قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جهل از ديدگاه فلاسفه‏

وقتى در قم فلسفه مى خواندم، به سراغ قرآن و روايات مى رفتم ببينم كه نظر كتاب خدا و اهل بيت عليهم السلام راجع به اين مسأله فلسفى چيست. به فلسفه نگاه مستقل نمى كرديم و نبايد بكنيم. اين مستقل نگاه كردن خطرناك است. اولين كسى كه مستقل نگاه كردن به فلسفه را رد كرد، مرحوم آيت الله سيد موسى زرآبادى قزوينى بود، كه مكتب تفكيك را پايه گذارى كرد؛ كه مواظب باشيد تا قرآن و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را با فرهنگ ديگر مخلوط نكنيد كه معجون مضرّى از آب در بياوريد.
قرآن و اهل بيت عليهم السلام ميزان ما هستند، ما حرف آنها را كنار قرآن و اهل بيت عليهم السلام مى گذاريم ببينيم آيا با حق منطبق است؟ قبول مى كنيم، اگر منطبق نيست، با كمال شجاعت آن را رد مى كنيم و مى گوييم قبول نداريم. اين ديدگاه بسيار مهم را مرحوم آيت الله زرآبادى پايه گذارى كرد و شعاع پرقدرتش در وجود مبارك مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى  جلوه كرد و استان خراسان را تحت تأثير قرار داد و شخصيت هاى عظيمى مانند مرحوم آيت الله شيخ مجتبى قزوينى- صاحب كتاب بسيار اساسى «بيان الفرقان»»
- و مرحوم آيت الله شيخ هاشم قزوينى و دايى بزرگوار حاج شيخ مجتبى، شيخ على اكبر الهيان  را در سايه اين نور تربيت كرد. همه اين بزرگواران تربيت شدگان همين مدرسه و مكتب تفكيك هستند.
ما نگاه مستقلى به اين طرف- عقل- نداريم، اما آن طرف- وحى و اهل بيت عليهم السلام- را براى تشخيص حقايق مانند ترازو مى دانيم. فلاسفه مى گويند: جهل، امرى عدمى است؛ يعنى نبود عقل است. عقل امر وجودى است؛ يعنى ارزش و وزن دارد. پروردگار عالم در قيامت جهل را كه امرى عدمى است، چگونه با ترازوى قيامتى خود وزن كند؟ چيزى نيست كه وزن شود، عدم است، يعنى نبوده و نيست. نبودن كه قابل كشيدن نيست.
ايمان، فضيلت، اخلاق و عمل صالح قابل كشيدن و وزن است، ولى شخصى بى دين و لاييك در روز قيامت چيزى ندارد كه خدا وزن كند. كسى كه وارد قيامت مى شود، اما نماز ندارد، نمازِ نداشته را بكشند؟ چيزى كه نيست را چگونه در ترازو بگذارند؟ هست را در ترازو مى گذارند و وزن مى كنند. همه چيز بى دين، عدم است، لذا: «فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَزْنًا»


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه