قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

علت نگرانى و اضطراب

علت نگرانى ها يكى از امور ذيل است :
الف . اضطراب از آينده تاريك و مجهول ، كه آينده عابدان و آنانكه خالصانه و عاشقانه به بندگى برمى خيزند ، اولا روشن است ، ثانياً با توكل و عدم يأس از فضل و رحمت الهى اين اضطراب رفع مى شود .
ب . نگرانى به خاطر گناهان گذشته ، چاره اين نيز توبه و ياد خدا و تدارك و جبران كمبودهاى معنوى است .
ج . گاهى اضطراب و ناراحتى به دليل احساس پوچى و بى هدفى است ، بديهى است مسلمان سالك و عارف عاشق هم هدف دار است و هم معتقد است كه جهان هستى خالق حكيمى دارد كه آن را بيهوده نيافريده است و مى داند و يقين دارد كه خالق حكيمش او را براى معرفت و بندگى و عبادت و خدمت آفريده و نتيجه اين عبادت و خدمت حيات طيبه در دنيا و رضا و خوشنودى حق و بهشت عنبر سرشت ابدى و سرمدى در آخرت است .مؤمن با همه وجودش يافته و درك كرده كه همه اجزاء هستى ، حق است ، لذا به پيشگاه مقدس حضرت محبوب اعلام مى كند :. . . رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ . . . .  و از عمق قلب همراه با زبان مى گويند :  پروردگارا ! اين  جهان با عظمت  را بيهوده نيافريدى ، تو از هر عيب و نقصى منزّه و پاكى ; پس ما را از عذاب آتش نگاهدار .
د . ممكن است اضطراب و نگرانى از اين باشد كه كار و كوشش و زحمات مثبتش قدرشناسى نخواهد شد ، اين نيز نسبت به عبد متعهد و مؤمن منتفى است زيرا او از طريق قرآن مجيد و روايات به اين حقيقت يقين پيدا كرده است كه كمترين عمل خوب او بى پاداش نخواهد ماند و بهشت با همه نعمت هايش جزاى اعمال مؤمنان است .وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّات تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْن وَرِضْوَانٌ مِنَ اللهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ .خدا به مردان و زنان با ايمان بهشت هايى را وعده داده كه از زيرِ  درختانِ  آن نهرها جارى است در آن جاودانه اند و نيز سراهاى پاكيزه اى را در بهشت هاى ابدى  وعده فرموده  و همچنين خشنودى و رضايتى از سوى خدا  كه از همه آن نعمت ها  بزرگ تر است ; اين همان كاميابى بزرگ است .وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّات تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَداً وَعْدَ اللهِ حَقّاً وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قِيلاً .و كسانى كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته انجام داده اند ، به زودى آنان را در بهشت هايى كه از زيرِ  درختانِ  آن نهرها جارى است ، درآوريم ، در آن جاودانه اند . وعده خدا حق است و راستگوتر از خدا در وعده كيست ؟از حضرت امام حسين (عليه السلام) روايت است كه : اگر يكى از شما كار خيرى انجام دهد و از او سپاسگزارى نشود و مزدى به او ندهند نگران نباشد ، زيرا خدا براى او مكافات و جبران مى كند ، بى ترديد اجر و پاداش الهى بزرگ تر و باارزش تر است .و در دعاى عرفه اش درباره اين كه خدا در هر زمينه اى تكيه گاه و يار انسان است مى خوانيم :« يَا مُونِسَ كُلِّ وَحِيد، يَا قُوَّةَ كُلِّ ضَعِيف، يَا ناصِرَ كُلِّ مَظْلُوم » .اى انيس و همدم هر تنهايى ، اى توان و قدرت هر ضعيف ، اى يار و ياور هر ستمديده .
هـ . بسيارى از نگرانى ها و دلهره ها سببش دنياپرستى و محبت شديد به مال و ثروت و حرص و طمع ورزى است ، كه همه اين اموال از دايره حيات اهل ايمان و عاشقان حق و حقيقت و اهل عبادت و بندگى بيرون است ، سالكان مسلك معرفت و طاعت ، دلدادگان حق اند و سر و جان باخته حضرت محبوب اند و قدر و ارزش خود را برتر از آن مى دانند كه زندانى و اسير آشپزخانه و يا نوكر مال و منال شوند و دل در لجن زار طمع و حرص اندازند ، آنان خواسته هايشان بسيار مثبت و فوق خواسته هاى غلامان حلقه بگوش هوا و هوس و شهوات اند .
همه وجودشان مترنم به اين حقيقت عالى است كه :« اللّهُمَّ إنّى أَسْأَ لُكَ حُبَّكَ وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَحُبَّ كُلِّ عَمَل يُوصِلُنِى إِلَيْك وَأَنْ تَجْعَلَكَ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا سِوَاكَ، وَأَنْ تَجْعَلَ حُبِّى إِيَّاكَ قائِداً إِلَى رِضْوَانِكَ، وَشَوْقِى إِلَيْكَ ذَائِداً عَنْ عِصْيانِكَ » .خدايا ! از تو دوستى خودت و دوستى دوستانت را مى خواهم و نيز عشق به هر كارى كه مرا به تو مى رساند و از تو درخواست دارم كه خودت را از ماسواى خودت برايم محبوب تر قرار دهى و محبتم را به وجودت راهبر به سوى رضوان و خوشنوديت گردانى و شوقم را به حضرتت باز دارنده از نافرمانيت سازى .
و . شايد راز اضطراب و دلهره و وحشت ، يأس و نااميدى نسبت به حل مشكلات و برطرف شدن مصائب و گرفتارى هاى زندگى باشد ، بديهى است در جهان بينى الهى نه اين كه يأس و نااميدى وجود ندارد ، بلكه مأيوس و نااميد كافر قلمداد شده است . . . . وَلاَ يَيْأَسُ مِن رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ . . . . جز مردم كافر از رحمت خدا مأيوس نمى شوند .اتكال و اعتماد مؤمنان همواره به رحمت و لطف خداست و آنان يقين قطعى دارند كه هر مشكلى به دست اراده خدا قابل حل است و راه نجات با عنايت او از هر نوع بن بست به روى مؤمن باز است .. . . وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِينَ . . . . و اينگونه مؤمنان را نجات مى دهيم .گاندى بانى استقلال و رهبر هند مى گويد :دعا و نماز زندگى مرا نجات داده است ، من بدون آنها مدت ها پيش ديوانه بودم ، من در تجارب زندگى عمومى و خصوصى خود ، تلخ كامى هاى بسيار سخت داشته ام كه مرا دست خوش نا اميدى مى ساخت ، اگر توانسته ام بر اين نااميدى ها چيره شوم به خاطر دعا و نمازهايم بوده است .
 9 . صحت و سلامت جسم
بسيارى از عبادات تأثير فراوانى در بهداشت و صحت جسم انسان دارد ، نظير روزه ، سحرخيزى ، دورى از اسراف ، تخليه قلب از حرص و حسد و بخل و كينه ، كه اين تخليه كردن از اعظم عبادات است .از پيامبر عزيز اسلام (صلى الله عليه وآله) روايت شده است :« صُومُوا تَصِحُّوا » .روزه بگيريد تا صحيح و سالم شويد .و از حضرت امام صادق (عليه السلام) روايت است كه :« عَلَيْكُمْ بَصَلاَةِ اللَّيْلِ فَإنَّهَا سُنَّة نَبِيِّكُمْ وَدَأْبُ الصَّالِحِينَ قَبْلَكُمْ وَمَطْرَدَةُ الدَّاءِ عَن أجسَادِكُم » .بر شما باد به نماز شب زيرا كه نماز شب هم سنت و روش پيامبر شماست و هم شيوه و ادب شايستگان پيشين و هم دور كننده درد و بيمارى از جسم شماست .از اين گذشته حال توكل و اميدوارى به حق و دعا و مناجات سبب پيشگيرى از بروز بسيارى از بيمارى هاى ناشى از مشكلات روانى و عصبى است و از طرفى بهترين داروى روانى براى بهبود بيمار مى باشد .دكتر كارل فرانسوى كه از دانشمندان مشهور غرب است مى نويسد :حال دعا و مناجات اثراتى در بدن ها به جا مى گذارد كه در نوع خود بى سابقه است ، در روز اول خيلى جالب توجه نيست اما كم كم وقتى عادى شد ، هيچ لذتى در مقابل آن نمى تواند برابرى كند...قوى ترين قدرتى كه ممكن است انسان توليد كند نيروى دعا و عبادت است ، قدرتى كه مانند جاذبه زمين ، وجودش حقيقى و قابل لمس و حس است .من در زندگى پزشكى ام با كسانى روبرو شده ام كه هيچ يك از وسايل مداوا براى آنان مؤثر نبوده و هيچ دارويى روى بيمارى آنان اثر نمى گذاشت اما به يارى دعا و اعتقاد به فضل الهى ، نجات مى يافتند .نيايش به آدمى نيروى تحمل غم ها و مصائب را مى بخشد ، هنگامى كه كلماتى منطقى براى اميدوارى نمى توان يافت نيايش ، انسان را اميدوار مى كند .
 10 . تحكيم روابط اجتماعى
برخى عبادات ابعاد گوناگون دارند ، چون بُعد فردى واجتماعى و اخلاقى و سياسى نظير نمازهاى عيد فطر و قربان و نماز جمعه و جماعت و حج و زكات و زكات فطر و ...كه درباره اسرار هر كدام كتاب ها نوشته شده است .
حج ، علاوه بر جنبه عبادى و راه و رسم بندگى بهترين كنگره مسالمت آميز و واقعاً جهانى است كه جنبه صد در صد معنوى و مادى و مردمى دارد و از صورى بودن خالى و عارى است .ميليون ها نفر به حالت اجتماع و علاقه مند و مهربان به يكديگر در صفى واحد با مودّت و محبت و با توجه به حق و با هزينه سنگين به نفع جهان اسلام به مناسك حج مى پردازند ، گرچه نوكران مستكبران يعنى حاكمان فعلى حجاز و متوليان مكتب استعمار ساخته وهابيت مانع بهرهورى كامل و صحيح و درست اين مراسم هستند ولى همين حداقلّى كه انجام مى گيرد برترى اسلام را در توجه به امور اجتماعى بر مدعيان تمدن نشان مى دهد .نشان مى دهد كه اين اسلام است كه از عرب و عجم سياه و سپيد ، سرخ رنگ و زرد رنگ ، پير و جوان و از هر منطقه و كشورى جمعيتى يك دل و با يك هدف بدون اين كه دولت و يا حزبى دخالت داشته باشد در يك سرزمين جمع مى كند تا عبادتى را هماهنگ انجام دهند و مشكلات كشورها و ملت هاى اسلامى را بررسى و براى حلّ آن تبادل نظر كنند .هم اكنون در كشورهاى پيشرفته و پرمدّعا مثل آمريكا ، مدارس سياه پوستان و سپيدپوستان جداست ، محله هاى مسكونى ثروتمندان و فقيران جداست ، روح تبعيض نژادى جنايت مى آفريند ، آنانكه از نزديك اوضاع مدعيان تمدن را ديده اند مى گويند : در بعضى از پارك ها نيمكت نيست ، وقتى از علت نبودن نيمكت سؤال شود ، پاسخ مى دهند : براى جلوگيرى از درگيرى و نزاع است ، زيرا امكان دارد بر روى نيمكتى سپيدپوستى بنشيند و سياه پوستى هم بيايد بنشيند ، حتى از روى سهو و غفلت و آن زمان است كه نزاع و درگيرى شروع مى شود !!بى ترديد باشكوه ترين اجتماعات مردمى سراسر جهان و صفوف فشرده اجتماع در مسجدالحرام و عرفات و مشعر و مِناست ، نمايش يكرنگى و يكدلى اسلامى كه هزاران سال است نمايش دارد .نمازهاى عيد فطر و قربان نيز هم جنبه عبادى و الهى دارد و هم با دادن زكات فطره و قربانى در راه خدا باعث خوشنودى نيازمندان و تحكيم روابط اجتماعى و محبت قلبى است ، آن هم در اين عصر كه دوران خشك سالى عاطفه و احساسات انسانى است ، خطيب در خطبه هاى نمازهاى جمعه و عيد قربان و فطر مى تواند مشكلات جامعه خود و ديگر جوامع را مطرح و همراه با نمازگزاران چاره انديشى كند .از اين رو بسيارى از عبادات در رابطه ميان انسان و خدا خلاصه نمى شوند ، بلكه برنامه چند بُعدى است ، سياسى ، اجتماعى ، مادى ، معنوى ، مردمى و . . .
 اسلام داراى ابعاد گوناگون اجتماعى|ى
اسلام نظير مسيحيت و پاره اى از اديان هندى نيست كه عبادتش و يا همه آيينش در ارتباط عبد و مولا خلاصه شود و كارى به دنيا و سياست و اجتماع نداشته باشد ، يا پيروش را دِيْرنشين و راهب بار آورد ، بلكه برعكس حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) تأكيد فرموده اند :« لاَ رَهبَانِيَّةَ فِى الإسلاَمِ » .گوشه گيرى و كناره گيرى از جامعه در اسلام وجود ندارد .عبادات اسلامى نظير رياضت كشى هاى بوداييان و هندوها نيست كه به صورت انفرادى در گوشه اى مى خزند و به شكنجه خود مى پردازند تا با آزار جسم ، روحشان قوى شود ، آن هم از هر راه زشت و زيبا و حلال و حرام . مثلا اگر از خوردن مواد متعفن و مشمئز كننده ناراحت اند براى مخالفت با خواهش نفس همان را مى خورند تا روحشان تقويت گردد و بر اثر تقويت روح به كارهايى موفق شوند .گذشته از آنكه برنامه هاى عبادى اسلام بسيار معقول و منطقى و حساب شده است و در اجرا بسيار سهل و آسان مى باشد و به ابعاد گوناگون اجتماعى ، مردمى و ... توجه شده است . همه مسلمانان بايد گوش جان را با اين روايت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله)بنوازند كه فرمود :« مَنْ أصْبَحَ لاَيَهْتَمَّ بِأَمْرِ المُسلِمِينَ فَلَيْسَ مِنَ الإسلام فِى شَىء وَمَنْ شَهِدَ رَجُلا يُنادِى يَا لَلْمُسلِمِينَ فَلَمْ يَجِبْهُ فَلَيْسَ مِنَ المُسلِمين » .كسى كه صبح كند در حالى كه به امر مسلمانان توجه و اهتمام نداشته باشد ، از اسلام هيچ بهره اى نبرده است و هر كه شاهد فرياد خواهى و كمك خواهى مردم باشد كه مسلمانان را به يارى مى خواند ، پس پاسخى به او ندهد از مسلمانان نيست .
 
طوافت را قطع كنى
ابان بن تغلب از ياران نزديك حضرت امام صادق (عليه السلام) مى گويد :با آن حضرت در مكه بوديم ، همراه آن امام همام به طواف پرداختيم ، در اين وقت يكى از شيعيان از من تقاضا كرد همراه او براى برآوردن حاجتى كه داشت بيرون روم ، من به طواف ادامه دادم ، او براى بيرون رفتن به من اشاره كرد ، ولى من به او اعتنا نكردم زيرا دوست داشتم امام صادق (عليه السلام) را در طواف تنها نگذارم ، او بار ديگر اشاره كرد ، امام متوجه اشاره او شد و به من فرمود :او با تو كارى دارد ؟ گفتم : آرى ; فرمود : كيست ؟گفتم : از دوستان ماست و شيعه است . امام كه متوجه شده بود او كار لازمى دارد فرمود : نزد او برو ، پرسيدم طواف را قطع كنم ؟ فرمود : آرى ; عرض كردم : حتى اگر طواف واجب باشد ؟ فرمود : آرى ; برو گر چه طواف واجب باشد .از سخنان حضرت امام صادق (عليه السلام) است :« مَشْىُ المُسْلِمِ فِى حَاجَةِ المُسْلِمِ خَيْرٌ مِنْ سَبعِينَ طَوافاً بَالبَيتِ الحَرَامِ » .گام برداشتن مسلمان براى برآوردن حاجت و نياز مسلمان از هفتاد بار طواف كعبه بهتر است .

برگرفته از کتاب جلوه های رحمت الهی استاد حسین انصاریان

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه