قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رعايت چهار اصل در سلوك

 در سلوك راه دوست ، چهار چيز بايد رعايت شود :
1 ـ تجريد به اندرون و بيرون .
2 ـ امتثال امر به اندرون و بيرون
3 ـ ترك اعتراض به اندرون و بيرون .
4 ـ ثبات به اندرون و بيرون .
سالك ، اوّل بايد مجرّد شود و از هرچه هست و هركه هست جز حضرت دوست و اين تعليمى است كه همه انبيا و اوليا داده اند ، در حقيقت سالك بايد حقيقت « لا إله إلاّ اللّه » را در قلب خود تحقق دهد و بيابد كه رب و مالك و خالق و بارى ء و همه كاره عالم اوست . چون مجرّد شد فرمانبردار محض شود ، يعنى در فرمان بردن از حضرت يار چون مرده در دست غسّال و هم چون گوى در پاى چوگان باشد و هرگز به فكر و انديشه خود كارى نكند . و چون مجرّد گشت و فرمانبردار شد ، بر اقوال و افعال حضرت حق اعتراض نكند و در مقام رضاى مطلق نسبت به جناب حق قرار بگيرد . و علامت ترك اعتراض آن است كه جمله گفتار و افعال مولا را نيك بيند و نيك داند . و چون مجرّد شد و فرمانبردار گشت و ترك اعتراض نمود ، بر اين هر سه كار تا آخر عمر ثبات و مداومت داشته باشد و ملالتى برايش نيايد كه اگر بى ثباتى كند و ملول شود ، جمله كارهاى او بى ارزش شود .
اى عزيز ! با ارزش ترين لباس براى دنيا و آخرت تو لباس سلوك است ، اين لباس براى تو مورث ورع ، زهد ، تقوا ، ايمان و همه فضايل و حسنات است و تو را از بيرون آراسته به تواضع و از درون آراسته به خشوع مى كند و اين لباس لباسى است كه حضرت دوست بر تو مى پسندد . لباسى براى وطن اصلى تهيه كنيد كه آن لباس شما را از عذاب جهنم حفظ كند و در بهشت ابدى سازد .
اهل ظاهر ، وطن ، شهر مصور معين را مى دانند مثل قونيه و آقسرا و قيصريه ، غلط فهم كرده اند ؛ زيرا تمامت شهرها از مغرب تا مشرق يك زمين است ،و محققان ، وطن آن عالم را مى دانند كه ارواح پيش از اشباح به چندين هزار سال در آن رحمت بى زحمت آسوده بودند و از آنجا اينجا آمدند ، عاقبة الامر همه را باز رجوع بدان خواهد بودن ، آه و حسرت كه انسان ها پس از هبوط به اين جهان مادى و ظلمانى ، وطن اصلى خود را از ياد برده و به نعمت هاى مادى و گذراى جهان خاك دل خوش كرده اند.
چون انسان گرفتار بند ماديات ، وطن اصلى را از ياد ببرد ، در مقام تهيه لباس براى وطن اصلى بر نخواهد آمد و فقط به لباس پارچه اى اين جهان كه تنها بدن را مى پوشاند ، دل خوش مى دارد و با آن لباس كه پس از چند روز كهنه مى شود به عجب و ريا و تزين و خيلاء آلوده مى گردد و از اثر اين آلودگى قلبش سياه و از رابطه خود با حضرت حق جدا گشته در اعمال و اخلاق چون حيوان پست و درنده اى خواهد شد !! [ فَإذا لَبِسْتَ ثِيابَكَ فَاذْكُرْ سَتْرَ اللّهِ عَلَيْكَ ذُنُوبَكَ بِرَحْمَتِهِ وَأَلْبِسْ باطِنَكَ بِالصِّدْقِ كَما أَلْبَسْتَ ظاهِرَكَ بِثَوْبِكَ وَلْيَكُنْ باطِنُكَ فى سَتْرِ الرَّهْبَةِ وَظاهِرُكَ فى سَتْرِ الطّاعَةِ


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه