قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بروز اثرات حضور از زندان تا پادشاهى‏

در زندان نيز اين حضور را چقدر زيبا داشت: «قَالَ رَبّ السّجْنُ أَحَبُّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ»  روزى كه پادشاه كشور متمدّن قديمى مصر مى شود، باز اين حضور را داشت كه: «رَبّ قَدْ ءَاتَيْتَنِى مِنَ الْمُلْكِ»
آنجا نيز مى بينيد كه اخلاق هيچ شاهى را پيدا نمى كند. در اوج حكومت، اخلاق او اخلاق خدايى است. در محبوب و معشوق فانى است. كسى كه سال ها شاه مملكت باشد، اما به تعبير قرآن: در مقام «مخلَصين» قرار داشته باشد. اين همه مال و ثروت، لشكر و مكنت و قدرت دارد، ولى دائم در حضور محبوب باشد و اين ها كمترين تأثيرى روى اخلاق، روش و منش او نگذارند. بعد در اوج قدرت، برادران بيايند و نفهمند كه او حضرت يوسف عليه السلام است. در سفر سوم يوسف كتك خورده، فراق كشيده، زندان رفته، از دامن پدر جدا شده، با زبانى نرم بفرمايد:  «قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَ أَخِيهِ»
و آنها تازه بفهمند كه اين شخص حضرت يوسف عليه السلام است. قبل از اين كه رنگ آنان بپرد و بدنشان بلرزد، در كمال قدرت بفرمايد: «قَالَ لَاتَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ» هيچ گناهى را بر دوش شما بار نمى كنم. پيامبر صلى الله عليه و آله به كفار و مشركين اهل مكه فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء»  شما آزاد هستيد. اين اوج حضور است.


منبع : روابط عمومی و اموربین الملل مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه