قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

احراز شايستگى براى كسب مقام‏

يكى از بلاهاى بزرگى كه بر سر مردم كشورها مى آيد اين است كه پست و مقام را به كسى بدهند كه شايسته آن نيست و نادان را به جاى عالم و عالم را جاى نادان مى گذارند. چنين كشورى نابود مى شود و مشكلات مردم بيشتر مى شود. روزى ابوذر به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: من چگونه انسانى هستم؟ فرمودند: تو از نظر ايمان، تقوا، كرامت و بزرگوارى انسان كاملى هستى. گفت: شغلى به من بدهيد كه من نيز خدمتى كنم. فرمودند: من نمى توانم به تو شغلى بدهم؛ چون تو مدير خوبى نيستى، در نتيجه مديريت را به او ندادند. با اين كه ابوذر انسان خيلى بزرگوار و با كرامتى بوده است، اما اگر شغل حكومتى به او مى دادند، نمى توانست اداره كند و خراب مى شد.
اما پيغمبر صلى الله عليه و آله جوان هجده ساله اى را قبل از مرگ خود، به عنوان فرمانده لشكر اسلام انتخاب مى كنند و به او مأموريت مى دهند كه بيرون از مدينه پرچم بزند و سپاه را براى جنگ آماده كند. پيغمبر صلى الله عليه و آله در رختخواب بيمارى فرمودند:  «لعن الله من تخلّف عن جيش اسامة»  خدا لعنت كند كسانى را كه از لشگر اسامه تخلّف كنند؛ يعنى به ريش سفيدى افراد نگاه نكنيد. پيرمرد مؤمن مدينه! اگر من جوان هجده ساله را فرمانده سپاه كردم، او لياقت داشته و تو نداشتى. اما بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله، اولين كسانى كه تخلّف كردند، همين برپا كنندگان سقيفه بنى ساعده بودند، در حالى كه پيغمبر صلى الله عليه و آله متخلّفان از جيش اسامه را لعنت كرده بودند.


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه