قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

در امان ماندن اهل خير از ضلالت‏

او آغوش خويش را براى پذيرفتن هر خيرى از جانب خدا، انبيا، قرآن و ارزش ها باز كرده است. او از خير پر شده است. ديگر چه كسى مى تواند او را فريب بدهد؟ نور محض، علم، بصيرت و خود خير را كه نمى شود فريب داد. قوى ترين محلى كه مى شد فريب بدهد، هفت سال در كاخ مصر بود، در هفت ثانيه مى توانست حضرت يوسف عليه السلام را فريب بدهد، اما مگر مى شود روشنايى و دانش را فريب داد؟
مگر تمام بنى اميه مى توانند حجر را فريب بدهند؟ شما بعضى ها را مى بينيد كه در مقابل يك عكس، صاحب عكس، تار مو و چشم زيبا به زانو درمى آيند، دل و دين را مى فروشند، همه ارزش ها را به باد مى دهند، بى دين مى شوند. شخص جاهل را خيلى راحت مى شود فريب داد، اما انبيا، ائمه، سلمان ها و حجرها را نمى توان فريب داد. امام خمينى رحمه الله مى فرمودند: من در نجف بودم، يكى از سران زمان شاه به نجف آمد، كه بعد از انقلاب به عنوان كافر و قاتل اعدام شد. به امام گفت: آقا! من مى خواهم مواضع مكتب و گروه مجاهدين را براى شما بگويم. امام فرمود: من وقت ندارم؟ مى خواهى روزى چقدر براى من حرف بزنى؟ گفت: يك ساعت، گفتند: بيا. سى روز آمد، در سى ساعت، درياوار براى امام از قرآن و نهج البلاغه خواند و معنى كرد. بعد از يك ماه گفت: اين مواضع ماست، نظر شما چيست؟ امام فرمود: نظرم را بعداً مى گويم. كسى در تهران به من گفت: من چهارده سالى در نجف، در كنار امام بودم، عرض كردم: آقا نظر شما چيست؟ در تهران بزرگان و انقلابيون منتظر هستند تا شما نظر بدهيد. امام فرمودند: من نظرم يك كلمه است. سى روز من از اين آدم قرآن، نهج البلاغه و تفسير قرآن و نهج البلاغه شنيدم، اما نظرم اين است كه اين ها كافر و بى دين هستند. مگر نور، عقل مسموع و عقلى كه يارى هم چون انبيا، قرآن، ائمه و توفيق خدا را به دنبال خود دارد، فريب مى خورد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه