قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خوف از عذاب گناهان بهترين عامل توبه


انسان در مسئله گناه و نافرمانى ها ، بايد توجّه داشته باشد كه از چه وجودى نافرمانى و از دستور چه كسى تخلّف و با كدام مولا به ستيز و جنگ است ؟ ! هميشه گناه و معصيت در برابر خداوندى است كه به انسان زندگى بخشيده و از هنگام خلقتش ، او را غرق در انواع نعمت هاى مادّى و معنوى نموده است . خدايى كه به انسان سلامتى عنايت كرده و او را از هر خطرى حفظ نموده و در تمام گرفتارى ها ، به ويژه آنجا كه كليدهاى مادّى از حلّ مشكل عاجز مانده است ، به داد انسان رسيده است . گناه در برابر پروردگارى كه كمال عشق و محبّت را به انسان دارد و براى آن كه آدمى دچار دام شيطان نگردد ، صد وبيست وچهار هزار پيامبر و صدو چهارده كتاب آسمانى و دوازده امام و اين همه حكيمان و مصلحان و عارفان و خير انديشان ، براى انسان قرار داده است . گناه در مقابل عزيزى كه فقط خير انسان را مى خواهد و هيچ شرّى را ، گرچه از ذرّه كم تر باشد ، براى انسان نمى پسندد . گناه در برابر مولاى مهربانى كه به محض عذرخواهى و توبه ، از انسان درمى گذرد و از عقاب آدمى چشم مى پوشد . گناه در برابر وجود مقدّسى كه همه جا با انسان و حتّى از رگ گردن به انسان نزديك تر است . گناه در برابر وجود پاكى كه جز او كسى ناز انسان را نمى خرد و به غير او كسى در شدائد و مصائب به فرياد آدمى نمى رسد و غير او هيچ كس خواسته هاى انسان را اجابت نمى نمايد . به فرموده حضرت سيدالشهدا  عليه السلام در دعاى عرفه : اى كسى كه شكرم در برابر نعمت هايت اندك بود ، ولى مرا از لطف محروم نكردى و گناهم در برابرت بزرگ بود ؛ اما رسوايم ننمودى ، مرا بر معصيت ديدى ولى خلافم را افشاء نكرده و در بين مردم به گناه شهرتم ندادى . اى خداوندى كه در كودكى از هر خطرى نگاهم داشتى و در بزرگى روزيم دادى . اى مولايى كه به هنگام مرض تو را خواندم و تو شفايم دادى و به وقت عريان بودنم مرا پوشاندى و در گرسنگى سيرم كردى و در تشنگى سيرابم نمودى و در ذلّتم عزيزم كردى و نادانيم را مبدّل به علم و شناخت و آگاهى كردى و تنهاييم را با زياد كردن افرادم جبران نمودى . منِ غايب را ، تو برگرداندى و ندارى و كمبودم را به دارايى مبدّل نمودى ، به وقت نياز نصرتم دادى و آنچه به من عطا كردى از من پس نگرفتى و اين همه عنايت را تو نسبت به من شروع كردى . حمد و شكر سزاوار توست ، اى خدايى كه لغزشم را جبران كردى و غصّه ام را برطرف ساختى و دعايم را به اجابت رساندى و عيبم را پوشاندى و گناهم را بخشيدى و مرا به خواسته هايم رسانده و بر دشمنم پيروز كردى ! مگر من مى توانم نعمت ها و اين منت ها و بزرگوارى هايت را بر خود بشمارم ؟ اى آقاى من ! تويى آن كس كه بر من منّت دارى و بر من نعمت مرحمت كردى و به من نيكى نموده و لطف و الطافت را از من دريغ نداشتى . من غرق فضل و كمال توام . اى روزى دهنده ام و اى عطا كننده توفيقم ! تو به من عطا كردى . تو مرا بى نياز نمودى . تو مرا به دست آوردى . تو پناهم دادى . تو مرا از هر شرّى نگاه داشتى . به تو هدايت يافتم . به تو حفظ شدم . به تو آبرويم به جا ماند . تو مرا بخشيدى . تو مرا جبران كردى . تو به من تمكّن دادى . تو مرا عزيز كرده و يارى نمودى . تو پشتيبان من شدى و مرا تأييد فرمودى . تو مرا يارى كردى و شفا و عافيت دادى و گراميم داشتى . اى خداى تبارك و تعالى ! حمد دائم و شكر هميشگى سزاوار توست . پس اى مولاى مهربان ! در برابر اين همه محبّت و نعمت و واقعيت هايى كه به من ارزانى داشتى ، منم كه به گناه اقرار دارم . از من بگذر . من بد كردم . خطا كردم . سهل انگارى داشتم . دچار نادانى گشتم . به غفلت گرفتار آمدم . اشتباه كردم . به خود دلگرم شدم . دچار برنامه هاى
عمدى گشتم . با تو عهد بستم ولى عهد شكستم . با تو بيعت كردم پيمان گسستم . هم اكنون اقرار و اعتراف دارم كه در برابر چه خداى بزرگى و چه مولاى مهربانى به گناه و معصيت برخاستم . پروردگارا ! تو به من امر كردى ، من سرپيچى نمودم . از گناه نهيم كردى ، ولى
آلوده شدم . چه راهى دارم كه خود را نسبت به اين همه گناه معذور دارم . و با چه قوّتى خود را از عذاب برهانم . و با چه پرونده اى به محضرت آيم ؟ . با گوش و چشم و زبان و دست و قدم كه تمامش نعمت هاى تو بود ، تو را معصيت كردم . آرى ، چنان است خدا و چنين است عبد . او با آن همه نعمت هايش و با اين همه گناهانش ! يك بار ديگر فكر كنيم كه در برابر چه بزرگوارى به گناه و معصيت برخاستيم و با چه جرأت و جسارتى حدود او را شكستيم ؟ آيا سزاوار نيست كه با اين همه آلودگى از عذاب ، عقاب ، انتقام و سخط او بترسيم ؟ آن هم گناهانى كه به فرموده معصوم در دعاى بعد از زيارت حضرت رضا  عليه السلام : اگر زمين از گناهم با خبر شود ، مرا فرو مى برد . اگر آسمان ها آگاه گردند ، به سرم خراب شوند . اگر كوه ها مطّلع شوند ، به رويم مى افتند . اگر درياها بفهمند  غرقم مى كنند  . چه خوب است با دقّت در قرآن و روايات و اخبار ، از عذاب گناهان و جريمه جرم ها آگاه شويم . شايد اين معرفت و آگاهى سبب ترس ما گردد و اين ترس باعث شود ، نسبت به معاصى گذشته توبه كرده و در آينده ، خود را از آلوده شدن به گناه حفظ كنيم .

بر گرفته از کتاب کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه