قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اهمیت دعا

«دعا» اظهار احتياج و نياز، به پيشگاه حضرت بى نياز است، دعا بيان تهيدستى و فقر و مسكنت و ندارى به محضر غنى مطلق، و مالك جهان هستى است.دعا درخواست گدائى بى نوا، از كريمى با وفا، و مددخواهى ناتوانى از توانائى شكست ناپذير است.


دعا كمك خواستن بنده اى ضعيف، مسكينى ذليل، مستكينى بيچاره، از پروردگارى رحيم، خدايى مهربان، حكيمى لطيف، و سميعى بيناست.دعا نشان دادن فروتنى و تواضع، خاكسارى و خشوع، انكسار و خضوع، به درگاه سلطانى قدوس، عزيزى مقتدر، غفورى ودود، معبودى يكتا، و دانائى قوى است.
دعا محبوب خدا، و معشوق سالكان، و نور چشم عارفان، و راز و نياز مشتاقان، و چراغ شب دردمندان، و تكيه گاه مستمندان، و نور قلب نيازمندان است.


دعا در قرآن

منبع فيض بى نهايت، درياى بى ساحل كرامت، فراهم اورنده فضاى هدايت، نازل كننده سفره دانش و حكمت، حضرت رب العزه در قران مجيد مى فرمايد:
«قل ما يعبا بكم ربى لولا دعاوكم؛ 1
اى پيامبر رحمت به مردم بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنا و نظرى به شما نكند».


دعا وسيله جلب اعتناى خدا، و زمينه جذب رحمت الهى به سوى دعا كننده است، اعتنا و نظرى كه سفره شقاوت را از خيمه حيات انسان برمى چيند، و مائده سعادت و خوشبختى را براى دعاكننده پهن مى كند.
محبوب محبان، معشوق عاشقان، انيس ذاكران، جليس شاكران، ياور بندگان، تكيه گاه صاحبدلان در قران مجيد مى فرمايد:«واذا سالك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان؛ 2
هنگامى كه بندگانم در رابطه با من از تو سوال كنند، پاسخش اين است كه من يقينا نزديكم، دعاى دعا كننده را چون مرا بخواند مستجاب مى كنم».


ارى جز خدا هيچ كس به بندگان نزديك نيست، او نزديكى است كه انسان را به وجود اورده، و او را در رحم مادر، پرورش داده، و از رحم مادر به دنيا انتقال داده، و در دنيا سفره مادى و معنويش را براى اين ميهمان با كرامت گسترده، و انبيا را براى هدايت او به سعادت دنيا و اخرت برانگيخته، و نعمت بى نظيرى چون قران، و امامان معصوم را براى او قرار داده، درد تشنگى را با اب زلال و صاف درمان مى كند، رنج گرسنگى اش را با غذاى مناسب و گوارا برطرف مى سازد، بيماريهايش را به درمان مى رساند، تنهائيش را با زن و فرزند و دوستان و ياران جبران مى كند، برهنگى اش را با انواع لباس ها مى پوشاند، محبتش را در دلها مى نهد، مشكلاتش را هر چند شديد و سخت باشد مى گشايد، سلامتش را تداوم مى بخشد، به ارزش و اعتبار و ابرويش مى افزايد، و اين همه را جز خدا چه كسى مى تواند برايش فراهم اورد، و چه كسى چون خدا به تمام احوالات و نيازمنديها و حاجات او اگاهى دارد؟


ارى او از همه به انسان نزديك تر است، تا جايى كه در قران مجيد فرموده:
«ولقد خلقنا الانسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن اقرب اليه من حبل الوريد؛ 3
 هر اينه انسان را به وجود اورديم، و انچه را نفس او به ان وسوسه مى كند مى دانيم، و ما از رگ گردن به او نزديك تريم».
انبيا كه از نظر عقل و درايت، و بصيرت و كرامت از تمام انسانها برترند، و جان و قلب انان از همه جانها و قلب ها نورانى تر است، و اگاهى انان به حقايق غيب و شهود كامل ترين اگاهى است، و واقعيات را انچنان كه هست مى دانند، جان و دلى وابسته به دعا داشتند، و با همه وجود به اين رشته استوار و محكم متصل بودند، و شب و روزى نبود كه بخشى از عمر خود را صرف دعا نكنند، و از راه دعا به محضر محبوب حاضر نشوند.


انان دعا را مايه رشد جان، تصفيه دل، زدودن غبار ماديت از باطن، شستشوى خيمه حيات از كدورت هجران، و عامل حل مشكلات مى دانستند، و يقين داشتند هيچ خواننده از درگاه ربوبى بدون رسيدن به مقصد، و منهاى روا شدن حاجت بر نمى گردد، به همين خاطر به استجابت دعا مومن بودند، و در اين زمينه هيچ شك و ترديدى به خود راه نمى دادند، و در تمام دعاها قبولى دعا را خاضعانه از حضرت حق درخواست مى كردند، و اطمينان صد در صد داشتند كه دعاى نيازمند در پيشگاه حضرت بى نياز به اجابت مى رسد.


قران مجيد اين حقيقت را روشن تر از روز از زبان پاك، و دل تابناك ابراهيم حكايت مى كند:
«الحمد لله الذى وهب لى على الكبر اسماعيل واسحق ان ربى لسميع الدعاء؛ 4
 همه سپاس و ستايش ويژه خداست كه مرا در سن پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد، يقينا پروردگارم اجابت كننده دعاست».

 

دعا نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريا در سن سالخوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد، و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سن نازائى قرار داشت، يحيى را عطا كرد. 5
مسيح عليه السلام به دنبال تقاضاى يارانش، به وسيله دعا از حضرت حق، درخواست نزول مائده اسمانى كرد، و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود، و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از اسمان نازل فرمود. 6


وجود مبارك حضرت حق، بندگان را در تمام حالات، به دعا كردن فرمان داده، و از انان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزتش روى ذلت سايند، و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند، و با دلى فروتن، و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته نيازهايشان را از او بخواهند، و به وعده قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند، و قاطعانه اعلام كرده، ان را كه از دعا تكبر ورزد، خوار و ذليل و سرافكنده و عليل، و پست و فرومايه به دوزخ دراورد، و اين همه را در ظاهر و باطن يك ايه در سوره مومن بيان فرموده:«وقال ربكم ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين». 7


دعا در روايات

احسان و فضل حق نسبت به همه موجودات به ويژه انسان فراگير، و سفره رحمت بى نهايتش گسترده، و لطف و مهربانى و كرمش براى همگان اماده است.
درگاهش درگاه نوميدى نيست، و پيشگاهش پيشگاه بخل و طرد كردن نمى باشد.
فضل وجودش، و كرم و بخششش دائمى است، و دست عطايش براى عطا كردن به همگان باز، و چشم انتظاريش براى روى اوردن بندگانش به درگاهش هميشگى است.


به حضرت داود خطاب فرمود:
زمينيان را بگو: چرا با من دوستى نمى كنيد كه سزاوار دوستى منم! من خدائى هستم كه با من بخل نيست، با دانائيم جهل نيست، با صبرم ناتوانى نيست، در صفتم تغيير نيست، در گفته ام تبديل نيست، رحمتم فراگير است، از فضل و كرم برنگردم، در ازل بر خود رحمت نوشتم، عود محبت سوختم، دل بندگانم به نور معرفت افروختم، من دوست انم كه مرا دوست است، رفيق انم كه مرا رفيق است، هم نشين انم كه در خلوت ذكر با من است، مونس انم كه به ياد من انس دارد.


داود! هر كه مرا جويد، مرا يابد، و او كه مرا يابد سزاوار است كه مرا نبازد، داود! نعمت از ماست، شكر ديگرى مى كنند، دفع بلا از ماست، از ديگرى مى بينند، پناهگاهشان حضرت ماست به ديگران پناه مى برند، مى گريزند ولى عاقبت باز مى گردند!!
چنين متن زيبا و پرمعنائى در كتاب هاى با ارزش اسلامى، فراوان به چشم مى خورد، اينگونه متن ها به انضمام ايات قران مژده عظيمى از جانب خداست، كه بندگان به فضل و احسانش اميد بندند، و براى روا شدن حاجاتشان دست گدايى به سوى او بردارند، و بدانند كه راه رسيدن به مقاصد و مطالبشان دعاست، و كمتر اتفاق مى افتد كه مهمى از مهماتشان، و حاجتى از حاجاتشان بدون دعا براورده مى شود، به همين خاطر روايات اسلامى به ويژه روايات صادر شده از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) براى دعا جايگاهى خاص، و ارزشى ويژه، و اعتبارى كم نظير و حسابى بخصوص باز كرده اند .


از رسول بزرگوار اسلام روايت شده:
«ان الدعا هو العباده؛ 8
 يقينا دعا عبادت است».
و از ان حضرت نقل شده:
«الدعا مخ العباده؛ 9
 دعا مغز عبادت است».
از حضرت باقر عليه السلام روايت شده:
«افضل العباده الدعا؛ 10
برترين عبادت دعاست».
و از ان حضرت روايت شده:
«... ما من شى ء افضل عندالله من ان يسئل و يطلب مما عنده و ما احد ابغض الى الله ممن يستكبر عن عبادته و لايسئل ما عنده؛ 11


چيزى نزد خدا برتر از خواستن و درخواست فيوضاتى كه نزد اوست نيست، و كسى در پيشگاه او مبغوض تر از ان كه از دعا به درگاهش تكبر ورزد، و از فيوضات حضرتش درخواست نكند نمى باشد».
از اميرمومنين عليه السلام روايت شده:
«احب الاعمال الى الله تعالى فى الارض الدعا؛ 12
محبوبترين كارها به سوى خدا در همه روى زمين دعاست».و نيز ان حضرت فرمود: «الدعا مفاتيح النجاح، و مقاليد الفلاح، و خير الدعا ما صدر عن صدر نقى و قلب تقى، و فى المناجاه سبب النجاه و بالاخلاص يكون الخلاص؛ 13
 دعا كليدهاى پيروزى، و مخازن كاميابى است، بهترين دعا، دعايى است كه از سينه صاف، و دل پاك درايد، در مناجات وسيله نجات، و رهائى به اخلاص است».


از امام صادق عليه السلام روايت شده: «... فاذا نزل البلا فعليكم بالدعا والتضرع الى الله؛ 14
هنگامى كه بلا نازل شود، حتما به دعا و زارى به درگاه خدا روى اوريد».
و ان حضرت فرمود: «عليك بالدعا، فان فيه شفا من كل دا؛ 15
 بر تو باد به دعا، زيرا دعا درمان از هر دردى است».


ارزش دعا به صورت اجتماع

اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند، و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند، و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند، و همگان دست گدائى به درگاهش دراز مى كنند، يقينا دعايشان به اجابت نزديك تر است، زيرا در جمعيت دعا كننده، بدون شك دردمندى دل سوخته، مستمندى از راه مانده، بيچاره اى درمانده، عاشقى وارسته، عارفى دلداده، مخلصى ارزنده قرار دارد. كه دعا و حالش، و زارى و اخلاصش، و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت، و جذب رافت و مايه اجابت، و سبب جوشش عفو و مغفرت است. و چه بسا بنابر انچه كه در معارف الهيه امده، خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند، و به زارى و ناله انان رحمت ارد، و خواسته ها و حاجاتشان را براورد، و انان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد، و كشكول خالى انان را از فيوضات خاصه اش پر كند.


در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم، و خزانه هاى معرفت، و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از انها اشاره مى شود:
امام صادق عليه السلام فرمود: «ما اجتمع اربعه قط على امر واحد، فدعوا الا تفرقوا عن اجابه؛ 16
هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش ان كار اجتماع نمى كنند مگر اينكه با مستجاب شدن ان دعا از يكديگر جدا مى شوند».


پيامبر(ص) فرمود: لايجتمع اربعون رجلا فى امر واحد، الا استجاب الله تعالى لهم حتى لو دعوا على جبل لازالوه؛ 17
 چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند، مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند، تا جائى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند، ان را از ميان برمى دارند».
عالم ربانى، عارف عاشق ابن فهد حلى بنا به روايت كتاب وسائل الشيعه در كتاب با ارزشش عده الداعى روايت مى كند:
«ان الله اوحى الى عيسى عليه السلام يا عيسى تقرب الى المومنين و مرهم ان يدعونى معك؛ 18
خدا به عيسى(ع) وحى فرمود: اى عيسى! به جمع مومنين بپيوند، و انان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند».
امام صادق (ع) مى فرمايد: «قال كان ابى عليه السلام اذا حزنه، امر جمع النسا والصبيان، ثم دعا و امنوا؛ 19
پدرم همواره چنين بود، هنگامى كه كارى او را محزون و غصه دار مى كرد، زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مى اورد، انگاه دعا مى كرد و انان امين مى گفتند.


نااميدى و ياس ،حال كافران به خداست

دعا كننده بايد به اين حقيقت اگاه باشد، كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده، و مستجاب شدن دعا را ضامن شده، و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و اسان است، زيرا تمام موجودات هستى در سايه فرمانروايى مطلق اويند، و او با يك فرمان و با به كارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده دعاكننده اش فراهم مى كند.
بنابراين ابدا سزاوار نيست، كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت او، و فيض و رحمتش بى نهايت است، و به بنده اش به ويژه به هنگام دعا و مناجات، و راز و نياز محبت خاص دارد نااميد و مايوس باشد،

 

نااميدى و ياس به فرموده قران مجيد حال كافران به خداست:
«انه لا يياس من روح الله الا القوم الكافرون». 20
قران مجيد اكيدا سفارش مى كند از رحمت خدا مايوس و نااميد مباشيد:
«لا تقنطوا من رحمه الله». 21
رسول خدا مى فرمايد:
«الفاجر الراجى لرحمه الله تعالى اقرب منها من العابد المقنط؛ 22
بدكار اميدوار به رحمت خداى بزرگ، از عابد نااميد به رحمت خدا، نزديكتر است».

 

امام صادق(ع) فرمود:
«الياس من روح الله اشد بردا من الزمهرير؛ 23
سردى نااميدى از رحمت خدا از سرماى شديد سردتر است».
در روايات و معارف اسلامى، نااميدى و ياس از رحمت خدا، از گناهان كبيره به حساب امده، و به نااميد از رحمت خدا وعده قطعى عذاب داده شده.
دعاكننده از اينكه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد، نبايد دچار ياس و نااميدى شود، بنا به ايات و روايات، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده، احتمالا موقع و زمان ظرف اجابت نرسيده، و ممكن است براى اينكه دعا ومناجات را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند، يا خواسته اند براى اينكه نصيبى ابدى، و بهره اى هميشگى عايد او شود، زمان اجابت دعايش را قيامت قرار داده اند، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست، و مومن به حضرت حق، هرگز به نااميدى نمى گرايد، و ياس و دلسردى به خود راه نمى دهد.


در زمينه مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت ان، رواياتى بس مهم در كتابهاى با ارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از انها بى مناسبت با موضوع نيست:
عن ابى عبدالله عليه السلام قال:
«ان العبد ليدعو فيقول الله عزوجل للملكين قد استجبت له، ولكن احبسوه بحاجه فانى احب ان اسمع صوته، و ان العبد ليدعو فيقول الله تبارك و تعالى عجلوا له حاجته، فانى ابغض صوته!؛ 24
به راستى عبد دعا مى كند، پس خداى عزوجل به دو فرشته مى فرمايد: من دعايش را مستجاب كردم، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم، و عبدى دعا مى كند خداى تبارك و تعالى مى فرمايد شتابانه حاجتش را براورده كنيد، زيرا من از صدايش نفرت دارم».


منصور صيقل مى گويد:
«قلت لابى عبدالله عليه السلام ربما دعا الرجل بالدعا فاستجيب له ثم اخر ذلك الى حين قال: فقال: نعم قلت: و لم ذاك ليزداد من الدعا؟ قال نعم؛ 25
به حضرت صادق(ع) عرضه داشتم: چه بسا مردى دعا مى كند، و مستجاب مى شود، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تاخير مى افتد، فرمود: ارى! گفتم: براى چيست؟ براى اين است كه بيشتر دعا كند؟! فرمود: ارى.


شرايط دعا

دعاكننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود، لازم است پيش از ورود به عرصه دعا شرايطى را رعايت كند، اين شرايط در روايات نقل شده از اهل بيت در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش اصول كافى، محجه البيضا، وسائل الشيعه، جامع احاديث الشيعه و... ثبت است.
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از: طهارت شرعيه از قبيل وضو، غسل، تيمم، پاكى از حق الناس، اخلاص، صحيح خواندن متن دعا، حلال بودن كسب، صله رحم، صدقه قبل از دعا، مطيع خدا بودن، اجتناب از معصيت، اصلاح عمل، دعا در سحر، دعا در نماز وتر، دعا وقت فجر صادق، دعا در طلوع افتاب، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر، صلوات پيش از دعا. 26 

---------------------------------------------------------------
1. فرقان/ 77.
2. بقره / 186.
3. ق / 16.
4. ابراهيم / 39.
5. مريم 9 و 5.
6. مائده / 115 و 112.
7. مومن / 60.
8. محجه البيضا، ج 2، ص 283 و 282.
9. محجه البيضا، ج 2، ص 283 و 282.
10. محجه البيضا، ج 2، ص 283 و 282.
11. كافى، ج 2، ص 466.
12. همان، ص 467.
13. محجه البيضا، ج 2، ص 285 و 284.
14. محجه البيضا، ج 2، ص 285 و 284.
15. محجه البيضا، ج 2، ص 285 و 284.
16. جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 354.

17. جامع احاديث الشيعه، ج 19، ص 354.
18. وسائل الشيعه، ج 7، ص 104.
19. اصول كافى، ج 2، كتاب الدعا، ص 353.
20. يوسف / 87.
21. زمر / 53.
22. ميزان الحكمه، ج 3، ص 2632.
23. ميزان الحكمه، ج 3، ص 2632.
24. كافى، چاپ اسوه، ج 6، ص 74.
25. كافى، چاپ اسوه، ج 6، ص 74.
26. همان، ج 6، ص 43 و 81؛ محجه البيضا، 268 و 349.


منبع : پایگاه دارالهدی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه