ادله و عوامل نیاز انسانها به خداوند بسیار است که هر انسان معتقد به خدا آن را بوضوح و خوبی درک می کند و ما از باب نمونه تنها به چند مورد اشاره می کنیم:
1. خداوند خالق و بوجود آورنده انسان است و هر عاقلی این را درک می کند که مخلوق به خالق خود نیاز مبرم دارد چون تنها اوست که آشنایی کامل به خواسته های انسان دارد و اوست که می تواند نیازها و خواسته های انسان را بر طرف کند.
2. انسان برای رشد و تکامل مادی و دنیوی خود نیاز به آب و غذا و مسکن و غیره و غیره دارد و کسی که تمام این نعمت را از نیستی به هستی می آورد خداوند است پس نیاز انسان به او روشن است.
3. انسان برای رشد و سعادت معنوی خود نیز نیاز به عمل و دانش و عبادت و معرفت و غیره دارد و بوجود آورنده همه معنویات نیز خداوند است.
4. انسان برای زندگی پس از مرگ خود محتاج به رحمت و مغفرت و جای گرفتن در بهشت جاوید است و تنها کسی که این مقصود انسان را می تواند عملی نماید خداوند تبارک و تعالی است
درباب توحید ذاتی و وحدت حقیقی خداوند، بیان شده است که: تنها هستی مستقل، وجود بینهایت خداست و غیر خداوند، همه، موجوداتی در طول هستی او، فقر محض و عین ربط به او هستند و هیچ موجودی در عرض وجود خداوند و مستقل از او نیست؛ لذا هر چه در هستی موجود شود، اعمّ از ذوات و شؤون آنها و حتی افعال اختیاری انسان، همه در حقیقت از خداوند و عین احتیاج به او هستند. بر این اساس، در فلسفه گفته میشود: «لا مؤثّر فی الوجود الاّ الله» و خداوند، فاعل حقیقی تمام افعال شمرده میشود.
بنا بر این چون انسان موجودی ممکن الوجود است و در جای خود ثابت شده است که وجود ممکن عین فقر است نه موجودی است که فقر و نیاز باری او ثابت باشد نیاز به موجودی به نام واجب الوجود دارد که ما از ان تعبیر به خدا می کنیم.