قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چرا اکثر ما انسانها از نبود امام زمانمان اندوهگین نیستیم و دلمان به درد نمی آید؟

درد آمدن دل در نبود امام عصر(عج) نیاز به درک درد فراق دارد یا درد فراق حاصل نشود چگونه دل به درد آید و درد فراق همان چیزی است که برای یعقوب پیامبر در نبود یوسفش حاصل شد و یعقوب را تا سر حد کوری پیش برد مگر یعقوب در وجود یوسف چه دیده بود که در نبودش چنین آتش فراق وجودش را سوزانده بود؟ اگر ما بخواهیم دلهایمان را در نبود امام زمان(عج) به درد آوریم باید اولا فراق او را درک کنیم و ثانیا منافع و فواید مادی و معنوی وجود او را در جامعه بشناسیم چطور ممکن است که کسی به یک سری منافع و فوائد یقین پیدا کند و بدنبال تحقق آن راه نیفتد؟! اگر ما باورمان بیاید که تمام مشکلات فردی و اجتماعی، مادی و معنویمان با وجود امام عصر(عج) مرتفع میگردد و به جای او نعمت و برکت و رحمت بر وجود خودمان و جامعه مان حکم فرما می شود یقینا در خواست ظهور آن حضرت را بیشتر خواهیم نمود.
و چون از طرفی ما در لاک شخصی خودمان فرو رفته ایم و هر چه را می بینیم برای منافع شخصی و فردی خود می باشد بنابراین فقط در سختیهای شخصی خود او را فرا میخوانیم آنهم نه برای خودش بلکه برای خودمان و چه زیبا سروده است:
گر از دوست چشمت به نیکوی اوست     تو در بند خویشی نه در بند دوست
خلاف طریقت بود کاولیا              تمنا کنند از خدا جز خدا

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه