قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مقدمه :

به هنگام شروع جنگ تحمیلى ، که بر اساس اداى تکلیف به فضاى بامعنویت جبهه راه پیدا کردم ، با چهره هاى نورانى ، و انسانهایى ملکوتى ، و فرش نشینانى عرشى آشنا شدم .تنى چند از آن حق شناسان آگاه از این فقیر خواستند ، در ایّامى که جبهه در آرامش قرار دارد و مسافران راه عشق براى انجام پاره اى از امور به تهران مى آیند ، در جلسه اى جهت مباحثه ى عاشقانه و عارفانه ، بر اساس آیات قرآنیه و مکتب نبویّه و اهل بیت طاهره و عترت مرضیه ، همچون سوته دلان گرد هم آیند تا تذکرى براى دوستان و مایه اى براى میدان رزم علیه دشمنان باشد .از این پیشنهاد استقبال کردم ، زمان جلسه هفته اى یک بار در شب سه شنبه تعیین شد .در ابتداى برنامه بیش از بیست نفر نبودیم ، جلسه با نماز جماعتى با حال ، و ذکر چند مساله ى فقهى و بحثى از معارف الهیه ، و ذکر مصیبتى پرشور ، شروع مى یافت و پایان مى گرفت .

به تدریج پاکانى عزیز و عزیزانى پاک ، به وسیله ى همان بیست نفر از تشکیل چنین جلسه اى در خانه ى دوستى با حال و دل سوخته ى اهل بیت خبر شدند و به جمع بیست نفر پیوستند . فضاى جلسه از معنویتى خاص برخوردار بود ، پرچمى نداشت ، از اسم و رسم دور بود ، بر خلاف تمام جلسات از مدیر و کارگردان و رئیس و مرئوس خبرى در آن نبود ، سراسر عشق و شور بود ، وحدت و یگانگى بود ، یکرنگى و یکپارچگى بود ، براى خدا مى آمدند ، براى خدا مى شنیدند ، براى خدا مى گفتند ، براى خدا مى خواندند و جز حال و مستى چیزى در آن مجلس حس نمى شد .شمار شرکت کنندگان نزدیک به هزار نفر شد ، من به خاطر آن جلسه اگر در دورترین نقاط ایران بودم شب سه شنبه برمى گشتم ، شرکت کنندگان هم همین برنامه را داشتند ، حتى رزمندگان براى شرکت در آن مجلس عشق از جنوب و غرب کشور ، با مرخصى گرفتن از فرماندهان جنگ سر از پا نمى شناختند .من فکر مى کردم آن مجلس انس و آن محفل شور ، سالیان متمادى پابرجا باشد ، ولى گروهى از بهترین شرکت کنندگان آن مجلس به فیض شهادت رسیدند و گروهى به دست کفار بعثى اسیر شدند ، تعداد شهیدان و اسیران آن جلسه در حدى بود که طاقت مرا تاب کرد ، دیدن جاى خالى آنان در آن جلسه براى من بسیار مشکل بود . شرکت کنندگان جدید ، مردمى نبودند که جاى خالى آن عزیزان را پر کنند ، با دلى سوخته و اشکى ریزان آن جلسه را ترک کردم ، و نهایتاً جلسه براى همیشه تعطیل شد و تا امروز که این جملات را مى نویسم در آرزوى دیدن افرادى نظیر آن افرادم ، ولى نمونه ى آن را نمى یابم و گمان ندارم مانند آنان را بیابم .

مطالب متنوعى در آن جلسه بحث شد . توبه ، معرفت ، عشق به حق ، قیامت ، عرفان . خوشبختانه تمام آن مباحث به وسیله ى نوار ضبط شد ، پس از سالها قسمتى از نوارهاى مربوط به بحث توبه توسط موسسه ى تحقیقاتى دارالعرفان به دست آمد ، پیشنهاد کردند از نوار پیاده شود و سپس به صورت کتاب در دسترس همگان قرار گیرد . کتابى که پیش رو دارید یادگار بیش از بیست هفته از آن شب هاى سه شنبه ى باحال است ، شب هایى که یاد آن براى من یادآور خاطره هاى بسیار شیرین و ناگفتنى است . امید است بتوانید به توفیق حق از مباحث این کتاب که در بحث توبه تازه و جدید است بهره ى کافى ببرید .

فقیر : حسین انصاریان

فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلالا طَیِّباً وَاشْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ اِنْ کُنْتُمْ اِیّاهُ تَعْبُدُونَ نحل ( 16 ) : 114

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه