قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

برنامه هاى اصيل اسلام در مسئله ازدواج

گروهى از خانواده ها تصور مى كنند، عقد و عروسى مجوزى براى انجام هر كارى است، كه اميال و شهوات آنان اقتضا مى كند.در زمان عقد و عروسى فرزندان خود، بنابر درخواست آنان، يا دوستان دو زوج، يا اقوام دست به محرّمات الهى مى زنند، و به خيال خود خوشى و لذت بيشترى را براى مجلس فراهم مى نمايند.در حالى كه عقد و عروسى بايد توأم با وقار، و حفظ كرامت و شخصيت، و به دور از محرمات و گناهان، و عوامل تحريك شهوات باشد، تا موجبى براى جلب رحمت حق، و عاملى براى تحقق بركات الهى شود.موسى بن جعفر (عليه السلام) فرموده : پرهيز از لذات و خوشيهاى غيرحرام به هيچ عنوان لازم نيست.البته به وقت عقد و عروسى بايد شاد بود، و عوامل و علل مشروع همچون خواندن با صداى نيكو، مزاح، انجام برنامه هاى خنده آور را از ياد نبرد.خواندن اشعار حكيمانه، سرودهاى بامفهوم و معنادار، شعارهاى شاد كننده، و انجام مراسمى كه معمولاً در عرف زنان مسلمان در اينگونه مجالس بوده هيچ مانع شرعى ندارد، بيدار ماندن هم طبيعى اين محافل است.رسول حقّ مى فرمايد : بيدارى تا دير وقت در سه برنامه بى اشكال است :خواندن قرآن، طلب دانش، رساندن عروس به خانه شوهر. اسلام عروسى را به هنگام شب بهتر مى داند، چنانكه عروسى حضرت زهرا به شب برگزار شد.جابر انصارى مى گويد: چون رسول الهى فاطمه را براى على عقد فرمود، گروهى از كوته نظران به حضرت اعتراض آوردند، كه شما دخترت را به مهر اندك به على دادى، فرمود اين عقد به اراده من نبود، خداوند على را به زهرا تزويج فرمود.شب عروسى رسول حق استر سپيد و سياه خود را حاضر نمود، قطيفه اى روى آن انداخت و به فاطمه فرمود: سوار شو، به سلمان امر كرد، مهار شتر را بكش، و خود از پشت سر آن را مى راند، در ميان راه صداى فرود آمدن چيزى شنيد، نظر فرمود، ديد جبرئيل و ميكائيل هر كدام با هفتاد هزار فرشته از جايگاه رفيع خود فرود آمده اند، سبب آمدن آنان را پرسيد، پاسخ دادند، آمده ايم زهرا را تا خانه على بدرقه كنيم، سپس تبريك گفتند و صداى تكبير از فرشتگان بلند شد، و رسول الهى هم اللّه اكبر گفت، از اين جهت همراه عروس اللّه اكبر گفتن سنت شد. آرى مراسم عروسى، و آداب شب شادى را بايد چنان تهيه كرد، كه باعث نزول فرشتگان و بركات حق شود.حضرت صادق (عليه السلام) فرمود :زُفُّوا عَرائِسَكُمْ لَيْلاً . .  عروس را شب به خانه شوهر ببريد.حضرت رضا (عليه السلام) فرمود :مِنَ السُّنَّةِ التَّزْويجُ بِاللَّيْلِ لاَِنَّ اللّهَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ النِّساءُ اِنَّما هُنَّ سَكَنٌ. عروسى در شب روش رسول خدا است، چه اينكه خداوند شب را مايه آرامش قرار داده، و زن هم آرامش خاطر است.إِنَّهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَمَرَ بَناتُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ نِساءَ الْمُهاجِرينَ وَ الاَْنْصارِ اَنْ يَمْضينَ فى صُحْبَةِ فاطِمَةَ وَ اَنْ يَفْرَحْنَ وَ يَرْجُزْنَ وَ يُكَبِّرْنَ وَ يَحْمَدْنَ وَ لا يَقُولَنَّ ما لا يَرْضَى اللّهُ. رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمان داد دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار شب عروسى حضرت زهرا(عليها السلام) دنبال آن دختر فرزانه حركت كنند، شادى نمايند، شعر بخوانند، اللّه اكبر و الحمد للّه گويند، و از چيزى كه خدا راضى نيست در گفتار خود بپرهيزند.غذا دادن به مهمانان كه زحمت كشيده و دعوت دو خانواده را پذيرفته اند از نظر اسلام مستحب است.رسول حق فرموده :لا وَليمَةَ اِلاّ فى خَمْس : فى عُرْس، اَوْ خُرْس، اَوْ عِذار، اَوْ وَكار، اَوْ رَكاز، فَالْعُرْسُ التَّزْويجُ، وَ الْخُرْسُ النِّفاسُ بِالْوَلَدِ، وَ الْعِذارُ الْخِتانُ، وَ الْوَكارُ الرَّجُلُ يَشْتَرِى الدّارَ، وَ الرَّكازُ الرَّجُلُ يَقْدَمُ مِنْ مَكَّةَ. وليمه نيست جز در پنج برنامه : ازدواج، تولد فرزند، ختنه، خريد خانه، و بازگشت از مكه.روايت شده در شب عروسى حضرت زهرا پيامبر فرمود : يا على به احترام همسرت غذائى عالى تهيه كن، سپس اضافه فرمود و گفت : گوشت و نانش از ما، خرما و روغنش از شما، اميرالمؤمنين فرمايد : من خرما و روغن خريدم، و پيامبر آستين بالا زد خرما را در روغن خرد كرد و به هم زد تا به صورت « حيس » در آمد، و قوچى فرستاد سر بريديم و نان زيادى پختند و فرمود : يا على هر كه را خواهى دعوت كن، من رفتم مسجد فرياد زدم دعوت وليمه فاطمه را بپذيريدرسول خدا در رابطه با دعوتى كه از انسان براى شركت در عروسى مى شود فرمود :اِذا دُعيتُمْ اِلَى الْعُرُساتِ فَاَبْطِئُوا فَإِنَّها تُذَكِّرُ الدُّنْيا، وَ اِذا دُعيتُمْ اِلَى الجَنائِزِ فَاَسْرَعُوا فَإِنَّها تُذَكِّرُ الاْخِرَةَ.چون به عروسى دعوت شديد عجله نكنيد كه عروسى يادآور دنيا و زندگى ظاهرى است، و زمانى كه به تشييع جنازه دعوت شديد بشتابيد كه يادآور آخرت است.
خانواده ها بايد مجالس عقد و عروسى را به گونه اى ترتيب دهند، كه اولاً براى بچه ها و نوجوانان و جوانان بدآموزى و زمينه ترغيب و تشويق به گناه و معصيت نداشته باشد، و در ثانى مردم مؤمن و زنان مؤمنه اى كه دعوت شده اند، بتوانند با خيال راحت شركت كنند.مجلسى كه موافق شرايط اسلامى برپامى شود، وحدود الهى درآن حفظ مى گردد، كلاس درسى براى جوانان و محل نزول رحمت حق براى اهل آن مجلس است.
آداب زفاف
در زمينه زفاف و زناشوئى در قرآن مجيد و روايات آدابى بيان شده، كه رعايت آنها به سود زن و مرد و فرزندان آنهاست.به سفارشاتى كه در اين زمينه از رسول خدا و اهل بيت در معتبرترين كتابهاى حديث آمده توجه نمائيد :عروس وقتى به خانه داماد آورده شد اخلاق اقتضا مى كند داماد كفش عروس را از پا درآورد، پاى عروس را بشويد، از در خانه تا جائى كه ممكن است آب پاشى كند، كه با اين برنامه هفتاد هزار رشته فقر از خانه قطع مى گردد، و هفتاد هزار رشته از بركت خانه را مى پوشاند، هفتاد فرشته رحمت بالاى سر عروس به پرواز درآيد كه بركت آن تمام زواياى خانه را مى گيرد، عروس از بيماريهائى چون جنون، جذام، برص تا زمانى كه در آن خانه باشد در امان مى ماند.در هفته اول عروسى، عروس از خوردن شير، سركه، گشنيز، سيب ترش خوددارى نمايد، زيرا اين چهار در رحم او اثر منفى گذاشته و ممكن است او را نازا كند.رسول خدا فرمود : اگر زن در موقع خوردن سركه به ايام عادت بنشيند پاك شدنش را از عادت كُند مى نمايد، گشنيز زمان عادت را شدت مى دهد، و زائيدن را بر او سخت مى كند، سيب ترش عادت را به سرعت قطع مى كند، و ماندن خون در رحم توليد بيمارى مى نمايد.از آميزش در اول ماه و وسط و آخر ماه خوددارى شود، زناشوئى در بعد از ظهر انجام نگيرد.سخن در آن وقت، و نظر دوختن كراهت شديد دارد، به وقت زفاف در فكر زن ديگر بودن براى روحيه و فرزندى كه بوجود مى آيد بسيار مضرّ است.لباس مختصر به تن داشتن براى مرد و زن به وقت زفاف به اخلاق و وقار نزديك تر است.ايستاده عمل كردن برنامه حيوانات، و موجب ناراحتى است.از برنامه زفاف در شب عيد فطر، و عيد قربان و زير درخت، و روبروى خورشيد، و بين اذان و اقامه، و شب پانزده شعبان  و روى بام، و شب سفر پرهيز شود.زفاف و عروسى در شب دوشنبه و ابتداى شب سه شنبه و شب پنج شنبه و روز پنج شنبه و شب جمعه و عصر جمعه داراى منافع مادى، و منافع بسيار مهم معنوى است.در اوقاتى كه از زفاف و زناشوئى منع شده، احتمال پديد آمدن زيان و ضرر براى فرزند از قبيل : جنون، جذام، حماقت، چشم چپى، گنگى، كورى، بخل، زن صفتى، جدائى و تفرقه، عقيمى، شش انگشتى، چهارانگشتى، فقر، حرص بر تجاوز به جان مردم، كوردلى، بدصورتى، و كودنى، خواهد بود.و در زمانهائى كه به آن سفارش شده، واقعياتى براى فرزند از قبيل، حفظ قرآن، رضايت به قضاى حق، ايمان، ايمنى از عذاب، مهر و عاطفه، رقّت قلب، جود و سخاوت، پاك زبانى، علم و دانش، سلامت دين و دنيا، و رسيدن به مقام اولياء اللهى تحقق خواهد يافت.اين سلسله مسائل را نمى توان با ابزار مادى، و وسائل طبى تشخيص داد، حقايقى است كه رسول باكرامت اسلام به عنوان وصيت و سفارش خطاب به اميرالمؤمنين داشتند، و از آن حضرت خواستند اين سفارش مرا در زمينه مسئله زفاف و زناشوئى حفظ كن چنانكه من بعد از شنيدن از جبرئيل بر حفظ آن اقدام نمودم .از در جا انجام شدن برنامه زناشوئى منع شده، زيرا در جا عمل كردن ستم نمودن به زن است، اين برنامه پس از مقدماتى كه از نظر روانى و جسمى براى زن يا مرد سودمند است بايد انجام بگيرد.رسول حق مى فرمايد :ثَلاثَةٌ مِنَ الْجَفاءِ : اَنْ يَصْحَبَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ فَلا يَسأَلُهُ عَنْ اِسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ، اَوْ يُدْعَى الرَّجُلُ اِلى طَعام فَلا يُجيبُ اَوْ يُجيبُ فَلا يَأْكُلُ، وَ مُواقَعَةُ الرَّجُلِ اَهْلَهُ قَبْلَ الْمُلاعَبَةِ. سه برنامه از موارد ستم است : مردى با مردى همنشين شود، از اسم و كنيه اش نپرسد، انسان به مهمانى دعوت شود، اجابت ننمايد، يا اگر اجابت كرد از غذاى دعوت كننده نخورد، و بدون مقدمات عاطفى، و جسمى عمل زناشوئى انجام بگيرد.امام ششم فرمود :ثَلاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلينَ : اَلْعِطْرُ، وَ اِحْفاءُ الشَّعْرِ، وَ كَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ.سه چيز از روش انبياء الهى است. استعمال بوى خوش، كوتاه كردن مو، و زياد پاسخ گفتن به نياز جنسى زن.اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد : كناره گرفتن از زن، و محروم نمودن او از ارضاء غريزه جنسى موجب عذاب قبر است. زفاف در ايام عادت معصيت، و منع آن بيش از چهار ماه بدون عذر، يا بدون رضايت همسر حرام و موجب عقاب، و در حال جنابت مكروه است.على (عليه السلام) مى فرمايد از انجام عمل جنسى به طور درجا خوددارى كنيد، زيرا براى زن نيازهاى عاطفى و جسمى هست، او را در اين زمينه يارى دهيد، سپس اقدام به برنامه زناشوئى كنيد، هرگاه به طور ناگهانى چشم شما به زن نامحرم افتاد، و زيبائى او براى شما شگفت آور بود، بلافاصله نزد همسر خود برويد، زيرا خداوند همان را كه در آن نامحرم قرار داده، به همسر شما مرحمت فرموده، كه گذشت از ديده دوختن به زن نامحرم، و نزد همسر خود رفتن راه شيطان را براى تسخير قلب مى بندد.اگر همسر نداشتيد بدون فاصله دو ركعت نماز بخوانيد، و خداوند را زياد حمد كنيد، و بر پيامبر و آلش صلوات فرستيد، آنگاه ازفضل حضرت حق مدد بجوئيد، كه خداوند مهربان از باب رأفت خود، آنچه كه شما را بى نياز كند به شما حلال مى كند. ثواب پاسخ گوئى به نياز جنسى زن به اندازه اى است كه انسان را شگفت زده مى كند، در روايت بسيار مهمى آمده، رسول باكرامت اسلام به مردى فرمود :
اَصْبَحْتَ صائِماً، قالَ، لا قالَ فَعُدْتَ مَريضَاً ؟ قالَ: لا قالَ فَاتَّبَعْتَ جَنازَةً ؟ قالَ لا قالَ فَاَطْعَمْتَ مِسْكيناً ؟ قالَ لا قالَ : فَارْجِعْ اِلى اَهْلِكَ فَاَصِبْهُمْ فَإِنَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْكَ صَدَقَةٌ. امروز را روزه اى ؟ گفت : نه، آيا مريضى را عيادت نموده اى ؟ گفت : نه، به تشييع جنازه اى رفته اى ؟ عرضه داشت نه، فرمود : از كار افتاده اى را طعام داده اى ؟ گفت : نه، فرمود : پس به خانه برگرد، و حق زناشوئى با همسرت را به انجام برسان كه اين برنامه از جانب تو براى او صدقه است!!از مجامعت در صورتى كه طفلى در آن مكان باشد بايد پرهيز كرد، زيرا از نظر روانى و اخلاقى براى كودك زيانبار است، و به فرموده امام ششم احتمال بوجود آمدن زمينه زنا براى او در آينده باشد. با شكم پر از اين عمل بايد پرهيز داشت، زيرا زيان جسمى دارد. از عمل زفاف، در زمانى كه طفل شيرخواره در گهواره است و مى بيند بپرهيزيد.راستى اسلام از نظر مسائل اخلاقى و عاطفى و تربيتى، بخصوص در مسئله رعايت حق زنان، و اشراف به تمام زواياى حيات، و شئون زندگى چه مكتب با عظمت، و از نظر ديد و بصيرت نسبت به واقعيات فردى و خانوادگى و اجتماعى، و همه امور مادى و معنوى چه آئين شگفت آورى است، آرى بايد اينچنين باشد زيرا تجلّى وحى و دانش حق و بينش پيامبر و اهلبيت است نه برخاسته از فكر محدود زمينى.( ان اللّه يحب التوابين و يحب المتطهرين ) 
ارزش نظافت و بهداشت در اسلام
به هنگامى كه مقدمات ازدواج پايان گرفت، و زن و شوهر جوان با كمال عشق و علاقه، زندگى خود را شروع كردند، بايد به امورى كه در زندگى جنبه زيربنائى دارد توجه كنند، و نسبت به آن امور از بى تفاوتى و سستى و تنبلى و غفلت، جداً پرهيز نمايند.از جمله آن امور مسئله بهداشت و نظافت در تمام شئون زندگى است.بدن، موى سر، دهان و دندان، لباس، فرش، وسائل زندگى، بخصوص وسائل آشپزخانه، و هر آنچه كه با زندگى روزمرّه در ارتباط است، بايد از نظر بهداشتى مورد توجه دقيق قرار بگيرد.عده اى از زوج هاى جوان در ابتداى زندگى از توجه به نظافت و بهداشت غافلند، و تنها به خورد و خوراك و بهره گيرى از لذات ظاهرى قناعت مى كنند، و از نظم و انضباط و پاكى و پاكيزگى در زندگى آنان خبرى نيست، اين بى خبرى را فطرت سليم، و عقل فعال، و آئين الهى تحت هيچ عنوانى نمى پذيرد، بلكه از آن هم نفرت شديد دارد، علاوه بر اين ممكن است اين بى تفاوتى و بى توجهى در طول زمان حاكم بر فضاى حيات شود، و خانه و اهل خانه را از نظر سلامت، نسبت به همه امور ظاهرى و باطنى تهديد نمايد، و بخصوص بر وضع فرزندان اثر نامطلوبى بگذارد، و آنان را تبديل به موجودى بى تفاوت، كودن، بيمار، ذليل، ضعيف و سربار جامعه كند، و وجودشان زمينه پذيرش رذالت و دنائت، و انواع مفاسد و معاصى گردد.خداوند مهربان در قرآن مجيد، نسبت به آنان كه طهارت ظاهر و باطن را رعايت مى كنند، و به بهداشت تن و روان توجه دارند، و عرصه گاه جسم و جان را از تمام آلودگيها پاك نگاه مى دارند، اعلام عشق و محبت نموده :اِنَّ الله يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَهمانا خداوند اهل توبه و انابه و پاكى و پاكيزگى را دوست دارد.مكتب اسلام و به عبارت ديگر مدرسه نبوت و امامت، و به تعبير ديگر آئين وحى كه در قرآن كريم و سخنان نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) ، و اهلبيت آن حضرت يعنى امامان معصوم تجلّى دارد، و در توجه به پاكى و پاكيزگى و طهارت و بهداشت در تمام زمينه هاى زندگى، در ميان تمام مكتب ها بى نظير، و قوانين بهداشتى اين مدرسه آسمانى كه بيش از پنج هزار قانون است و قسمتى از آن در جلد اول و دوم كتاب وسائل الشيعه آمده، فوق تمام قوانين بهداشتى، و از نظر ظرافت و لطافت و ترغيب و تشويق به رعايت آنها، فوق العاده شگفت آور است.اسلام عزيز نزديك به پانزده عامل را به عنوان عامل طهارت و پاكيزگى، و وسيله پاك كننده معرفى كرده، كه چنين سياق و روشى در هيچ يك از مكاتب موجود در جهان ديده نمى شود.اسلام آلوده ماندن، و آلوده كردن، و فراهم آوردن زمينه آلودگى را در بسيارى از موارد حرام اعلام كرده، و مرتكب آن را بزهكار، و مستحقّ عذاب الهى در روز قيامت مى داند.آب جارى، آب چاه، آب چشمه، آب باران، آب راكدى كه هر يك از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نيم باشد، آب قليلى كه از بالا روى شيئى نجس بريزد و به اندازه پاك كردن شيئى نجس باشد، زمينى كه همراه با خاك است، نور مستقيم خورشيد، آتش، تغيير جنس آلوده به حالت ديگر، هر كدام در جاى خود و در محل تعيين شده از مطهرات هستند.رسول الهى (صلى الله عليه وآله وسلم) در چند روايت بسيار مهم به ارزش پاكيزگى و طهارت اشاره فرموده، كه به نظر هر صاحب نظرى از عجائب مسائل اسلامى است :اَلطَّهُورُ شَطْرُ الاْيمانِ. تميزى و پاكى، و ايجاد طهارت و پاكيزگى نصف ايمان است.چه اندازه عجيب است كه نصف ايمان تمام مسائل اخلاقى و عملى و نصف ديگر آن تميزى و توجه به پاكى و طهارت است!!أَوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ طَهُورُهُاول چيزى كه در قيامت و دادگاه عدل حق، نسبت به آن از انسان حساب مى كشند تميزى و طهارت و پاكى اوست.رسول خدا در مسئله بهداشت دهان و دندان، موى سر و صورت، لباس و پوشاك، خانه و اثاث خانه، كوچه و خيابان، شهر و ديار و حتى نسبت به اموات بسيار بسيار حساس، و از تمام مردم جهان در رعايت بهداشت و پاكيزگى برتر بودند.دستور او به اينكه اموات را با آب سدر و آب كافور، و آب خالص بشويند، و مواضع سجده را كافور گذاشته و قبر را عميق تر حفر كنند، و در چيدن لحد و ريختن خاك نظم و انضباط را مراعات نمايند، تا با متلاشى شدن بدن ميّت در قبر، و تركيبش با خاك و كافور، تمام اصول بهداشت جهت شهر و ديار و زندگان رعايت گردد، از عجايب دستورات، و شگفتى هاى دانش وبينش آن انسان والا و برتر است.
حدّ رعايت پاكى ظاهر و باطن در آن وجود مبارك به اندازه اى بالا بود، كه معصومى چون اميرالمؤمنين (عليه السلام) ،كه علم و بصيرت او تجلّى دانش و حكمت و علم حضرت حق بود، آن حضرت را به عنوان اطيب و اطهر معرفى كرد، و از تمام مردم جهان خواست، كه وجود مقدس او را در انواع پاكى ها و طهارت جسم و جان سرمشق و الگوى خود قرار دهند.فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الاَْطْيَبِ الاَْطْهَرِ (صلى الله عليه وآله وسلم) فَإِنَّ فيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسّى . . . به پيامبرت كه نيكوترين و پاكيزه ترين موجود در تمام جهان هستى است، اقتدا كن، همانا در وجود مقدّس او در تمام شئون حيات، براى آنكس كه بخواهد به او اقتدا كند الگو و سرمشق هست.رسول خدا فرمود :إِنَّ اللّهَ طَيِّبٌ، يُحِبُّ الطَّيِّبَ، نَظيفٌ، يُحِبُّ النَّظافَةَ.همانا خداوند نيكوست، نيكو را دوست دارد، پاكيزه است به پاكيزگى علاقه دارد.رفعت و بلندى، ارزش و مقام پاكى و پاكيزگى تا كجاست، كه سخن از آن در رابطه با حريم ذات حق است.اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود :تَنَظَّفُوا بِالْماءِ مِنَ النَّتِنِ الرّيحِ الَّذى يُتَأَذّى بِهِ، تَعَهَّدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ مِنْ عِبادِهِ الْقاذُورَةَ الَّذى يَتَأَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ اِلَيْهِ. خود را از بوى بدى كه موجب آزار ديگران است با آب، پاك و پاكيزه كنيد، نسبت به وجود خود متعهد باشيد، خداوند به بنده اى كه داراى آلودگى است، و مردم از نشستن كنار او عار و ننگ دارند، خشم و كينه دارد.رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :طَهِّرُوا هذِهِ الاَْجْسادَ طَهَّرَكُمُ اللّهُ، فَإِنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ يَبيتُ طاهِراً إِلاّ باتَ مَعَهُ مَلَكٌ فى شِعارِهِ، وَ لا يَتَقَلَّبُ ساعَةً مِنَ اللَّيْلِ إِلاّ قالَ : اللّهُمَّ اغْفِرْ لِعَبْدِكَ فَإِنَّهُ باتَ طاهِراً. اين بدن ها را پاك كنيد، خداوند شما را پاك گرداند، همانا بنده اى نيست كه شب را پاك و پاكيزه به صبح برساند، مگر ملكى او را در اين پاكى همراهى كند، و ساعتى از شب نگردد مگر اينكه آن ملك بگويد : خداوندا بنده ات را در معرض مغفرت قرار بده كه او شب را به پاكى به صبح آورد.رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :بِئْسَ الْعَبْدُ الْقاذُورَةُ. بد انسانى است، انسان آلوده و كثيف.و نيز آن حضرت فرمود :هَلَكَ الْمُتَقَذِّرُونَ. آلودگان و مردمان كثيف هلاك شدند.از جابر بن عبداللّه روايت شده : رسول خدا مردى را ديد ژوليده موى، به صورتى كه مويش به شكل بدى پراكنده بود، فرمود : هان آيا چيزى كه مويش را منظم كند و آرايش دهد نيافت ؟و ديگرى را ديد با لباس چرك و كثيف، فرياد زد هان، آيا آبى نيافت كه لباس آلوده اش را بشويد ؟حضرت باقر (عليه السلام) فرمود :كَنْسُ الْبُيُوتِ يَنْفِى الْفَقْرَ. جارو كردن خانه ها موجب زدودن فقر است.امام ششم (عليه السلام) فرمود :غَسْلُ الاِْناءِ وَ كَنْسُ الْفِناءِ مَجْلَبَةٌ لِلرِّزْقِشستن ظرفها، و جارو كردن آستانه خانه، باعث جلب رزق است.اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود :لا تُؤْوُوا التُّرابَ خَلْفَ الْبابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّياطينِخاكروبه منزل را پشت در خانه جمع نكنيد، همانا منزلگاه شياطين است.لغت شيطان از شطن گرفته شده، و اين لغت به معناى خبيث و پليد و موجود موذى و همراه با شرّ است.اين معجزه باعظمت و شگفت آور، محصول بينش رسول حق و اولياء الهى يعنى امامان معصوم شيعه است، كه چندين قرن قبل از وجود ميكروب، با استعمال لفظ شيطان يعنى موجود خبيث و پليد خبر داده اند.رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :لا تُبَيِّتُوا الْقُمامَةَ فى بُيُوتِكُمْ، وَأَخْرِجُوها نَهاراً فَإِنَّها مَقْعَدُ الشَّيْطانِ.آنچه از سفره مى ماند، و قابل مصرف كردن و خوردن نيست، نگذاريد تا شب در خانه بماند، آن را در همان روز روشن از خانه خارج كنيد، همانا مانده هاى در سفره كه غيرقابل مصرف است، نشستن گاه شيطان است.و نيز آن حضرت فرمود :تَنَظَّفُوا بِكُلِّ مَا اسْتَطَعْتُمْ، فَإِنَّ اللّهَ تَعالى بَنَى الاِْسْلامَ عَلَى النَّظافَةِ، وَ لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاّ كُلُّ نَظيف.به هر چه كه قدرت و توان داريد به نظافت و پاكيزه كردن برخيزيد، همانا خداوند اسلام را بر نظافت بنا كرده، و وارد بهشت نمى شود مگر هر پاك و پاكيزه.حضرت رضا (عليه السلام) فرمود :مِنْ أَخْلاقِ الاَْنْبِياءِ التَّنَظُّفُ. پاكيزگى از خُلق و خوى انبياء الهى است.رسول حق به عايشه فرمود :اِغْسِلى هذَيْنِ الثَّوْبَيْنِ اَما عَلِمْتِ اَنَّ الثَّوْبَ يُسَبِّحُ، فَإِذا اتَّسَخَ اِنْقَطَعَ تَسْبيحُهُ. اين دو جامه را بشوى، آيا نمى دانى لباس تسبيح گوى حق است، چون آلوده شود و چرك گردد، تسبيحش قطع مى شود!!با توجه به آيات قرآن در رابطه با عوامل پاك كننده، و پاكى و پاكيزگى، و عشق حضرت حق به نظافت و طهارت، و نيز با توجه به روايات بسيار مهم باب طهارت و نظافت، بر اهل خانه است، كه طهارت و پاكيزگى را در بدن و لباس خود، و اثاث منزل، و خود منزل و آستانه خانه، تا جائى كه در قدرت و توان آنان است رعايت كنند، و در اين زمينه مرد خانه بر اساس قاعده قرآنيه، كه تعاون بر نيكى و تقوا را وصيت و سفارش نموده، به همسرش در امر نظافت و پاكيزگى كمك كند، و بر زن خانه هم لازم اخلاقى است كه خانه و اثاث آن و لباس اهل خانه را پاك و پاكيزه نگهدارد، تا از اين راه شوهر خود را شاد، و موجب جلب خوشنودى حضرت حق شود، و سلامت اهل خانه تضمين گردد، و هيولاى درد و بيمارى، و رنج و ناراحتى با شكست مواجه گردد.زن خانه به اين معنا توجه داشته باشد، كه قدم برداشتن براى امور منزل، و تدبير خانه، و فراهم آوردن زمينه آرامش و راحت اهل خانه، عبادت است، و در پيشگاه حضرت حق بدون شك مزد و اجر دارد.

بر گرفته از کتاب نظام خانواده در اسلام استاد حسین انصاریان

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه