قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جلوه‏ هایى از اخلاق در قرآن مجید

«و مَن یُوقَ شُحّ نَفسِه فَاولئكَ همُ المفلحون؛ (حشر، آیه9) و هر كس خودخواهى و بخل خود را مهار كرد البته از رستگاران است»
انسان موجودى الهى و فریادى رسا بر بلنداى بام آفرینش است. این اعجوبه هستى از درون دائما محل تزاحم و برخورد نیروهاى مختلف قرار دارد. او با فطرت پاك خدایى و گرایش به كمال و زیبایى با هدایت عقل و وجدان پا به عرصه حیات مى گذارد. اما در مقابل، خودخواهى ها، سركشى غرائز، امیال و شهوات و هواهاى نفسانى به رهبرى نفس اماره، نیز او را به اطاعت مى خواند و در نتیجه ناخواسته دائما در معرض یك جنگ و كشمكش درونى است، تقابل و تزاحم این نیروها و این مبارزه از چنان اهمیتى برخوردار است كه پیامبر(ص) آن را «جهاد اكبر» خوانده و مجاهدانى را كه پیروز از میدان جنگ با دشمنان بیرونى برگشته اند به این جهاد با نفس فرامى خواند. (1)
دوران جوانى اوج شكوفایى انسان و نهایت قدرت این نیروهاست. شهوت و غضب پیوسته سرگرم آتش بازى شدیدى هستند كه گاه به انفجار تبدیل مى شود. آیت اللّه جوادى آملى در «مبادى اخلاق در قرآن» با عنوان آتش فشان و آتش نشان مى نویسد:
«قرآن كریم از طرفى، نفس و انسان را «وقود» ـ یعنى هم آتش گیره و هم آتش زنه ـ و از طرف دیگر آن را «ماءطهور» معرفى مى كند، زیرا توبه را كه از اوصاف نفسانى انسان است، ماء طهور مى داند چون انسان را شستشو مى دهد، نگاه به نامحرم، دروغ و ... «وقود النار» و آتش فشان است و در مقابل، پرهیز از نگاه، عفیف بودن، صدق و نماز، آتش نشان است. اگر انسان سرى به صحنه دل بزند مى بیند كه به طور مرتب از یك طرف انفجار و آتش نشانى است و از طرف دیگر آب و آتش نشانى. اینكه در روایات ما آمده است كه اگر كسى چهل روز مخلصا با خداى خود رفتار كند، چشمه هاى حكمت از قلب او بر زبان با قلم او جارى مى شود، به این معناست كه چهل چشمه آتش نشان از آن مى جوشد و همه صحنه هاى انفجار و آتش فشانى را به بوستان و گلستان تبدیل مى كند و در نتیجه «روح و ریحان جنة نعیم»(2) و «روضة من ریاض الجنة»(3) یعنى بهشت متحرك مى شود كه آتش در آن نیست؛ چنانكه در بهشت جاى هیچ آتشى نیست و در جهنم جاى هیچ آبى نیست، زیرا درخت جهنم با آتش ها رشد مى كند «لانها شجرة تخرج فى اصل الجحیم طلعها كانه رؤوس الشیاطین»(4) در شهوت یا غضب جاى هیچ آبى نیست و یكپارچه آتش فشان است، چنانكه در فرشته خوئى جاى هیچ آتشى نیست و یكپارچه آب آتش نشان است. این حالات را انسان در خود مشاهده مى كند، مثلاً وقتى پشیمان مى شود خنك و معتدل مى گردد و آنگاه كه عصبانى یا شهوت زده مى شود مثل كوره انفجار و آتش فشان است، و اگر به ما فرموده اند: «موقع نماز برخیزید و آن آتش ها را خاموش بكنید یعنى نماز آتش نشان است و اصولاً همه كارهاى اخلاقى اینگونه است.»(5)
قرآن مجید به این صف بندى و مبارزه به نوعى اشاره دارد آنجا كه مى فرماید: «احضرت الانفس الشح»(6) در نفس ها غریزه خودخواهى و بخل همواره آماده و حاضر است.
اما براى مقابله در این كشمكش و نزاع درونى انسان به نیروى اراده و اختیار تجهیز شده است.
این قدرت اراده به خواست خداوند مى تواند بر همه چیز غالب و پیروز گردد. آنجا كه بخواهد و از معبود یارى جوید و تلاش آغاز كند خداوند یارى رسان اوست و حتى فرشتگانش را نیز براى تأیید و حمایت در خدمت او قرار مى دهد كه خود فرموده است: «آنانكه «اللّه » را پروردگار خود قرار دادند و در این راه استقامت و پایمردى كردند فرشتگان بر آنها نازل مى شوند كه نترسید و غمگین نباشید كه ما در زندگى دنیا و آخرت از مددكاران و دوستان شما هستیم.»(7) و در راهكار و هدایتى دیگر مى فرماید: «نفس خود را با شكیبایى و صبر در معیت و همراهى كسانى كه پیوسته صبح و شام پروردگار خود مى خوانند و خوشنودى او مى جویند قرار بگیر و دیدگانت به جستجوى زیور و زندگى دنیا از آنها منصرف نشود و كسى را كه دلش را از یاد خویش غافل كرده ایم و هوس خود را پیروى كرده و كار او اسراف و زیاده روى است اطاعت مكن.»(8)
از آنجا كه الگو و الگوپذیرى از بحث هاى مهم و اساسى در تربیت نفس است با این آیه ما را به همنشینى و معیت مؤمنان و صالحانى كه در مسیر زندگى خود در كسب رضاى دوست گام برمى دارند، فرا مى خواند و به شدت از همراهى و پیروى از دنیاطلبان و غفلت زدگان نهى مى كند تا با تبعیت و پیروى از آنان و در حركت جمعى تا حدى بتوانیم بر كشمكش هاى درونى فائق آمده و خود مهار و سرنوشت زندگى خود در دست گیریم كه انسان هرگز نمى تواند و چنین فرصتى ندارد كه همه راهها را خود تجربه كند؛ و البته از تجربه دیگران بهره مى برد بحث ولایت و محبت اهل بیت و ائمه معصومین(ع) در این وادى اهمیت خود مى یابد چون محب خواه ناخواه، به رنگ محبوب در مى آید و آن دوستى مؤمنان كه خداوند در دل انسان قرار مى دهد(9) و آن تبعیت و اطاعت از معصوم، و پیروى و الگوى عملى قرار دادن خصوصیات اخلاقى و انسان آن بزرگواران نیز از راههاى عملى است كه انسان را به سر منزل مقصود مى رساند.
پروردگارا ...
ما را توان و قدرتى نیست آنچه هست هم در كف قدرت توست، قادر حى متعال تویى، از تو مى خواهیم در این جنگ دائمى ما را یارى فرمایى و دل هاى ما با یاد و هدایت كلام خود به صلاح و صواب نزدیك گردانى. اخلاقى نیكو و پسندیده نصیب ما بفرمایى كه جز با یارى تو ما را قدرت هیچ مقابله اى نیست؛ و آن سعادت و رستگارى كه با مهار خودخواهى ها و «شح نفس» از آن یاد كرده اى نصیب ما بفرمایى. انشااللّه امید كه در شماره آینده مطلب پى گیریم.
پى نوشتها:
1. بحارالانوار، ج19، ص182.
2. واقعه، آیه 89.
3. اصول كافى، ج2، ص242، حدیث دوم.
4. صافات، آیات 64 و 65.
5. مبادى اخلاق در قرآن آیت اللّه جوادى آملى، ص154.
6. نساء، آیه 128.
7. فصلت، آیه 30.
8. كهف، آیه 28.
9ـ مریم، آیه 96.


منبع : پایگاه نور پورتال
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه