قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مقام خوف و شوق

آن گاه در دنباله كلام خود ، حضرت صادق عليه السلام مى فرمايد : چنان كه ظاهر بدن را به لباس ظاهرى پوشى ، باطن را نيز به لباس صدق و راستى بپوشان باطن صادق باطنى است كه از مكر و حيله و خدعه و تزوير و ريا و غل و غش و دغلى پاك باشد ، باطن صادق باطنى است كه از تخيلات رديه و اعتقادات سخيفه مخلى شده و به حليه آراى صحيحه و علوم حقه مزين و محلى باشد ، باطنت بايد با پرده خوف از خدا و ظاهرت بايد با پرده اطاعت از حضرت حق پوشيده باشد .
راستى چه دنياى پربهايى است ، دنياى خوف از مقام حضرت او و دنياى اطاعت از فرامين حضرتش ، به حقيقت خودش قسم ، دنيايى براى انسان بهتر از اين دنيا نيست ، خوف از مقام او علت ترك گناه و شوق وصال او علت اطاعت حضرت اوست .
وقتى مقام خوف و شوق حضرتش آمد ، همه جهان مادى براى انسان به اندازه بال مگس ارزش ندارد و آنچه در دست انسان است همان را آدمى فقط براى او مى خواهد و آنچه را نمى پسندد ، انسان ابدا خيال آن را هم نمى كند !!
به قول عارف عاشق جلال الدين بلخى :
همه جمال تو بينم چو چشم باز كنم
حرام دارم با مردمان سخن گفتن
هزارگونه بلنگم به هر رهم كه برند
 اگر به دست من افتد چو خضر آب حيات
 زآفتاب و زمهتاب بگذرد نورم
 چو آفتاب شوم آتش و زگرمى دل
 چو ذره ها همه را مست و عشق باز كنم
    *
همه شراب تو نوشم چو لب فراز كنم
 وگر حديث تو آيد سخن دراز كنم
 رهى كه آن به سوى توست تركتاز كنم
 زخاك كوى تو آن آب را طراز كنم
 چو روى دل سوى آن شاه دلنواز كنم
چو ذره ها همه را مست و عشق باز كنم
آرى ، به عشق او دم زدن و به ذكر او زيستن و به ياد او بودن و ظاهر و باطن را براى او آراستن ، مقصد اعلا و هدف والا است و بعثت انبيا و زحمت امامان عليهم السلامبه همين خاطر بوده است .


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه