قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حلال خورى، ويژگى شيعه‏

در بسيارى از روايات، حتى در «نهج البلاغه» نيز هست كه ائمه عليهم السلام اگر خبر مرگ مؤمنى را مى شنيدند، يا به تشييع جنازه اش آمده و در دفن او شركت مى نمودند، مردم منتظر بودند كه عكس العمل امام معصوم عليه السلام نسبت به اين ميت را بدانند و آن امام وقتى براى مردم از ميت تعريف مى كردند، يكى از موارد تعريف اين بوده است كه او در زندگى به مال حلال قناعت مى كرده است.مثلًا بزرگوارى را آوردند و بيرون شهر كوفه دفن كردند، اميرالمؤمنين نيز تا دفنش آمدند، وقتى روى قبر را پوشاندند، چند دقيقه بر سر قبر اين ميّت سخنرانى داشتند، فرمودند:«يرحم الله خبّاب بن الأَرَت فلقد أسلم راغباً و هاجر طائعاً و قنع بالكفاف و رضى عن الله و عاش مجاهداً» پنج خصلت را براى «خبّاب بن الأَرَت» بيان كردند؛ يكى اين بود كه اى مردم! اين بزرگوارى كه در اين سنّ رحلت كرده است، من از زمانى كه در مكّه بودم او را مى شناختم، با اين همه زير و بالايى كه روزگار پيدا كرد، از نظر مال، به مال حلال قناعت كرد.
 حدود و ثغور حرام خورى
اسلام به چه مقدار به حرام رضايت مى دهد؟ اسلام فقط به يك حرام مالى رضايت داده كه در قرآن آمده است، كه كسى واقعاً در حال مرگ است، هيچ غذايى پيدا نمى كند كه او را از مرگ نجات بدهد، تمام درها به روى او بسته است، مى تواند حيوان مرده اى را بخورد، ديگر بالاتر از اين كه نيست، راهى ندارد جز اين كه براى زنده ماندن مقدارى ميته بخورد، فقط اينجا را در قرآن اجازه مى دهد: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لَاعَادٍ» آن هم در حال بى ميلى بخورد و بيش از اندازه نخورد، فقط براى زنده ماندن عيبى ندارد. اما جاى ديگر به انسان براى دست دراز كردن به حرام به هيچ عنوان مجوّز نمى دهد.


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه