قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دارو بودن گريه‏

گفتم: پس بشنو از جلال الدين مولوى كه در هفتصد سال قبل، در قرن ششم و هفتم، براساس معارف اسلامى فرموده:
گريه بر هر درد بى درمان دواست             چشم گريان، چشمه فيض خداست
كلمه دوا، خيلى جالب است. در قرآن نيز آمده است:«أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقّ»  دو چشم آنان فراوان اشك مى ريزد، براى معرفتى كه به حق پيدا كرده اند.
تا نگريد ابر كى خندد چمن             تا نگريد طفل كى جوشد لبن
اين گريه را چه كسى به بچه ياد داده است كه تا به دنيا مى آيد، گريه مى كند؟ تا گرسنه مى شود، تا به او اخم مى كنند، تا بر سرش داد مى كشند، گريه مى كند. اين اسلحه را چه كسى به او داده است كه از خودش دفاع كند؟ اگر گريه خوب نبود كه به ما نمى دادند.
رحمت خدا بر گريه كنندگان
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: بچه كه به دنيا مى آيد، تا مدتى جلوى گريه اش را نگيريد. عرض مى كنند: براى چه؟ چون مادرها مى خواهند بچه را ساكت كنند، حضرت مى فرمايد: بچه اى كه طبيعى گريه مى كند، براى دستگاه تنفسش مفيد است و گريه سم هاى بدن او را خارج مى كند. گريه فشار غصّه را و افسردگى را كم مى كند.
 تا نگريد كودك حلوا فروش             بحر رحمت در نمى آيد به جوش
اين شعر برگرفته از داستانى است: مردى مرد و چند بچه يتيم از او به جا ماند. مادر از سرمايه پدر، جز مقدارى آرد بيشتر نداشت. از آن آرد حلوا درست كرد، به بزرگترين فرزندش كه نوجوان بود داد، گفت: عزيز دلم! اين حلوا را ببر بفروش، پولش را بياور تا خرجى خود را اداره كنيم، با اضافه اش دوباره آرد مى خريم و حلوا درست مى كنيم. بچه صبح حلوا را آورد اما تا شب كسى نخريد. آن زمان ها مغازه ها را زود مى بستند. داشتند مغازه ها را مى بستند كه بروند. اين بچه ديد هوا دارد تاريك مى شود و مردم مى روند. شروع كرد بلند بلند گريه كردن. تاجرى آمد رد شود، دلش سوخت، گفت: چرا گريه مى كنى؟ داستان را گفت. تاجر گفت: من همه حلواها را مى خرم.


منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه