قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جستاری در روایات

در اينجا بايد با رجوع به قرآن و آثار اسلامى يا رجوع به عالم ربانى از وظايف و تكاليف مطلع شده و به تدريج آن وظايف را كه عبارت از حلال و حرام ، واجب و مباح ، و خلاصه حقوق خدا و حقوق مردم است به كار برد .در ميان تكاليف و مسئوليت ها ، قواعد اخلاقى و به تعبير ديگر آنچه را بايد به عنوان حسنات به آن آراسته شد ، و آنچه را بايد به عنوان رذايل از خود دور كرد ، نقش عمده اى دارند ; و آن نقش عبارت از حفظ ايمان و عمل صالح و تصحيح روابط انسان با مردم است . ما وقتى به قرآن و روايات مراجعه مى كنيم، مى بينيم مكرر به حفظ حسنات اخلاقى ، يا آراسته شدن به آن سفارش شده و كنار ماندن از رذايل يا معالجه آن را از واجبات دانسته اند ، و حتى رسيدن به مقام قرب و قبول اعمال و شكوفا شدن ايمان را در سايه رعايت قواعد پاك اخلاقى قلمداد كرده اند .
جستارى در روايات
1 ـ عن عمرو بن سعيد بن هلال الثقفى عن ابى عبدالله (عليه السلام) قال :قُلْتَ لَهُ اِنّى لا اَلْقاكَ اِلاّ فِى السِّنِيْنَ فَاَخْبِرْنِى بِشَىء آخَذَ بِهِ ، فَقالَ : اُوْصِيْكَ بِتَقْوىَ اللهِ وَالْوَرَعِ وَالاِْجْتِهادِ وَاعْلَمْ اَنَّهُ لا يَنْفَعُ اِجْتِهادٌ لا وَرَعَ فِيْهِ .« عمروبن سعيد گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) گفتم : من هر چند سال يكبار موفق به زيارت شما مى شوم ، به من برنامه اى بدهيد تا آن را به كار بندم ، فرمود :« ترا به پرهيزكارى و پاكدامنى و كوشش در عبادت و خدمت به خلق سفارش مى كنم و بدان كه سعى و كوشش بدون خوددارى از گناه سودى ندارد » .آرى! كسى كه ورع ندارد ، از خوردن مال حرام و آلوده شدن به عمل حرام ترسى ندارد ، در اين صورت با داشتن نماز و روزه و حج و . . . مانند مريضى است كه براى به دست آوردن سلامت دارو بخورد ; ولى از خوردن غذاهاى فاسد يا مضر پرهيز نكند ، آيا با عدم پرهيز ، دارو اثر خود را مى بخشد؟
2 ـ باز در روايتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد :اِتَّقُو اللهَ وَصُونُوا دِيْنَكُمْ بِالْوَرَعِ . « تقواى خدا را پيشه كنيد و دين خود را با ورع حفظ نماييد » .در اين روايت مهم مى بينيم كه حفظ دين در گرو يكى از مسائل مهم اخلاقى يعنى « ورع » است . جداً اگر ورع نباشد راهى براى پابرجا بودن دين ، وجود نخواهد داشت .
3 ـ وَعَظْنا اَبُو عَبْدِاللهِ(عليه السلام) فَاَمَرَ وَزَهَّدَ ثُمَّ قالَ : عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ فَاِنَّهُ لايُنالُ ما عِنْدَ اللهِ اِلاّ بِالْوَرَعِ . « راوى مى گويد : امام ششم (عليه السلام) ما را موعظه كرد و دستور لازم را به ما داد و ما را بر زهد واداشت و فرمود :« بر شما باد به ورع و پاكدامنى ; زيرا به رحمت خدا و بهشت نمى رسد مگر به وسيله ورع » .در اين روايت مهم هم ملاحظه مى كنيد كه علت قرب به رحمت الهى ، و به دست آوردن بهشت ، يكى از حسنات اخلاقى يعنى ورع است .
4 ـ قال الباقر (عليه السلام) :
اِنَّ اَشَّدَ الْعِبادَةِ الْوَرَعَ . « سخت ترين عبادت ورع و پاكدامنى است » .مى بينيد كه يكى از حسنات اخلاقى را به عنوان شديدترين عبادت معرفى كرده است .
5 ـ عن ابى جعفر (عليه السلام) قال :
قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ يَابْنَ آدَمَ اِجْتَنِبْ ما حَرَّمْتُ عَلَيْكَ تَكُنْ مِنْ اَوْرَع النّاسِ . « خداوند مى گويد : پسر آدم ! از آنچه بر تو حرام كردم دورى كن تا پارساترين مردم باشى » .عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللهِ وَالْوَرَعِ وَالاِْجْتِهادِ وَصِدْقِ الْحَدِيْثِ وَاَداءِ الاَْمانَةِ وَحُسْنِ الْخَلْقِ وَحُسْنِ الْجَوارِ وَكُونُوا دُعاةً اِلى اَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ اَلْسِنَتِكُمْ وَكُونُوا زَيْناً وَلا تَكُونُوا شَيْناً وَعَلَيْكُمْ بِطُولِ الْرَّكُوعِ وَالسُّجُودِ ، فَاِنَّ اَحَدَكُمْ اِذا طالَ الرُّكُوعُ وَالسُّجُودُ هَتَفَ اِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ وَقالَ : يا وَيْلَهُ اَطاعَ وَعَصَيْتُ وَسَجَدَ وَاَبَيْتُ . « ابى اسامه مى گويد : از امام ششم (عليه السلام) شنيدم فرمود :« بر تو باد به تقواى الهى و پاكدامنى و كوشش ( در عبادت ) ، و راستى در كلام ، و اداء امانت و حسن خلق و خوش همسايگى و با عمل خود مردم را به اسلام دعوت كردن و زيور مذهب بودن نه ننگ آن ، و بر شما باد به طول ركوع و سجود ; زيرا هر كدام از شما ركوع و سجود طولانى كند ابليس از دنبالش فرياد مى زند واى بر من انسان فرمان برد من سرپيچى كردم ، او سجده نمود من سرباز زدم » .
7 ـ عن ابى الحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال :
كَثِيرَاً ما كُنْتُ اَسْمَعُ اَبِى يَقُولُ : لَيْسَ مِنْ شِيْعَتِنا مَنْ لا تَتَحَدَّثَ الْمُخَدَّراتَ بِوَرَعِهِ فِى خُدُورِهِنَّ وَلَيْسَ مَنْ اَوْلِياءِنا مَنْ هَوَ فِى قَرْيَة فِيْها عَشْرَةُ آلافِ رَجُل فِيْهِمْ مِنْ خَلَقِ اللهِ اَوْرَعُ مِنْهُ . امام هفتم (عليه السلام) فرمود :« من از پدرم بسيار شنيدم كه مى فرمود : شيعه ما نيست كسيكه زنان از پارسايى او تعريف نكنند ، و از دوستان ما نيست كسى كه در يك شهر ده هزار نفرى ، پارساتر از او وجود داشته باشد » .
اين روايات نمونه هاى كمى از روايات زيادى است كه در باب اخلاق آمده كه از متن اين گونه روايات استفاده مى شود كه حالات اخلاقى و اوصاف انسانى ، مهمترين عامل براى حفظ ايمان و مصون ماندن عمل از خطر ، و وسيله اى براى قبولى ايمان و عمل انسان است .
حقيقت انسان
انسانى كه خود را شناخته باشد و به موقعيت ، مسئوليت و تكليف خود آشنا شده باشد و رابطه بين خود و خدا و جهان را يافته باشد ، در مسير رشد و كمال قرار مى گيرد .همچنين با تكيه بر عقل تنها ، انسان قدرت شناخت خويش را ندارد ; بلكه لازم است با مراجعه به منطق وحى و سنّت پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام) ، به شناخت خود اقدام كند .
نظريه مكتب هاى بشرى
بدون شك فرهنگى كه از انسان شناخت ندارد ، قدرت راهنمايى او را نداشته و نمى تواند او را به آنچه خير اوست ، و به آنچه به ضرر و زيان اوست آگاه كند . گرچه فرهنگ هاى مادّىِ تاريخ ، ادعاى شناخت انسان را داشتند و مى گفتند : ما بشر را به آنچه خير اوست هدايت كرده و از آنچه به ضرر اوست آگاه مى كنيم ; اما گذر زمان ثابت كرد كه ادعاى آنان پوچ و فرهنگ آنان جز خسارت و ضرر براى بشر سودى ندارند .اينان با جهل و عدم شناخت بشر و ندانستن جايگاه و موقعيت حقيقى او ، دست به باز كردن راهى براى درمان دردهاى روحى و روانى انسان زدند ، و هر كس را در آن راه قرار دادند ، غرق در گمراهى و بدبختى نمودند(1) .اين نكته را نبايد فراموش كرد كه فرهنگ هاى زمينى به بُعد معنوى انسان يا اصلا توجه نداشتند و يا اگر داشتند بسيار كم بوده و نظر آنان به بعد مادى انسان نيز نظر صحيحى نبوده است ; زيرا از ميليون ها سال قبل تاكنون نتوانسته اند به حل مشكلات دنيايى انسان موفق شوند .
دستورالعمل هاى باطل
1 ـ مكتب هاى روحى ايران ، يونان قديم و هندوستان ، به خيال خود ، براى رشد بعد معنوى ، انسان را به اعمال و رياضت هايى دعوت كردند كه منطبق با فطرت طبيعت اين موجود پرقيمت نبوده و نيست ، آنان مى گفتند : ترك ازدواج ، دشمنى با زن ، نخوردن گوشت ، معاشرت نداشتن با مردم ، ترك آرايش زندگى ، ترك كار و فعاليت ، گوشه نشينى ، چله گرفتن ، روزه هاى طولانى داشتن و . . . همه باعث رشد جنبه معنوى انسان است ; امّا نه تنها اين دستورات نتيجه مثبتى نداشت ; بلكه بشر را از مواهب الهى كه علت رشد و كمال او در صورت صحيح به كار گرفتن آن مواهب بود ، محروم مى نمود .اين مكتب هاى به اصطلاح معنوى و عرفانى ، نه اينكه براى انسان به طور صحيح و منطقى كارى صورت نداد ; بلكه او را از خطوط روشن آدميّت جدا كرده و به عضو فلج و بيكار و سربار تبديل نمود .
آثار شوم اين فرهنگ
خونريزى ها ، تجاوزات ، مظالم ، جنايات ، خودكشى ها ، دزدى ها ، غصب كردن ها ، كژ خلقى ها ، جنگ هاى خانمان سوز ، به خصوص جنگ هاى اول و دوم جهانى در قرن اخير ، و از همه بدتر پيدايش استعمار و استثمار ، محصول مكتب هاى مادى قديم و جديد است ، كه حتّى با به كار گرفتن تمام ماشين حساب هاى جهان ، نمى توان جنايات و مظالم هولناك شاگردان مكتب هاى مادى را برشمرد .كدام شخص مى تواند حدود فساد در تصور ، فساد در عقل ، فساد در علم ، فساد در سياست ، فساد در نظام خانواده ، فساد در اجتماع و فساد در اخلاق را اندازه گيرى كند ؟چه كسى مى تواند جنايات بلژيك ، پرتقال ، هلند و فرانسه استعمارگر را از سيصد سال قبل تاكنون ، نسبت به ملت هاى مظلومى كه دچار چنگال اين گرگان مادى گرا بودند ، برشمارد ؟شما قدرت داريد مفاسد و مظالم گرگ پير استعمار ، انگلستان دزد و غارتگر و خائن را نسبت به صدها كشور در طول پنج قرن گذشته بازگو كنيد ؟شما توان داريد ضربه ها ، ضررها ، مفاسد ، جنايات و خونريزى هاى آمريكاى جهان خوار ، اين شيطان بزرگ را به ملل مسلمان ، كشورهاى خاورميانه ، آمريكاى لاتين و آفريقاى مظلوم محاسبه كنيد ؟شما مى توانيد مظالم شصت ساله حزب كمونيست شوروى ( سابق ) و شاگردان درنده خوى مكتب مادى ماترياليستى را نسبت به كل جهان ، عموماً و نسبت به كشورهايى كه اين هيولاى خطرناك آنان را به بند استعمار كشيده ، خصوصاً بازگو كنيد؟ شوروى با تكيه بر مكتب مادى ، ادعا مى كند حامى كارگر ، كشاورز و تكيه گاه انسان گرسنه و مستضعف است و با فئودال و سرمايه دار دشمن خونى است .
سؤال بى پاسخ
از اين ديو بد سيرت بپرسيد : از سال 1357 شمسى تا كنون كه سال 1360 است در مدت اين سه سال كه يك ميليون از برادران مسلمان افغانى ما را به خاك و خون كشيده ، برادرانى كه با پاى برهنه و شكم گرسنه و مشت خالى از دين و مكتبشان دفاع مى كنند ، دفاع از مستضعف و كارگر و كشاورز است ؟ زهى بى شرمى . از اين يك ميليون كشته كدام يك فئودال و زمين خوار و سرمايه دار بودند؟در اين پنج قرنى كه ما در ارتباط با شاگردان مكتب هاى مادى و زمينى در شرق و غرب بوده ايم ، براى نمونه يك حرف راست و يك پيمان و قرارداد با منفعت و يك وعده اجرا شده از اين خائنان به انسان و انسانيت نديده ايم .
انتظار مكتب هاى باطل
مكتب هاى روحى ساخته بشر ، و مكتب هاى مادى قديم و دو مكتب « كمونيسم » و « امپرياليسم » فعلى به خاطر جهلى كه به جايگاه انسان دارند ، از انسان وابسته به خود ، حيوانى شرور و درنده اى خطرناك و موجودى ضد حقيقت و دشمن واقعيت ساخته اند .مكتب هاى روحى در خط تفريط و مكتب هاى مادى در خط افراط ، انسان را به بلاهاى خانمان سوز و ريشه كن دچار كردند .در اين مكتب ها ، انسان و علم و صنعت و تمدن و مدرسه و دانشگاه و كتاب و كتابخانه و سازمان هاى عريض و طويل از قبيل حقوق بشر و عفو بين الملل و . . . همه و همه ابزار حيات و وسيله پيشبرد اهداف شيطانى سردمداران اين مكاتب است .

برگرفته از کتاب بر بال اندیشه

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه