قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

درخواست معرفت از پروردگار


ما چه مى خواهيم و اهل معرفت چه مى خواهند؟ امام باقر عليه السلام مى فرمايد: روزى پدرم- زين العابدين عليه السلام- به من فرمود: برخيز تا از مدينه به عراق برويم، مى خواهم سر قبر جدم اميرالمؤمنين عليه السلام برويم كه جز ما كسى خبر نداشت آن قبر كجاست. با پدرم رفتيم، ايشان مرا كنار قبر اميرالمؤمنين عليه السلام برد. زيارت و گريه كرد، حال و اتصال داشت، بعد نوبت به دعا رسيد. ما چه مى خواهيم، امام زين العابدين عليه السلام چه مى خواهد؟ واقعاً اهل معرفت انسانهاى عجيبى هستند. امام باقر عليه السلام مى فرمايد: پدرم در حالى كه اشك مى ريخت، به پروردگار عرض كرد: «أللّهُمّ ارزُقنى عَقلًا كامِلًا وَ لُبّاً راجِحاً وَ قَلْباً زاكِياً وَ عَمَلًا كَثِيراً وَ أدباً بارِعاً»  چون اگر كسى آن عقل را نداشته باشد، بى معرفت مى ماند و اگر كم داشته باشد، «عالم بالله» نمى شود. چشم بينا و گوش شنوا پيدا نمى كند. شش ميليارد چشم و گوش دار در كره زمين هست كه با حيوانات هم وزن هستند. پروردگار مى فرمايد:«أُوْلئِكَ كَالأْنْعمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلئِكَ هُمُ الْغفِلُونَ»
به قدرى دور شده است كه صداى من و انبيا به گوش او نمى رسد و چشم او ديگر ما را نمى بيند.
اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى مى خواستند از خدا گدايى كنند، مى دانستند كه از چه كسى دارند مى خواهند و چه چيزى مى خواهد؟ «وَ اجعَلنى مِن أحسَنِ عَبيدَكَ نَصيبَاً عندَك»  مى فرمايد: سهم مرا در پول، خوراكى ها، پوشيدنى ها، مسكن و دنيا قرار نده، بلكه خدايا! سهم مرا در ميان تمام بندگانت، از حضرت آدم عليه السلام تا روز قيامت، اين باشد كه بهترين بنده تو شوم.
ارزش مال در كنار معرفت
با اين حالت است كه مال دنيا خوب و مفيد مى شود، ولى وقتى من آدم نيستم، پول خيلى بد است، چون همه آنها دروازه اى به طرف جهنم است. اگر من عبدالله با معرفت بشوم، پول براى من كار طلاى بيست و چهار عيار را مى كند، اما اگر عبدالله با معرفت نباشم، پول براى من در حكم هيزم جهنم است.
خدا در قرآن مى فرمايد:«وَ أَمَّآ إِذَا مَا ابْتَلَلهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبّى أَهنَنِ* كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ* وَلَا تَحضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ* وَ تَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا* وَ تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا»  بعد ادامه مى دهد و به پولدارها مى گويد: «فَيَوْمَئِذٍ لَّايُعَذّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ»  اين پول نبود، بلكه هيزم جهنم بود. اما وقتى به پولِ اميرالمؤمنين عليه السلام مى رسد، درباره اش مى فرمايد: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيًما وَ أَسِيرًا* إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَانُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَ لَاشُكُورًا* إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا* فَوَقهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَ لِكَ الْيَوْمِ وَ لَقهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا»  معرفت اين است. همه چيز را از نگاه معرفت نگاه كنم، كل اين دنيا ابزار است. كه از باب محبت به ما داده است تا با اين ابزار، عبادت رب و خدمت به خلق كنيم، اما اين ابزار در اختيار بسيارى از مردم، ابزار حسد، بخل، كينه، ظلم، غارت و تفاخر شده است، چون صاحبان آن ابزارها معرفت ندارند.اما آن كسى كه با معرفت است، اين ابزار را به عنوان سرمايه اى مى داند كه خدا در كنار آن طرح گذاشته است، تا برابر با همان طرح عمل كند و سود ببرد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه