قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مراحل ربوبيّت

كمال و قدرتى كه در اثر عبوديّت و اخلاص و پرستش واقعى نصيب بشر مى‌گردد ، منازل و مراحلى دارد.

اوّلين مرحله :

الهام‌بخش و تسلّط‌بخش انسان به نفس خويشتن است . به عبارت ديگر كم‌ترين نشانه قبولى عمل انسان نزد پروردگار اين است كه بينشى نافذ پيدا مى‌كند ، روشن و بيناى خود مى‌گردد : إِن تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَل لَكُمْ فُرْقَاناً .اگر [ در همه امورتان ] از خدا پروا كنيد ، براى شما [ بينايى و بصيرتى ويژه ] براى تشخيص حق از باطل قرار مى‌دهد .و نيز مى‌فرمايد : وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا .و كسانى كه براى] به دست آوردن خشنودى] ما [ با جان و مال ]كوشيدند ،بى‌ترديد آنان را به راه‌هاى خود [ راه رشد ، سعادت ، كمال ، كرامت ، بهشت و مقام قرب ]راهنمايى مى‌كنيم .

 

ديگر اين كه آدمى به نفس و قواى نفسانى خويش غالب و قاهر مى‌گردد ، اراده انسان در برابر خواهش‌هاى نفسانى و حيوانى نيرومند مى‌گردد ، آدمى حاكم وجود خويش مى‌شود مديريّت لايقى نسبت به دايره وجود خودش كسب مى‌كند . قرآن كريم درباره نماز مى‌فرمايد :إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ .يقيناً نماز از كارهاى زشت ، و كارهاى ناپسند باز مى‌دارد .و درباره روزه مى‌فرمايد :كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ اى اهل ايمان ! روزه بر شما مقرّر و لازم شده ،همان گونه كه بر پيشينيان شما مقرّر و لازم شد ، تا پرهيزكار شويد .و درباره هر دو عبادت مى‌فرمايد : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَبْرِ وَالصَّلاَةِ .

 

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد ! از صبر و نماز [ در همه امور زندگى ]يارىجوييد. در اين مرحله از عبوديّت آن چيزى كه نصيب انسان مى‌شود اين است كه خواهش‌ها و تمايلات نفسانى انسان مسخّر وى مى‌گردد . به عبارت ديگر اوّلين اثر عبوديّت ، ربوبيّت و ولايت بر نفس امّاره است و در اثر اين تسلّط ، صفا و روشنايى و روشن‌بينى نيز پيدا مى‌شود .

 

مرحله دوم :

تسلّط و ولايت بر انديشه‌هاى پراكنده ، يعنى تسلّط بر نيروى متخيّله است . اين قوّه در اختيار ما نيست ، بلكه ما در اختيار اين قوّه عجيب هستيم ، ولهذا هرچه بخواهيم ذهن خود را در يك موضوع معيّن متمركز كنيم كه متوجّه چيز ديگر نشود براى ما ميسّر نيست ، بى‌اختيار قوّه خيالْ ما را به اين سو و آن سو مى‌كشاند .

مثلاً هرچه مى‌خواهيم در نماز حضور قلب داشته باشيم ، يعنى هرچه مى‌خواهيم اين شاگرد را بر سر كلاس نماز حاضر نگه داريم نمى‌توانيم ، يك وقت متوجّه مى‌شويم كه نماز به پايان رسيده و اين شاگرد در سراسر اين مدّت غايب بوده .در حديث آمده :لِقَلْبِ ابْنِ آدَمَ أَشَدُّ إِنْقِلاباً مِنَ القدْرِ إِذَا اجْتَمَعَتْ غَلَيا .د همانا قلب فرزند آدم از ديگ در حال جوشيدن بيش‌تر زير و رو مى‌شود .ولى آيا انسان جبراً و اضطراراً محكوم است كه همواره محكوم انديشه باشد و اين نيروى مرموز كه مانند گنجشكى همواره از شاخى به شاخى مى‌پرد حاكم مطلق وجود او باشد ، يا اين كه محكوميّت در برابر قوّه متخيّله از خامى و ناپختگى است و كاملان و اهل ولايت قادرند اين نيروى خودسر را مطيع خود گردانند ؟شقّ دوم صحيح است ، يكى از وظايف بشر تسلّط بر هوسبازى خيال است ، وگرنه اين قوّه شيطان صفت مجالى براى تعالى و پيمودن صراط قرب نمى‌دهد .براى كسب اين پيروزى هيچ چيزى مانند عبادت كه اساسش توجّه به خداست نمى‌باشد .

 

رياضت‌كشان از راه‌هاى ديگر وارد مى‌شوند ، ولى اسلام از راه عبادت بدون اين كه نيازى به آن كارهاى ناروا باشد اين نتيجه را تأمين مى‌كند . توجّه دل به خدا و تذكّر اين كه در برابر ربّ الارباب و خالق و مدبّر كل قرار گرفته است ، زمينه تجمّع خاطر و تمركز ذهن را فراهم مى‌كند .ابن سينا در نمط نهم «اشارات» پس از تشريح عبادات عوامانه كه تنها براى مزد است و ارزش زيادى ندارد ، به عبادت‌هاى مقرون به معرفت مى‌پردازد و مى‌گويد :بندگى از نظر عارف و اهل معرفت ، ورزش همت‌ها و قواى همّيه و خياليّه است كه در اثر تكرار و عادت دادن به حضور در محضر حق ، همواره آن‌ها را از توجّه به مسائل مربوط به طبيعت و مادّه به سوى تصوّرات ملكوتى بكشاند و در نتيجه اين قوا تسليم سرّ ضمير و فطرت خداجويى انسان گردند و مطيع او شوند ، به حدّى كه هر وقت اراده كند كه در پى جلب جلوه حق برآيد ، اين قوا در جهت خلاف فعّاليت نكنند و كشمكش درونى ميان دو ميل علوى و سفلى ايجاد نشود و سرّ باطن بدون مزاحمت اين‌ها از باطن كسب اشراق نمايد .

 

مرحله سوّم :

روح در مراحل قوّت و قدرت و ربوبيّت و ولايت خود به مرحله‌اى مى‌رسد كه در بسيارى از چيزها از بدن بى‌نياز مى‌گردد ، در حالى كه بدن صددرصد نيازمند به روح است .مرحله چهارم : خود بدن از هر لحاظ تحت فرمان و اراده شخص درمى‌آيد به طورى كه در حوزه بدن خود شخص اعمال خارق‌العاده سر مى‌زند . اين مطلب دامنه بحث زيادى دارد ، حضرت صادق عليه‌السلام مى‌فرمايد :ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيْهِ النِيَّةُ .آنچه كه همت و اراده نفس در آن نيرومند گردد و جداً مورد توجّه نفس واقع شود بدن از انجام آن ناتوانى نشان نمى‌دهد .مرحله پنجم : بالاترين مراحل است ، اين است كه حتّى طبيعت خارجى نيز تحت نفوذ اراده انسان قرار مى‌گيرد و مطيع انسان مى‌شود .

 

معجزات و كرامات انبيا و اولياى حق از اين مقوله است .معجزه بدان جهت صورت مى‌گيرد كه به صاحب آن از طرف خداوند نوعى قدرت و اراده داده شده كه مى‌تواند به اذن و امر پروردگار در كائنات تصرّف كند ، عصايى را اژدها نمايد ، كورى را بينا سازد ، حتّى مرده‌اى را زنده كند ، از نهان آگاه سازد . اين قدرت و آگاهى براى او تنها از طريق پيمودن صراط قرب و نزديك شدن به كانون هستى پيدا مى‌شود و ولايت و تصرّف جز اين چيزى نيست . همه اين مراحل نتيجه قرب به خداست و قرب به حق يك حقيقت واقعى است نه يك تعبير مجازى و اعتبارى .عبادت موجب تقرّب و تقرّب موجب محبوبيّت نزد خداست ، يعنى با عبادت انسان نزديك به خدا مى‌شود و در اثر اين نزديكى قابليّت عنايت خاص مى‌يابد و در اثر آن عنايت‌ها گوش و چشم و زبان و دست او حقّانى مى‌گردد ، با قدرت الهى مى‌شنود و مى‌بيند و مى‌گويد و حمله مى‌كند ، دعايش مستجاب و خواسته‌اش برآورده مى‌گردد .

 

طبق بينش مذهب تشيّع ، عبوديّت يگانه وسيله وصول به مقامات انسانى است و طىّ طريق عبوديّت به صورت كامل و تمام ، جز با عنايت معنوى و قافله‌سالارى انسان كامل كه ولىّ و حجّت خداست ميسّر نيست .بُنِىَ الإِسْلامُ عَلى خَمْسٍ : عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَالْوِلايَةِ وَلَمْ يُنادَ بِشَىْ‌ءٍ كَما نُودِىَ بِالْوِلايَةِ .اسلام بر پنج پايه بنا شده : نماز ، زكات ، روزه ، حج ، رهبرى انسان كامل و حجّت خدا و چيزى به اهميّت رهبرى معصوم و انسان كامل نيست .آرى ، نفس و قواى آن با عبادت خالصانه ، آن هم تحت سرپرستى انسان كامل ، در اختيار حق قرار مى‌گيرد و از اين طريق انسان تبديل به يك موجود الهى و با كرامت مى‌گردد .من در اين قسمت لازم مى‌بينم بحثى كوتاه از آيات و روايات و كتاب‌هاى قابل توجّه اخلاقى و عرفانى و تربيتى درباره نفس به محضر عزيزان تقديم كنم ، باشد كه درى ديگر از معرفت و بينش به روى ما باز شود .

برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه


آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه