علت اینکه انسان به گناه آلوده میشود و با اراده خود گناه می کند دو چیز است: یکی اینکه نمیداند که این شیطان و وسوسه های شیطانی است که او را به گناه دعوت می کند و شیطان دشمن قسم خورده است و همیشه برای آلوده ساختن انسان به نکبت گناه دامهای جذاب و فریبنده را سر راه او میگستراند، البته شیطان فقط وسوسه می کند این قدرت را ندارد که کسی را به اجبار وادار به گناه کند لکن انسان فریب وسوسه او را می خورد.
دوم اینکه، کسی که به سمت گناه کشیده میشود از ماهیت شوم و خانمانسوز گناه خبر ندارد، اگر انسان از آثار ویرانگر گناه با خبر باشد هرگز فکر گناه را نمی کند تا چه رسد به اینکه بخواهد مرتکب گناه شود.
آیا میدانید: گناه ریشه تمام گرفتاری و بدبختیهای انسان است، چنانکه امام باقر(ع) میفرماید: « ما من نکبت تصیب العبد الا بذنب؛ هر نکبت و رسوایی که بر سر انسان می آید از رهگذر گناه است».
آیا میدانید: گناه موجب کوتاهی عمر و مرگ زود رس می گردد چنانکه امام صادق(ع) می فرماید: « من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالآجال؛ کسانی که بر اثر گناه می میرند تعدادشان بیشتر است نسبت به کسانی که به جهت رسیدن اجل و پایان یافتن عمر می میرند».
گناه از آن جهت که مخالفت با شریعت اسلام و برخلاف رسم عبودیت و بندگی است در حقیقت اعلان جنگ با خدا و انبیا است، و سوال این است که آیا انسان توانسته است که شکر یکی از نعمتهای بی پایان الهی را بجا آورد، تا نوبت رسد به اینکه کمان معصیت به دوش گیرد و تیر گناه و نافرمانی به سوی خدای رحمان و رحیم شلیک نماید؟!
گناه سبب دوری انسان از رحمت پروردگار مهربان است و این بزرگترین خسارت برای بشر است، گناه مانند آتشی است که سرزمین دل را که جای تابش نور خداست به کویر سوزانی مبدل می کند که حاصلی جز اضطراب و پریشانی ندارد. چون فقط ذکر خدا سبب آرامش روحی و جسمی انسان است و گناه غفلت از ذکر و یاد خدا است. بندگان شایسته و صالح کمترین تیرگی که در قلب خود احساس می نمایند هزاران بار با گریه و تضرع عذر تقصیر به پیشگاه الهی می برند تا زودتر آن تیرگی را برطرف کنند، چون میدانند رفتن به سوی گناه نتیجه و ثمری جز سقوط و گرفتار شدن در خشم و غضب الهی را ندارد.