبي، چه نوشيدني خوبي، چه ديدني خوبي” بايد بداند كه اين وسوسه شيطان است. آيا صداي شيطان را مي‌شود شنيد؟ بله! اگر درست دقت كنيم، صداي شيطان را نيز خواهيم شنيد؛ زماني كه انسان تشويق به گناه مي‌شود و حس مي‌كند كه عامل ديگري انسان را به طرف گناه، سوق مي‌دهد و مي‌گويد: “اين زمان را از دست نده! بعدها توبه مي‌كني!” با آن‌كه عقل مي‌گويد عمل معصيت، حرام است.
كوچك شمردن گناه، رمزهايي از دام شيطان
مواظب باشيم كه حرمت‌هاي الهي را حفظ كنيم. هيچ گناهي را كوچك نشماريم. اين سّر محفوظ بودن از انخداع از شيطان و راز نيافتادن در دام شيطان است. اولين چيزي كه باعث مي‌شود انسان از مسير صحيح منحرف بشود و آهسته آهسته به راه شيطان كشيده شود، آن است كه گناهان را كوچك بشمارد. “استصغار الذنب”. زماني كه انسان به بهانه‌هاي گوناگون يك نگاه حرام يا شنيدن موسيقي حرام (به بهانه يادگرفتن دستگاه موسيقي) را، كوچك شمرد، پس از مدتي به گناه معتاد مي‌شود. از همان ابتدا نبايد به گناهان كوچك و اندك خود را آلوده كنيم تا در دام شيطان گرفتار نشويم


منبع : پایگاه نور پورتال
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه