قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تربيت رحيمانه خدا نسبت به بندگان‏

حرف خدا اين است: من كه تمام دانه ها، هسته ها، حشرات، حيوانات و موجودات غير از شما را در دامن خودم به اين درستى، زيبايى، خوبى و براساس قوانين حكيمانه دارم تربيت مى كنم، شما را نيز با همان نگاه رحيمانه و عاشقانه ام تربيت مى كنم، تا مافوق تمام موجودات، حتى ملائكه شويد. به شرطى كه بخواهيد. اگر بگويى نمى خواهم، صد و بيست و چهار هزار نفر را به دنبال تو مى فرستم كه بعضى از آنان نهصد و پنجاه سال با تو حرف بزنند و فقط بگويند: بخواه، نگو نمى خواهم. اگر هسته ها، دانه ها، درخت ها، گوسفندها و ديگر موجودات مى گفتند نمى خواهيم، تو لقمه اى غذا نداشتى كه بخورى. تمام اين نعمت ها براى اين است كه تمام موجودات ديگر گفتند: مى خواهيم و تربيت تو را قبول مى كنيم. هيچ كدام نه نگفتند. فقط تو جنس دو پا هستى كه مى گويى: نمى خواهم.
اختيارى بودن سعادت و شقاوت
چند نفر از جنس دو پا مى گويند نمى خواهيم؟ قرآن مى گويد: اكثر آنها. حضرت نوح عليه السلام وقتى سوار كشتى شد و «من آمن معه» يعنى كسانى كه گفتند: مى خواهيم، بعد از نهصد سال، هشتاد و سه نفر از كل آن منطقه بر كشتى سوار شدند. سى هزار نفر در كربلا، هشت روز به آنها گفتند بخواهيد، گفتند نمى خواهيم، از اين همه، سه نفر گفتند مى خواهيم. يكى حرّ بن يزيد بود، دومى سعد بن حارث انصارى بود، سومى نيز برادر او، ابوالحتوف بن حارث انصارى بود كه نيم ساعت مانده به شهادت ابى عبدالله عليه السلام گفت مى خواهم.
حال آن كسانى كه مى گويند تربيت تو را نمى خواهيم، بشمارم: هر چه زن و دختر بد حجاب هستند، اهل زنا، رباخور، رشوه گير، دزد، معتاد و هر كسى كه رابطه نامشروع دارد. پس چند نفر گفتند مى خواهيم؟
شما و امثال شما خواستيد، اما چقدر؟ متدين هستيم، ولى متدين بيمار، ضعيف و ناتوان، چون بيمارى و ناتوانى خود را بيشتر بر سر مسائل پولىِ با خدا نشان مى دهيم. آنجا مى لغزيم؛ يعنى نمى خواهيم.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه