قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چگونه بايد جواني را كه دچار بيماري عشق شده است، نجات داد؟

عشق به سادگي درمان پذير نيست. عاشق عاقل نيست كه او را به دركي عبرت انگيز راهنمايي كرد. او بايد مسير خود را بپيمايد، هر چند تجربه هاي تلخ را ذخيره كند. گرچه گاهي آن چنان خود را مي بازد كه در دنيا و آخرت، جاهل و مغبون باقي مي ماند. عاشقان دنيا و خوشي ها جاهلند، زيرا به متاعي دل خوش مي كنند كه زود گذر و تغيير پذير است.
عاشق جاهل و طالب شهوت و اسير هوي و هوس، بايد بداند آن چه را دوست دارد و كعبة آمال خويش مي بيند، جز بازي و سرگرمي نيست كه بر غفلت انسان مي افزايد.
معشوق اصلي جز خدا نمي تواند باشد، زيرا به جز او همه فاني و از بين رفتني اند. حضرت ابراهيم پيامبر بزرگ خدا از معشوقه هاي مجازي مي گريزد و عشق حقيقي و واقعي را فقط در خدا مي بيند. ابراهيم عشقي را كه در وقتي آغاز شده و هنگامي ديگر پايان مي پذيرد، جز عشق مجازي ابراهيم سرانجام به معشوقي توجه مي كند كه آسمان ها و زمين را آفريد.
بعضي از عشق ها چون دل بستن به شخصي براي ازدواج اگر به سرانجامي خوش پايان پذيرد، مي تواند توجيه پذير باشد، امام عشق حرام فقط خسارت است و چنين شخصي را بايد با مقدماتي مانند ملاقات با عالِمان ديني، روان شناسان و مطالعه كتاب اخلاقي به راه راست هدايت كرد.

 

 


منبع : پاسخگو
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه