قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نمونه‏اى از مبارزه با بدفهمى از دين‏

پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام از بدفهمى مردم خيلى نگران بودند كه چرا مردم حقيقت را بد و اشتباه مى فهمند؟
امام صادق عليه السلام در مدينه مرد ظاهر الصلاحى را ديدند كه به مغازه ميوه فروشى رفت و به دور از چشم ميوه فروش، انارى دزديد و درون كيسه اش انداخت و رفت.بعد به نانوايى رفت، تا چشم نانوا را دور ديد، قرصى نان دزديد و آن را نيز به داخل كيسه انداخت و رفت، بعد به محل فقيرنشينى آمد، انار را خيلى با محبت به مستحق داد و آن نان را نيز به مستحق ديگرى داد و خدا را شكر كرد كه امروز موفق به دو كار مهمّ و پرثواب شده است.امام صادق عليه السلام جلوى او را گرفتند و فرمودند: اين چه كارى بود كه كردى؟گفت: كارى نكردم، يك انار دزديدم و يك گناه مرتكب شدم، بعد يك نان دزدم، دو گناه شد، انار را به يك مستحق و نان را به مستحق ديگر دادم، به امام صادق عليه السلام گفت: مگر تو قرآن نخواندى؟ مگر خدا در قرآن مجيد نمى گويد:«مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا»

هر كسى يك كار خوب بياورد، ما ده برابر به او مزد مى دهيم و درباره گناه گفته است:«وَ مَنْ أَسَآءَ فَعَلَيْهَا» هر كسى يك كار بد كند، فقط يك جريمه دارد؟ من يك انار و يك نان دزديدم، دو گناه شد، اما هر دو را در راه خدا داديم، بيست ثواب بردم، پس هجده ثواب براى ما مانده است. عجب محاسبه قشنگى است.


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه