قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اوصاف افراد سعيد و شقي

اين دو كلمه، جامع همه ي انواع كرامت و خذلاني است كه از سوي خداوند متعال به بندگان سعيد و شقي مي‌رسد.[1]
هدايت در حقيقت، نتيجه ي معرفت سعادتمندان و ضلالت، ثمره ي غفلت بدبختان است. به نظر مي‌رسد، زيباترين و كامل ترين و دقيق‌ترين بحث علامه در مباحث اخلاقي كه مي‌تواند در بيداري و هوشياري جوانان، بسيار مؤثر واقع گردد، تحليل ظريف ايشان در اين بحث است. سخن ايشان در اين زمينه طولاني و مفصّل است كه ما خلاصه ي آن را بيان مي‌نماييم.
از نحوه ي توصيف خداوند درباره ي اين دو گروه به دست مي‌آيد كه انسان در اين دنيا و حيات مادي، در ميانه ي راه است و حيات متوسط را طي مي‌كند؛ چون يك حيات را پشت سر گذاشته كه آن عالم ذر بوده است و يك زندگي ديگري بعد از دنيا خواهد داشت كه آن عالم قيامت و پس از مرگ است؛ هريك از اين سه دنيا از ما قبل خود الگو مي‌گيرد. يعني زندگي سومش، تابع حكم زندگي دوم و زندگي دومش، تابع حكم زندگي اولش مي‌باشد. اين معنايي است كه از ظاهر قرآن فهميده مي‌شود. آنان كه زندگي سابق و لاحق آدمي را بر نوعي مجاز حمل مي‌كنند، كلامشان با صراحت قرآن مخالفت دارد؛ چون درباره ي عالم سابق و زندگي قبل از دنيا، قرآن عالم ذر را بيان مي‌كند كه در آن جا از انسان عهد و پيمان گرفته شد و اين نشان مي‌دهد كه انسان قبل از حيات دنيايي، يك گونه زندگي داشته است و درباره ي عالم لاحق؛ يعني عالم آخرت و حيات پس از مرگ، آيات زيادي در قرآن آمده است كه محل بحث ما نيست؛ ولي آنچه كه توجه به آن لازم است، اين نكته است، كه در بسياري از آيات، پيوند و ارتباط اين دنيا با آخرت به خوبي فهميده مي‌شود. مثل اين آيات كه مي‌فرمايند:
لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ امروز ديگر عذر خواهي نكنيد؛ چون بغير از كرده هاي خود پاداش داده نمي‌شويد.[2]
فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ؛ پس بترسيد از آتشي كه آتش گيرانه‌اش مردمند و سنگ ها.[3]
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً؛ روزي كه هركس آنچه را كه از خير و شر انجام داده، حاضر مي‌يابد.[4]
ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ؛ پس به هركس آنچه را كه خود انجام داده به تمام و كمال داده مي‌شود.[5]
و روشن‌ترين آيه اين است كه مي‌فرمايد:
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ؛ و تو از اين زندگي غافل بودي ما پرده‌ات را كنار زديم، اينك ديدگانت تيز شده است.[6]
علامه (ره) درباره ي اين آيه سوگند ياد مي‌كند كه اگر درباره ي وجود عالم آخرت و پيوند دنيا و آخرت، به جز اين آيه هيچ آيه اي نبود، كافي بود؛ چون لفظ غفلت در اين آيه به كار رفته است و غفلت در موردي به كار مي‌رود كه چيزي در جلوي او حاضر بوده و او بي‌خبر باشد؛ نه اين كه اصلا چيزي وجود نداشته باشد و بعدها موجود گردد. پس معلوم مي‌شود كه زندگي آخرت، هم اكنون موجود است؛ ولي پرده‌اي وجود دارد كه برخي نمي‌بينند. و باز سوگند مي‌خورد كه اگر هر انساني به نفس خويش مراجعه نمايد و از او اين معاني را بخواهد، قطعاً نفس او همين جواب را به او خواهد داد.[7]
پس اساسي‌ترين و بارزترين صفت براي كمال يافتگان و سعادتمندان، معرفت است كه اگر آدمي به خويشتن خويش مراجعه نمايد و به آن معرفت پيدا كند، راه كمال را خواهد يافت، چه اين كه: مَعْرِفَةُ النَّفْس اَنْفَعُ الْمَعارِفَ؛ شناخت نفس سودمندترين معرفت ها است.
يا در حديث ديگر آمده است كه:
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ؛ كسي كه خودش را شناخت پروردگارش را شناخت.
و به واسطه ي همين وصف است كه خداوند او را مورد هدايت خاصه‌اش قرار مي‌دهد و از ضلالت و گمراهي نجاتش مي‌بخشد.
اهل شقاوت در دنيا و آخرت، به وصف غفلت (نه جهالت) متصفند كه تمامي اوصاف ناپسند و رذايل اخلاقي به دنبال آن مي‌آيد. انساني كه از حقيقت خويش غافل بماند، متصف به فسق، ظلم، خسران و ده‌ها وصف غير انساني ديگر مي‌شود.
پس نتيجه مي‌گيريم كه معرفت انسان، سرچشمه ي سعادت و خوش بختي، و غفلت، منشأ همه ي بدبختي‌هاي آدمي است. اگر بخواهيم بر قلّه ي سعادت گام نهيم و به كمال انساني خويش و مقام خليفه‌ي الهي در زمين نايل شويم و مسجود فرشتگان و ملايكه گرديم، اولين گام، تحصيل معرفت است كه هرگز مقام انسانيت، غير از اين راه به دست نمي‌آيد. و اگر آدمي به اين مقام بار نيافت و در گمراهي و غفلت باقي ماند، هرگز مقام انساني را درك نخواهد نمود و آن كس كه از مقام انساني خويش غافل بماند، هرگز به اوصاف انساني متصف نمي‌شود و به سعادت حقيقي دست نمي‌يابد.
پی نوشت:
[1]. ر ، ك ، الميزان، ج اول، ذيل آيه‌ي 26، سور ي بقره.
[2]. سوره ي تحريم آيه ي 7.
[3]. سوره ي بقره، آيه ي 24.
[4]. سوره ي آل عمران، آيه ي 30.
[5]. سوره‌ي بقره، آيه‌ي 281.
[6]. سوره ي ق، آيه ي23.
[7]. ر ، ك ، الميزان، ج 1، ذيل آيه ي 26، سوره ي بقره.

 


منبع : اسلام شیعه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه