قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خطرات زنان‏

زن زيبا چهره، از خطرات خيلى سنگين است كه در طول تاريخ، حمله هاى بسيار سنگينى داشته است. اميرالمؤمنين عليه السلام در «نهج البلاغه» از اين زنان اين گونه تعبير دارند- البته حضرت به همه زنان خطاب ندارند، چون در بين زنان نيز مسلمات و مؤمنات وجود دارند كه آبروى صفحات تاريخ بشر هستند. نگاه اميرالمؤمنين عليه السلام به زنان بى دين، ضعيف و پوچ است:
 «وَ انّ النِّساءَ هَمُّهنَّ زينَةُ الحَياةِ الدُّنيا وَ الفَسادُ فيها» زنانى هستند كه تمام طرح زندگى آنها آرايش دادن به خود و فساد در زمين است، نه در كوچه و پارك، بلكه در كل زمين براى فساد مى چرخد. اين گونه زنان خطر بسيار سنگينى هستند كه در طول تاريخ ميليون ها رستم را به زانو درآورده اند و به فساد كشانده اند. خاندانش را به باد داده، از زن و فرزندانش جدا كرده، به حيوان بى رحمى تبديل كرده اند كه زن پاكدامن مؤمن خودش را با چند فرزند رها كرده و در آغوش او افتاده است. چنين زن جوانِ عشوه گر طناز خطرناك كه از خطرات دست اوّل است، جلوى جوانى را گرفت. قرآن مجيد حتى روى صداى گلوى زن حرف دارد؛ به زنان پيغمبر صلى الله عليه و آله زنانى كه در خانه وحى به سر مى بردند، مى گويد: اگر درب خانه پيغمبر صلى الله عليه و آله را زدند و بنا شد كه شما جواب بدهيد و فقط بگوييد: كيست؟ «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ»
با صداى آميخته با عشوه و ناز حرف نزنيد. براى اين كه او حساب نمى كند كه تو ناموس پيغمبر صلى الله عليه و آله هستى، صداى زنانه، پر عشوه و زيباى شما را بشنود، در دل خود هزار نوع فكر فساد مى كند. اين خطرناك است. اين در مورد گلو و حرف زدن بود، تا چه رسد به رو، مو، زيبايى، آرايش و بعد حركت در پاركها، اتوبوس ها، قطارها و هواپيماها و يا منشى پولدارها شدن كه هزاران نفر از اين پولدارها را از صبح تا شب نشده، به جهنم كشاندند. به قرآن اعتماد كنيد كه خدا راستگوترين است. كلام خدا حق و نور است و وعده پروردگار قطعى است. چنين زنى به جوانى گفت: من تو را مى خواهم. جوان گفت: من تو را نمى خواهم، گفت: چرا؟ گفت: براى اين كه من تو را با اين آيه مقايسه مى كنم: «وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مّن رَّبّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّموَ تُ وَالْأَرْضُ»
بشتابيد به جانب آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه پهناى بهشت، پهناى آسمان ها و زمين است. چه كسى پهناى آسمان ها و زمين را مى داند؟ خدا. گفت: قد، طول و عرض تو را كه نگاه مى كنم، از نظر متراژ مگر چقدر هستى كه من بهشت به پهناى آسمان ها و زمين را در اين معامله از دست بدهم و با تو عوض كنم؟
 لزوم ورود به حريم دفاع خدا
اين دفاع خداست. شما خود را در دامن دفاع خدا بيانداز! در همين روزگار كه مى گويند: بدترين روزگار است، با امنيت، آرامش و بى خطر زندگى كن. فقط خود را به آغوش «دفاع الله» برسان! اما اگر من در دامن دفاع نباشم، عكس نيز مرا نابود مى كند، چه برسد به خودش.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه