قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

توحيد خاص الخاص

اما توحيد خاص الخاص آن است كه از حق به حق سير كنند و آن سير آنگه باشد كه روح مقدس از همه مراكب حدوث پياده شود و علوش سفل شود و سفلش علو گردد و جهات و مكان و سير و زمان نزد او معزول شود و حمر خيال از اصطبل مركب نور براند و فهم و وهم را ميل نايافت در ديده كشد و حس حواس و ضمير بى عقل را معطل كند و عقل را به مقراض تنزيه زبان فضول ببرد و نفس رعنا را در بازار غيرت توحيد سر بردارد و لشگر هوى و شهوت را كه حزب شيطانند به صدمه عشق بشكند و دل كه شهر خدايست بى عمارت عبوديت نگذارد و خانه طبايع كه مملو است از اخلاق انسانى به توفان نيستى و معول هستى ويران كند و هستى صغرى و كبرى را با شواهد و دلايل در هم پيچد و در كتم عدم اندازد ، تا بى اثقال حدوث در قدم گامى چند بردارد و چون از ازدحام خلقيت بياسايد خود را به درياى نيستى دراندازد ، تا او از او فنا شود ، پس از بحر بقاى حق سر برآورد و بى خود حق را به حق بيند و بداند كه اين يك خطوت است از نيستى به هستى ، پس آن قدم بردارد و به قوت عبوديت به جناح ربوبيت در هواى هويت پرواز كند . حكيم صفاى اصفهانى در زمينه فناى عاشق در معشوق گويد :
*
ما رهرو فقريم و فنا راهبر ما
 اى آن كه زخود با خبرى در سفر عشق
در پاى دلم پاى منه باك زجان كن
در كشور فقر آمده مهمان فناييم
 رنج تن ما از تب عشق است چه حاصل
ما خاك نشين در ميخانه عشقيم
موران ضعيفيم ولى ملك سليمان
باد است درين باديه پيش نظر ما
    *
بى خويشتنى كو كه شود هم سفر ما
 زنهار نيايى كه نيابى خبر ما
كاين خانه بود فرش زخون جگر ما
 لخت جگر و پاره دل ما حضر ما
از رنج طبيبى كه دهد دردسر ما
 تاج سر خورشيد بود خاك در ما
باد است درين باديه پيش نظر ما


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه