اين روايت را مرحوم فيض، در جلد دوم كتاب «علم اليقين» نقل كرده است. به پروردگار مى فرمايند: اين پرونده بايد مختومه شود و صاحب آن را در جهنم بياندازيم. هيچ دستگيره نجاتى ندارد. خطاب مى رسد: با او صحبت كنيد، ببينيد با عالمى رفيق بوده است؟ عالم، يعنى عالم واجد شرايط، آن اهل حال ها و نماز شب خوان ها، آنهايى كه واقعاً خيرخواه مردم هستند و شمع وار مى سوزند تا زندگى دنيا و آخرت مردم را روشن كنند. «1» اى ملائكه! ببينيد او با عالِم رفيق بوده است؟ به خاطر همين رفاقت با عالم او را به جهنم نبريد. مى گويند: تو اهل كجايى؟ آيا با عالمى رفيق بودى؟ مى گويد: نه، به اين ها فحش نيز مى داديم. پروردگار مى فرمايد: بپرسيد، در محلى كه خانه داشت، خانه عالمى نبوده كه به خاطر همسايگى، او را به جهنم نبريم؟ مى گويد: نه، اتفاقاً من به دنبال ملك و خانه اى بودم كه نزديك مسجد و حسينيه و اين ها نباشد. خطاب مى رسد، بپرسيد: اسم او همنام عالمى هست؟ ابراهيم، اسماعيل، تقى، حسن، حسين؟ مى گويد: نه، اسم من نيز اسم بيگانه از اسلام است. خدا مى خواهد به بهانه اى او را به بهشت ببرد، ولى راه بسته است. مى گويد: فرشتگان من! ببينيد نسبت به بنده من، كار مثبتى كرده است؟ هزينه مالى، وقتى، فكرى؟ مى گويد: آرى، روزى كسى مى خواست وضو بگيرد تا نماز بخواند، آب نداشت، من آب خوردنم را به او دادم، وضو گرفت و نماز خواند. خطاب مى رسد: او را ببخشيد. حال ببينيد، شما كه عمر خود را در عبادت و كمك به خلق خدا هزينه كرده ايد، با شما چه خواهند كرد؟ خرج خدمت به خلق، عيادت مريض، آزاد كردن زندانى، ساختن پل، مدرسه، رسيدگى به يتيم، ادا كردن قرض مستحق، تهيه جهيزيه، عبادت رب و خدمت به خلق، آن وقت چقدر طول مى كشد كه در قيامت شما را نگهدارند، تا به حساب شما را برسند و به بهشت ببرند؟ اين ديگر بستگى به كيفيت هزينه دارد. نهايت طول كشيدن آن، مانند رعد و برق ابر بهارى است. در روايت ديگرى پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمودند: زمان رسيدگى به پرونده شما، خيلى كه نگه دارند، از اندازه خواندن دو ركعت نماز واجب كمتر است. اين نيز براى شماست. پنج آيه ديگر نيز درباره درخواست عمر دوباره هست كه مجال بحث نمى باشد.
قدردانى نعمت دين
خدا چه نعمت هايى به شما داده است كه خود و پيغمبرش را به شما شناسانده است! دل شما را به خودش، پيغمبر و اهل بيت عليهم السلام، قرآن، نماز، عبادت و خدمت به خلق خود گره داده است، همان چيزى را مى گويم كه خودش در قرآن فرموده است: «طُوبَى لَهُمْ»
خوش به حال شما، خدا اين را مى گويد.
ز دام طبيعت پريدن خوش است گل از باغ لاهوت چيدن خوش است
مى عشق نوشيدن از دست دوست از آن باده جان پروريدن خوش است
نسيمى وزد گر ز باغ وصال چو گل جامه بر تن دريدن خوش است
همه شب به اميد صبح وصال چو نى ناله از دل كشيدن خوش است
از اين شهر و اين خانه تا كوى دوست چو آهوى وحشى دويدن خوش است
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی