قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

همنشينى با قرآن


 وجود مبارك حضرت حق كه به خاطر رحمانيت و رحميتش به همه مخلوقات به ويژه به انسان عشق و علاقه و مهر و محبت دارد و عشق و علاقه اش اقتضا نموده كه علاوه بر تأمين رزق مادى انسان ، رزق معنوى او را نيز تأمين نمايد و به عبارت ديگر به همه نيازهاى باطنى او در جهت آبادى دنيا و آخرتش پاسخ گويد ، نهايت عشق و محبتش را در اين زمينه با نزول قرآن مجيد كه منبع تأمين خير دنيا و آخرت انسان است ابراز داشته است .به فرموده اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) قرآن كريم بيان گر دو برنامه است :يكى روشن كننده هر خير و نيكى و ديگر توضيح دهنده هر شر و بدى است و در اين زمينه چيزى را فروگذار نكرده است.قرآن ، قانون اساسى حيات انسان تا روز قيامت است و از نظر هدايت ، كامل ترين و جامع ترين كتابى است كه تا كنون چشم هستى و ديده آفرينش آن را ديده است .و از آنجا كه دوستى و معاشرت چه در جهت مثبت و صحيح اش و چه در جهت منفى و نادرستش ، بيشترين و سنگين ترين تأثير را در فضاى حيات انسان به جاى مى گذارد ; بخشى از هدايت قرآن به اين مسأله بسيار مهم اختصاص داده شده است .
 بهره مندى از خير دنيا و آخرت
اگر انسان به كتاب خدا به عنوان نسخه درمان كننده نظر كند و آن را در همه شؤون حيات خويش به كار گيرد ، يقيناً فضاى حيات و عرصه زندگى اش از همه خوبى ها پر مى شود و از همه شرور و آفات پاك مى ماند .حضرت اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) مى فرمايد :« إنَّ اللهَ تَعَالى أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الخَيْرَ والشَّرَّ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَاصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا ».بى ترديد خداى بزرگ كتاب با عظمتى را نازل كرد كه خير و شر را در آن تبيين فرمود ، پس راه خير را با قدرت بدن و جان و قلب انتخاب كنيد تا به رشد و كمال برسيد و از جانب شر با همه وجود روى برگردانيد تا به اعتدال و ميانه روى برسيد .صحيح برخورد كردن با قرآن ، انسان را در همه زمينه هاى زندگى به كمال لازم مى رساند و او را از خير دنيا و آخرت بهره مند مى سازد و سلامت مادّى و معنوى او را تأمين مى نمايد و به رضايت خدا و بهشت و رضوان مى رساند و آدمى را چون خود قرآن به ارزش هاى ملكوتى آراسته مى كند و از وجود وى منبعى پر بركت و شجره اى پر ثمر به وجود مى آورد .
 
سه گروه قارى قرآن
امام باقر  (عليه السلام) مردم را در رابطه با قرآن به سه گروه تقسيم مى كند كه دو گروه آنان را مردود مى شمارد و يك گروه ديگر را به حقيقت اهل قرآن معرفى مى نمايد .آن حضرت مى فرمايد :« قُرَّاءُ القُرآنِ ثَلاَثَةٌ : رَجُلٌ قَرَأَ القُرانَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَاسْتَدَرَّ بِهِ المُلُوكَ وَاستَطَالَ بِهِ عَلَى النّاسِ ، وَرَجُلٌ قَرَأَ القُرآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ ، وَضَيَّعَ حُدُودَهُ وَأَقَامَهُ إقَامَةَ القِدْحِ فَلاَ كَثَّرَ اللهُ هؤلاَءِ مِنْ حَمَلَةِ القُرآنِ ، وَرَجُلٌ قَرَأَ القُرانَ فَوَضَعَ دَوَاءَ القُرآنِ عَلى دَاءِ قَلْبِهِ ، فَأَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ ، وأَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَقَامَ بِهِ فِى مَسَاجِدِهِ وَتَجَافى بِهِ عَنْ فَرَاشِهِ فَبِأولَئِكَ يَدْفَعُ اللهُ العَزيزُ الجَبَّارُ البَلاَءَ وَبِأُولَئِكَ يُديلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الأَعْدَاءِ وَبِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ الغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ فَوَاللهِ لَهَؤُلاءِ فِى قُرّاءِ القُرانِ أعَزُّ مِنْ الكِبْرِيتِ الأحْمَرِ » .قاريان قرآن سه نفرند : يكى مردى است كه قرآن مى خواند ولى قرآن را به عنوان كالا ، براى پر كردن جيب خود انتخاب مى كند و به وسيله قرآن از سران دولت ها آنچه بخواهد مى دوشد و به سبب كتاب خدا بر مردم بزرگى و گردن فرازى مى كند .و ديگر مردى است كه قرآن مى خواند ، حروفش را حفظ مى كند و حدودش را ضايع مى نمايد و آن را چون تير بدون كمان بر پا مى دارد  به حلال و حرام و واجبات و برنامه هاى آن مطلقاً عمل نمى كند  خدا مانند اينان را بر حاملان قرآن نيفزايد . و مردى است كه قرآن مى خواند ، پس داروى قرآن را براى درمان بيمارى هاى روحى بر قلب مى گذارد و به وسيله قرآن شبش را براى عبادت بيدار مى ماند و روزش را به روزه سپرى مى كند ، و در سايه قرآن در مساجد به عبادت مى پردازد و از رختخواب استراحت ، كناره مى گيرد ، پس به خاطر اينان است كه خداى عزيز و جبار بلا را از مردم دفع مى كند و از بركت اينان است كه خدا از دشمنان انتقام مى گيرد و براى اينان است كه خدا از آسمان باران نازل مى كند ، به خدا سوگند اينان در قاريان قرآن از كبريت احمر كمياب ترند .
 
آرى ; قاريان حقيقى قرآن ابتدا قلب خود را با آيات كتاب خدا عيارگيرى مى كنند چون از طريق معرفت به آيات ، به بيمارى هاى قلبى خود از قبيل حسد ، حرص ، كينه ، بخل ، طمع ، ريا و . . . آگاه شوند ، به وسيله توجه به آيات و ياد خدا و قيامت با كمك آيات و نهايتاً با بكار گرفتن آيات و به فرموده امام باقر  (عليه السلام)با گذاردن داروى قرآن بر قلبشان ، قلب را از بيمارى هاى مربوط به آن درمان مى كنند ، و آن را افق طلوع توحيد و يقين به آخرت نموده و با زدودن رذائل ، آن را جايگاه حسنات مى نمايد . هنگامى كه قلب به اين صورت درمان شود ، شب انسان شب مردان خدا گردد ،
شب مردان خدا روز جهان افروز استروشنان را به حقيقت شب ظلمانى نيست 3
شب مردان خدا شب راز و نياز ، شب مناجات ، شب استغفار ، شب انديشه و تفكّر در آفرينش جهان ، شب مطالعه و قرائت قرآن و به صورت ناشناس هنگام يارى رساندن به آبرومندان و تهيدستان و محتاجان است . پس از درمان قلب ، روز انسان ، روز رفتن دنبال معيشت حلال ، روز حل مشكلات مردم ، روز روزه دارى و روز زيارت اولياى خدا مى گردد .پس از نورانيت قلب از بركت اتصال به قرآن ، مساجد به وسيله انسان آباد شده و تبديل به كلاس درس و تبليغ معارف حقه و حوزه جاذبه براى اجتماع مردم و به ويژه جوانان مى شود .پس از آن كه قلب به وسيله قرآن حرم خدا مى شود ، بستر استراحت از انسان خالى مى گردد و آدمى عاشقانه در مسير عبادت و خدمت به خلق قرار گرفته ، از ساعات و لحظات عمرش براى كسب رضايت حق بهره مى گيرد و به قله اى از ارزش و بركت و خير و منفعت مى رسد كه خدا شر دشمنان را به وسيله او از سر ملت اسلام دفع مى كند و بلاها را بخاطر او از جامعه برمى گرداند و از آسمان براى آبادى دنياى مردم باران نازل مى كند .انسان با توجه به آيات قرآن و معرفت به حقايق و دقايق و اشارات و لطائف آن ، براى تقويت عقل و جان و روح و روان و تأمين حيات معنوى و دفع زيان هاى احتمالى ، سر از پا نشناخته در عالم باطن به دنبال انبيا  (عليهم السلام) و امامان  (عليهم السلام)مى رود و در عالم ظاهر دست به دامن اولياى خدا زده ، به رفاقت و همنشينى با آنان برمى خيزد و در اين زمينه همه وجود خود را از چشمه معنوى وجود آن چهره هاى ملكوتى سيراب مى نمايد و به تدريج با تكيه بر ايمان به خدا و يقين به قيامت و عمل به فرائض بيان شده در قرآن و نَفَس همنشينان بصير و اهل الله ، در راه اسلام و ايمان و عبادت و خدمت چون كوه راسخ ، استوار و پا برجا مى شود و از هجوم همه فتنه ها و خطر فرهنگ شياطين در حريم امن و امان قرار مى گيرد ، چنانكه در شأن اميرالمؤمنين على  (عليه السلام) آمده است كه :« كُنْتَ كَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاَ تُحَرِّكُكَ العَوَاصِفُ » .تو مانند كوهِ پابرجايى كه بادهاى تند و طوفان ها تو را از جاى در نمى برد .

بر گرفته از کتاب معاشرت استاد حسین انصاریان

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه