قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مسجد در قرآن

كتاب خدا براى مسجد فضيلتى بس بلند و مقامى بس ارجمند قائل است كه توجه به عمق آن آيات ، انسان را به معنويت و روحانيت و ارزش مسجد آگاه مى نمايد . آنان كه با مسجد دشمنى ورزند و دست به خرابى ظاهر و باطن مسجد بيالايند و سعى در تعطيل بناى مسجد يا متوقّف شدن مسائل الهى در آن كنند ، بنا به فرموده قرآن از ستمكارترين مردم روى زمينند .
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الاْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ .
و چه كسانى ستمكارتر از كسانى مى باشند كه از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگيرى كردند ، و در خرابى آن ها كوشيدند ؟ آنان را شايسته نيست كه در آن [ مراكز عبادت ] درآيند ، جز در حال ترس [ از عدالت و انتقام خدا ] . براى آنان در دنيا خوارى و زبونى است و در آخرت عذابى بزرگ است .
تفسير « پرتوى از قرآن » با استفاده از آيات و روايات و مسائل تاريخى و طبيعى وغريزى ، در ذيل اين آيه چنين مى گويد : مگر جز اين است كه غرائز و قواى حيوانى در آدمى منشأ هر ستم و تجاوز است ؟ تنها محيطى كه اين غرائز را محدود و وجدان حق جويى و عدالت خواهى را بيدار و فعال مى گرداند ، همان محيط هايى است كه به نام خدا و حق و عدل بر پا گشته و به نام مسجد كه محل سجده براى خدا و اخضاع سركشى هاست ، ناميده شده است .
اگر خودبينى و امتيازجويى آدمى و صورت ها و انديشه هاى ناشى از آن در حريم مساجد راه يافت ، صورت و معناى خدايى مسجد را ويران مى كند و ظاهر آن را از رونق مى اندازد .
چون مساجد ويران گرديد ، بند و حدّى براى سركشى غرائز نمى ماند و جلو هر ستمى باز مى گردد ، پس آنان كه ديگران را از مساجد ممنوع و به خود محدود مى سازند و نور فطرت خدايى را خاموش و نام غير خدا را بلند مى كنند از هر ظالمى ظالم ترند !!
بعضى از مفسران ، اين آيه را نازل در پيش آمد حديبيه و منع مشركين عرب ، رسول اكرم صلى الله عليه و آله و اصحابش را از ورود به مكه دانسته اند ، گرچه اوّل آيه با اين داستان تطبيق مى كند ، ولى آخر آيه وَسَعَى فِي خَرَابِهَا با اين شأن نزول درست نمى آيد ، چون مشركين عرب هيچ گاه در خرابى كعبه نكوشيدند ، بلكه هميشه به پا نگهدارنده و آبادكننده آن بودند ، مگر آن كه مقصود ، تنها خرابى معنوى و از جهت ذكر خدا باشد .
به هرحال ظاهر آيه را نمى توان ناظر به واقعه مخصوصى دانست و هيچ قرينه اى براى چنين تطبيقى در ميان نيست ، اين آيه بيان حقيقى است كلى و شامل حوادث گذشته مانند خرابى هاى بيت المقدس و زمان نزول آيه مانند منع مشركين در واقعه حديبيه و آينده مانند خرابى هاى صليبى ها و قرامطه از مساجد و هم چنين بى رونق شدن معابد و مساجد امروز كه همه نتيجه و آثار شوم اختلاف و تضاد منتسبين به اديان است كه معابد و مساجد را سنگرى براى انشا و ابراز اختلافات و تأمين هواها و منافع خود ساخته اند .
شايسته مقام مساجد و پاسدارى پايه گذاران و طرفداران آن اين است كه با قلبى هراسناك از خوف خدا و مسؤوليت نسبت به مساجد در آن درآيند تا ديگران را به خشوع و سجده وادارند ؛ نه آن كه بر خدا و خلق سركشى نمايند و مساجد را به صورت پايگاه تحميل انديشه ها و سنگر جنگ آرا و عقايد شخصى خود گردانند . يا چون مساجد را از صورت اصلى خود خارج كردند و نسبت به آن خائن گشته و چون وظيفه پاسدارى آن ها را انجام ندادند ، در حقيقت از آن بيگانه و رانده شدند و جز در حال ترس و نگرانى نبايستى در آن وارد شوند .  يا آن كه با اختلافات خود ، چون مانع باطنى براى مردم در مساجد پيش آوردند و به خرابى آن كوشيدند و آن را از وضع اولى منحرف ساختند ، يگانه پايگاه خود را سست و راه را براى غلبه ديگران باز كردند ، تا آنجا كه در مساجد كه محل امن و آرامش است ، خود جز با هراس و نگرانى نتوانند وارد شوند .
آن گروه هايى كه رابطه و اجتماعاتشان بر اساس دين و پايگاه قدرتشان مسجد است ، همين كه اساس و مركزيت پايگاهشان سست و بى پا گرديد ، قدرتشان به ضعف و عزتشان به ذلت بر مى گردد و بيش از زبونى در دنيا عذاب هاى بزرگ ترى در پيش دارند .
مسؤوليت مسلمانان نسبت به مسجد خيلى مهم و سنگين است ، مسلمان بايد در حفظ ظاهر و باطن مسجد بكوشد و وجودش كانون جاذبه مردم به سوى مساجد باشد . ائمه مساجد لازم است كه آراسته به علم ، تقوا و بينش سياسى و اجتماعى و پيراسته از صفات مذموم و داراى حسنات اخلاقى باشند ، تا در سايه كمالات آنان مردم به مساجد هجوم برده بر غرائز و سركشى هاى آنان زمام و مهار الهى بزند . قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ  .
بگو : پروردگارم به ميانه روى [ در همه امور و به اجتناب از افراط و تفريط ] فرمان داده ، و [ امر فرموده ] : در هر مسجدى [ به هنگام عبادت ] روى [ دل ] خود را [ آن گونه ]متوجه خدا كنيد [ كه از هر چيزى غير او مُنقطع شود ] ، و او را در حالى كه ايمان و عبادت را براى وى از هر گونه شركى خالص مى كنيد بخوانيد ؛ همان گونه كه شما را آفريد ، [ پس از مرگ به او ] بازمى گرديد .

إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُولئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ . آباد كردن مساجد خدا فقط در صلاحيت كسانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز را بر پا داشته و زكات پرداخته و جز از خدا نترسيده اند ؛ پس اميد است كه اينان از راه يافتگان باشند .
لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ ، فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ  .
قطعاً مسجدى كه از نخستين روز بر پايه تقوا بنا شده شايسته تر است كه در آن [ به نماز و عبادت ] بايستى ، در آن مردانى هستند كه خواهان پاكيزگى [ و طهارت جسم و جان ] هستند و خدا پاكيزگان را دوست دارد .
از آيات شريفه اى كه ذكر شد ، روشن مى شود كه خداوند بزرگ به مساجدى كه به دست مردم مؤمن بنيان گذارى شده و مسلمانان در آن مساجد خود را به تربيت و فضيلت مى آرايند و از اين مراكز به تزكيه نفس و محدود كردن غرائز و آبادى دنيا و آخرت اقدام مى كنند ، سخت علاقه مند است و در مرحله بعد استفاده مى شود كه اگر مساجد از نظر هدايت آباد شد و آبادى هدايت آن هم بستگى به عمل مردم و علما به شرايط مسجد دارد ، مسلمانان در تمام جبهه هاى حيات و زندگى بر دشمنان خود پيروز و داراى عزت دارين خواهند بود !!


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه