قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حضور حضرت يوسف عليه السلام در تمام زندگى‏

يكى از آنها وجود مقدس حضرت يوسف عليه السلام است كه اين منازل را به سرعت طىّ كرد. در قرآن مى خوانيم: «سارعوا» يا در روايات مى خوانيم: «سابقوا» چون وقت زيادى نداريم كه اين منازل را طى كنيم.
اگر اين حضور نبود، پس آن خواب چه معنايى داشت؟ غايب كه چيزى نمى بيند. حاضر در مقام مشاهده است، چه مشاهده با چشم، چه با قلب.
در ابتداى اين حضور ايشان مشاهده قلبى داشت كه براى پدر بيان كرد:  «يأَبَتِ إِنّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سجِدِينَ»  و همين مشاهده در چهل سال بعد به مشاهده عينى تبديل شد و به پدر گفت:  «وَ قَالَ يأَبَتِ هذَا تَأْوِيلُ رُءْيىَ مِن قَبْلُ»
حضور او در اوج بلا، از عمق چاه شروع شد. اين خيلى عجيب است كه در اوج امنيت و شادى يا در اوج بلا، انسان در محضر محبوب باشد و شادى و بلا پرده غيبت نشوند.
همين حضور را نسبت به حضرت ابى عبدالله الحسين عليه السلام نيز مى بينيد. شب عاشورا، شب شروع اوج بلايى است كه تاريخ عالم به عمر خودش نديده و نمى بيند، ولى ايشان ميان ياران خود مى فرمايند:  «أَحْمَدُه عَلى السَرّاء والضَرّاء» بر همه خوشى ها و بلاهايى كه در آن قرار دارم و بر من وارد خواهد شد، محبوبم را ستايش مى كنم. براى اولياى خدا نه خوشى، پرده غيبت است كه محبوب ديده نشود و نه بلا.


منبع : روابط عمومی و اموربین الملل مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه