قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مکاشفه حضرت حسین (علیه السلام)


 

دیده حقّ بین حضرت حسین (علیه السلام) در مکاشفه اى در سحرگاه شب عاشورا حقیقت این دو گروه متضاد را مشاهده کرد ، و بر اساس مکاشفه آن حضرت از گروه حقّ ، تعبیر به گروه آسمانى ، عرشى و ملکوتى ، و از گروه باطل به عنوان زمینى یاد شده است :حضرت حسین (علیه السلام) را در سحرگاه شب عاشورا خواب فرا گرفت ، چون بیدار شد فرمود :« سگ هایى را دیدم که بر من حملهورند ، در میان آن ها سگ چند رنگى بود که شدیدتر بر من تاخت . گمانم آن است که آن که مرا مى کشد و خونم را مى ریزد ، پیکرش پیس باشد ! !و پیکر شمر چنین بود .سپس جدّم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود :فرزندم ! تو شهید آل محمّد هستى . سماواتیان و آسمانیان دیدار ترا به یک دیگر مژده مى دهند ، فردا افطارِ تو نزد من خواهد بود ، شتاب کن و زود بیا ، درنگ روا مدار . . . »حسین (علیه السلام) فرمان جدّش را اطاعت کرد ، درنگى نکرد و شبى نگذشت که به سوى نیاى بزرگوار شتافت .دو مکاشفه بود و دو نمایش حقیقت .مکاشفه نخستین ، پرده را برداشت و حقیقت دشمنان حسین را برملا کرد ، سگان درّنده اى که پیشرو آن ها سگى متعفّن و پیس بود ، سگى که درونش بر برونش اثر گذارده و او را مجموعه اى از لکّه هاى ننگ نشان مى داد .سگ درّنده ، سمبل ظلم و بیدادگرى است ، سمبل تعدّى و تجاوز و ستمگرى است .سگ درّنده ، بجز آکنده کردن شکم از گوشت و پوست و استخوان ضعیفان ، کارى دیگر از وى ساخته نیست .

اگر بخواهند مجسّمه اى از ظلم بسازند ، شایسته تر از سگ درّنده نمونه اى بهتر و برتر یافت نمى شود ; به ویژه اگر مجموعه اى از لکّه هاى چرکین ننگ باشد .p>دوّمین مکاشفه ، نمایش دوستان حضرت حسین (علیه السلام)و نشان دهنده راه او و تقدیرنامه اى از مقام مقدّس حضرت حقّ است ، که به وسیله پیامبرش براى حسین فرستاده شده است . چنین کسى شایسته است که آسمانیان ، سماواتیان و ملکوتیان اشتیاق زیارتش را داشته باشند .سطح فکر زمینى ها ، پایین تر از آن است که حسین را بشناسند ، زمینى حسین را به قتل مى رساند ، آسمانى حسین را بالاى سر جا مى دهد .هنگامه کربلا ، نبرد میان زمینى و آسمانى بود ، حسین رهبر آسمانیان ! سپاه حسین همه آسمانى و پرواز آن ها به سوى آسمان ها بود .کربلا ، دروازه و راه بهشت شد ، و کاروان کربلایى به رهبرى حسین بهشتى شد .یزید ، رهبر زمینى ها بود ، همه را با خود به زیر زمین برد و به درون دوزخ جاى داد ، و کربلا براى آن ها دروازه جهنم و بدبختى در دو جهان بود .قرآن ، براى مردم با ایمان شفا است و رحمت ، و براى ظالمین دمار و خسارت ، و کربلا یکى از مظاهر قرآن است .حسین ، رهبر آسمانیان بوده و هست ، و کسى که راه حسین را بپیماید به آسمان خواهد رفت ، به بالاتر و بالاتر ، تا برسد به جایى که در وَهم نیاید و حقیقتش از تصوّرش برتر باشد ، زیباتر باشد ، شیرین تر باشد .

 

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه