در اين موقع ما آيات الهى را از نسخه اصل كه امام مبين و ذكر حكيم و كسى كه علم كتاب نزد اوست و او اميرالمؤمنين عليه السلام است مى خوانيم ، خداوند مى فرمايد : وَإِنَّهُ فِى أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِىٌّ حَكِيمٌ . و همانا كه آن در امّ الكتاب [ كه لوح محفوظ است ] نزد ما بلند مرتبه و حكيم است .و به همين جهت به آن كلامى كه بدان ناطق گشت فرمود : من نقطه زير «باء» هستم . و به سينه شريفش اشاره كرده كه آگاه باشيد در اينجا علوم بزرگى است ، اى كاش براى آن ، كسانى مى يافتم . بايد توجه داشت كه فسق و عصيان ، كفر و ريا و شرك و كدورت و تنگدلى و هر نوع ظلم و فساد و فحشا و منكرات ، محصول ظلمت دل و غفلت قلب است .انسان بايد با توجّه به خدا و دستورهاى انبيا و عمل به قرآن و متابعت از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه طاهرين عليهم السلام از دچار شدن به غفلت قلب ، خود را حفظ كند .اين واقعيّت ها سبب روشنى دل و بيدارى جان و پديد آمدن نور در قلب است .چون قلب به ياد او روشن گشت ، آن نور بر كليّه حركات و سكنات انسان حاكم گشته و پس از اين كه آن نور در اثر عمل و تقوا با وجود انسان يكى شد ، آدمى
عارفى كامل و سالكى خبير خواهد شد .بنابراين اگر ذكر در اوّلين جمله خطبه كتاب به معناى قرآن باشد ، معنا اين مى شود كه حضرت حق قلوب عارفان را به قرآنش منوّر كرد و اگر ذكر به معناى
توجّه باشد يا به معناى نماز ، يا به معناى اورادى كه در كتب دعا وارد شده باز برگشت به همان معناى قرآنى دارد ؛ زيرا قرآن حاوى تمام حقايق و جامع همه واقعيّت ها است .
برگرفته از کتاب عرفان اسلامی