قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حساب خمس مال‏

شخصى واسطه خريد و فروش ملكى بود. بعضى از خانه ها را به من نشان داد و مى گفت: من سه بار در خريد و فروش اين خانه ها واسطه بودم. مى گفت: مثلًا سى سال قبل صاحب اين خانه مرده است، بعد ورثه اش به واسطه گرى من به ديگرى فروختند، او هم به ديگرى فروخته است و الى آخر. روزى من به دنبالش رفتم و گفتم: كسى آمده خانه ما را بخرد، ما مى خواهيم جا و خانه خود را عوض كنيم. شما بيا صحبت كن. گفت: چشم. آمد. خانه را كاملًا ديد و گفت: اين خانه را من شش بار فروختم. به خريدار گفت: متراژ اين خانه اين قدر است، پشت آجرهايش خشت است، اتاق هاى بالا خيلى خوب گچ شده، اما زيرش تير چوبى است. من نيز به او گفته بودم كه هر چه از اين خانه خبر دارى، بگو. من نمى خواهم دروغ و دغل بگويى كه خانه ما را گران تر بفروشى. خريدار گفت: من مى خرم. گفت: خدا بركت دهد. بعد خريدار گفت: من به شما چقدر حق دلالى بدهم؟ آن زمان گفت: چهار صد تومان. سيصد تومان هم من به او دادم. خريدار خداحافظى كرد و رفت. ايشان هم به گوشه اى رفت و زير عبايش پول را مى شمارد، دلال ملك بود، اما عبا داشت. آمد پولى به من داد. گفتم: من حق دلالى به شما دادم، واقعاً از شير مادر حلال تر. گفت: آن را در جيبم گذاشتم، گفتم: پس اين پول چيست كه پس مى دهى؟ گفت: من روزها اتفاق مى افتد كه هيچ معامله اى نمى كنم. گاهى در روز چند معامله انجام مى دهم، مانند امروز كه دو خانه را فروختم. اين خمس من است؛ چون من نمى دانم كه تا شب زنده مى مانم يا نه.
 حساب سال خمسى بر ورثه
چون اگر كسى در بين سال بميرد، ورثه اش بايد تا آن شش ماهه اول را حساب كنند و خمس درآمدش را بدهند. خيلى ها اين مسأله را نمى دانند. مى گويند: پدرم مرده و در دفترش نوشته است كه من چقدر خمس بدهكار است. پس ما نيز تكليفى نداريم. اين هم نوعى حرام خورى است. حرام كه فقط مال غصب، دزدى و مشروب فروشى نيست.
 دين نگذارد كه خيانت كنى                    ترك درستى و امانت كنى
 صدق و سعادت ثمر دين بود                  هر كه خوش اخلاق خوشا اين بود
 زشتى اخلاق ز بى دينى است              فتنه آفاق ز بى دينى است
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

 


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه